هلند وسالروز یادبود آزادی بردگان

یک صد و پنجاه سال پیش، در سال ۱۸۶۳، برده داری در هلند, سورینام و جزایر آنتیل, لغوشد . نوزدهم آوریل روز لغو سیستم برده داری در هلند است. حال آنکه درست در آنزمان هنوز این کشورها و اندونزی جزو مستمرات هلند بودند . و دیدیم این کشور هلند همراه با همدست خود کشور انگلیس در برابر آزادیخواهان اندونزی به چه جنایاتی که روی نیاورد.
این مبارزه برای آزادی، ملیونها کشته بجای گذاشت که هنوز هم گورهای دسته جمعی از مردم اندونزی در حال کشف شدن است. که من چندی پیش در شماره گذشته همین مجله یکی‌ از این کشفیات اخیر را در آن نگاشتم.

این تصاویر از سال ۱۹۴۷تا ۱۹۴۹ است که هلند در آنزمان مشغول سرکوبی آزادیخواهان اندونزیایی و کشتار دسته جمعیی آنان بود . و بعد از آن و با همکاری آمریکا با کودتا حکومت سوکارنو را از میان برداشت که موجب کشته شدن نزدیک به دو میلیون نفر از آزادیخواهان شد که بیشتر آنان کمونیست بودند. این تصاویر در آلبوم خصوصی یکی‌ از نظامیان هلند بوده که وی آنها را به دور انداخته است. و برای اولین بار است که در تاریخ هلند و اندونزی چنین تصاویری پیدا شده و به نمایش گذارده شده است. تا کنون دولت هلند اگر هم از این قتل عام ها خبر داشت بنا بر منافع مالی‌ و حیثیتی از دادن چنین خبر هایی‌ اجتناب میورزید .زیرا باید طبق قوانین بین المللی به باز ماندگان این اشخاص قربانی خسارت میپرداخت ، ولی‌ حالا میداند که اکثر این بازماندگان در اثر کهولت از بین رفته ا‌ند وحالا کسی‌ نیست که ادعای خسارت نماید ,در ضمن مساله حیثیتی هم دیگر با این همه کشت و کشتار جهانی ارزش خود را از دست داده زیرا در حال حاضر جمهوری اسلامی روی همه آنها را از جمله هیتلر سفید نموده است.
ناا گفته نماند که کشور کوچک هلند در زمان جنگ دوم جهانی توسط آلمان نازی اشغال شد و خود مردم هلند برای بیرون انداختن اشغالگران و مبارزه با آنها سهم بسزایی داشتند در حالیکه بسیاری از سرکردگان انزمان رابطه خوبی با هیتلر داشتند.
ولی‌ درست همزمان با آن دوره ، خود ارتش هلند مشغول سرکوب جنبش آزادی خواهان در مستعمرات خود بود که یکی‌ از بزرگترین آنها کشور اندونزی بود که از چهارصد سال پیش با همکاری کمپانی هند شرقی‌ در اشغال این کشور بود و هنوز هم بعد از اتمام جنگ دوم جهانی دولت هلند دست از اشغالگری خود بر نداشته و همچنان مشغول سرکوبی آزادیخواهان اندونزی بود . گویا خود دولت هلند بعد از جنگ دوم جهانی هنوز از اشغالگری به وسیله آلمان نازی درس نگرفته و به کار خود ادامه میداد . همچنان که مشاهده می‌کنید این تصاویر کشتار دسته جمعی متعلق به سال ۱۹۴۷ می‌باشد .
دولت هلند هر سال مراسم جشن آزادی از زیر یوغ هیتلر بر قرار می‌کند در صورت که خود در همان سالها چنانچه در این تصاویر مشاهده می‌کنید خود مشغول قتل عام مردم آزادی خواه و بیگناه این سرزمینها بوده است
یکی‌ دیگر از نقاط سیاه تاریخی این کشور اشغال و کلنیزه کردن آفریقای جنوبی توسط سرمایه داران این کشور میباشد و دولت هلند خود را در اینراه مقصر نمیداند زیرا این کلنیزه کردن توسط سرمایه داران صورت میگرفته ، ولی‌ از درامد های هنگفت الماس این سرزمینها هیچگونه دم نمیزند.
هلند همیشه یک کشