معنای شکست و پیروزی در مذاکرات دولت ترکیه با پ.ک.ک

کمتر از یکماه از پیام اوجالان می‌گذرد. دراین مدت تحلیل وگمانه‎زنی‌های بسیاری با تأکیدات متفاوتی بیان شده‌اند که هر کدام به جنبه‌های مهم این مهم‌ترین اتفاق آغاز سال در منطقه پرداخته‌اند. واقعیت اینست که سرف خاموش شدن اسلحه‌ها از طرف دو جبهه ناسیونالیستی مایه خوشحالی و مورد استقبال اکثریت جامعه است. زیرا این اکثریت و بخصوص کارگران و مردم زحمتکش هیچ نفعی در این رویارویی خونین ندارند. با اینحال از آنجا که تفرقه قومی وستمگری ملی در بخش های مختلف کردستان یکی از موانع مهم اتحاد و همبستگی کارگران است، پرداختن به تجربه‌های این اتفاق برای فعالین جنبش کارگری – کمونیستی لازم و حاوی درس های مهمی است. این نه اولین نمونه و نه آخرین آن در تاریخ مذاکرات ناسیونالیسم کُرد با دولتهای مرکزی است. باید برای هزارمین بار در جامعه اعلام کرد که ناسیونالیسم و جنبش آن در حال جنگ یا مذاکره، ربطی به منافع جامعه و کارگران ندارند. استراتژی اینان سهیم شدن در گوشه‌ای از قدرت وثروت جامعه به قیمت استثمار و فقر کارگران و مردم زحمتکش است. و نه تنها این جنگ، حتی مذاکره کردن‌هایشان هم ربطی به حل “مسئله ملی” ندارد. این‌ها از وجود و تداوم ستمگری “ملی” ارتذاق می‌کنند. اگر جنبش قاضی محمد هم، (که هنوز هر ساله به یادبودش مراسم بحث و ارزیابی دائر می‌کنند) پیروز می شد، سهم مردم تنها غم و اندوه از دست دادن عزیزانشان و سهم حاکمان جدید ثروت و سامان بادآورده می بود.
به همین کردستان عراق و حکومت اقلیم آن نگاه کنید. سهم کارگران و اکثریت جامعه از صد‌ها میلیون دلار بادآورده که سالیانه به صندوق حکومت سرازیر می شود، همچنان فقر و استثمار و جنگ دائم برای ادامه زندگی، و سهم حکومت داران وطیف سرمایه‌داران حامی آن‌ها در دل فساد و دزدی بی پایان، ثروت اندوزی و پرکردن بانکهای خارجی از پولهایی است که به بهانه مبارزه برای “ملت کُرد” به دامنشان افتاده است. حزب دمکرات کردستان ایران یک بخش مهم از تاریخ معاصرش تلاش خالصانه بوده است برای به توافق رسیدن با جمهوری اسلامی وسهیم شدن در گرفتن گوشه‌ای از قدرت.
وبالاخره این روز‌ها به بحث و ارزیابی روشنفکران و ایدئولوگهای احزاب ناسیونالیست کُرد توجه کنید، همگی در پرتو مذاکرات پ.ک.ک و دولت ترکیه، از بوجود آمدن شرایط جدید برای “ملت کُرد” و سر عقل آمدن جمهوری اسلامی حرف می زنند و امید رسیدن پیام مذاکره و صلح از تهران، همه وجودشان را فرا گرفته است.
در چنین شرایطی که مذاکرات پ.ک.ک و دولت ترکیه به بحث هر جمع و محفل و خانواده‌ای تبدیل شده است، کارگران و کمونیست‌ها باید فعالانه در افشای ماهییت احزاب ناسیونالیست کُرد بکوشند و به پاک کردن صف مبارزه کارگران و مردم زحمتکش از توهمات نا‌سیونالیستی یاری رسانند. کاری کنند که هواداری و حمایت از این احزاب به کسانی محدود شود که در به قدرت رسیدن این‌ها ذینفع‌اند. صف مسلح این احزاب نباید جای جوانان و فرزندان کارگران و مردم زحمتکش باشد. باید خستگی‌ناپذیر این واقعیت را تکرار کرد که در پایان هر جنگ و مذاکره‌ای که بین احزاب ناسیونالیست و دولتهای شوونیست در قدرت بر جای می‌ماند، دریایی از مصیبت و اندوه و غم بی‌پایان از دست دادن عزیزان و تفرقه و دودستگی در صف قربانیان این جنگ یعنی کارگران و زحمتکشان است.
اما تا جایی که به مسئله مشخص مذاکره پ.ک.ک با دولت ترکیه مربوط است، این روند اگر ادامه پیدا کند، مستقل از اهداف و برنامه دو طرف درگیر در آن می‌تواند امکانات و شرایط مناسبی برای جریانات و افکار پیشرو و سوسیالیستی در کل جامعه ترکیه بوجود آورد. نه به این معنا که مذاکرات این‌ها می‌تواند کاری در مسیر حل ستمگری ملی انجام دهد، بلکه از این زاویه که جدا از اینکه جنگ و ویرانی و نا‌امنی از صحنه زندگی مردم مصیبت‌دیده کنار می رود، فرصتی پیش می آید تا در آن جریانات پیشرو ونهادهای مدنی به امر همبستگی و اتحاد بین مردم ترک زبان و کُرد زبان مشغول شوند و التیامی باشند بر درد و رنج سه دهه انشقاق و تفرقه در صفوف جامعه. و از این مهم‌تر اگر احزاب مسلح و ناسیونالیستی چون پ.ک.ک طی پروسه‌ای با شریک شدن در قدرت محلی بعنوان مدافع سرمایه‌داری محلی ظاهر شوند. شناسایی و مبارزه بدون توهم در مقابل آن برای “کارگر کُرد” آسان‌تر و سر راست‌تر خواهد بود. در حالیکه وجود پ.ک.ک مسلح به یمن سیاستهای فاشیستی دولت ترکیه تنها باعث توهم پراکنی واختشاش در صف کارگران و مردم می شود. در صورت پیشروی احتمالی پروسه مذاکرات، پ.ک.ک این امکان را از دست می‌دهد و مجبور می‌شود همراه بخش قانونی و علنی ناسیونالیسم کُرد سرنوشت و آینده خود را از کانالهای دیگری پیش ببرد.
با تمام این احوال هنوز آینده مذاکرات دولت ترکیه با پ.ک.ک روشن نیست. دولت ترکیه از یک طرف بنا به موقعیت بدست آمده بدنبال تحولات منطقه‌ای می‌خواهد بعنوان رهبر و نماینده کشورهای مسلمان منطقه نقش ایفا کند و از این طرف دیگر ضمن منزوی کردن رقبای داخلی در ترکیه توجه غرب را برای پیوستن به اتحادیه اروپا جلب کند. سرکوبگریهای تاکنونی دولت در مقابل مبارزات مردم در کردستان ترکیه یکی از موانع این روند است. به غیر از این دخالتگری و تأ ثیرگذاری دولت ترکیه در کردستان سوریه و عراق با خنثی کردن پ.ک.ک بدون مانع وآسان‌تر پیش برده می‌شود. و بالاخره دولت اردوغان اگر بتواند پشتیبانی مردم کردستان را در انتخابات آینده بدست آورد، یک قدم مهم دیگر، رقبای کمالیست خود راعقب خواهد راند.
با این وجود اگرچه پ.ک.ک در این مذاکرات برای هر شرایط خفت‌باری آماده است، ولی نوشیدن این جام زهر برای دولت‌ترکیه هم که چندین دهه به سرکوب بیرحمانه مردم کردستان مشغول بوده است آسان نخواهد بود. این‌ها تا کنون حاضر نشده‌اند حتی خبر مذاکره با پ.ک.ک را رسما اعلام کنند. هنوز زندانهای ترکیه مملو از زندانیان سیاسی کُرد است و دولت ترکیه هیچ طرح وپیشهاد علنی ای در پرتو این مذاکرات و در رابطه با کردستان مطرح نکرده است. اما علیرغم این شرایط بنظر می‌رسد که دولت سرمایه‌داری ترکیه در تعقیب منافع منطقه ای و استراتژیک خود، نمی تواند به‌‌ همان سیاست آهنین خود در قبال اعتراضات مردم در کردستان ترکیه ادامه بدهد. بخصوص با پیوستن احتمالی ترکیه به اتحادیه اروپا، مردم کردستان بعنوان شهروندان اروپا قلممداد می‌شوند و دست سرکوبگریهای دولت مرکزی ترکیه حداقل به شیوه تاکنونی از سر مردم کوتاه خواهد شد. و فرجه‌ای برای کار اجتماعی و مدنی و همبستگی طبقاتی کارگران پیش خواهد آمد.
روشن است حتی با بوجود آمدن این شرایط هم، تا حل مسئله ستمگری ملی و برسمیت شناختن حق مردم کُردستان ترکیه برای ماندن یا جدا شدن، راهی بس طولانی و دشوار در پیش است. که آنهم ربط مستقیم به مبارزه و اتحاد طبقاتی کارگر کرد زبان و ترک زبان در آینده دارد. رفع قطعی هر نوع ستمگری ملی و بی عدالتی اجتماعی در گرو مقتدر شدن جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر و جنبش آزادی و برابری است.
همایون گدازگر
١۴ آوریل ٢٠١٣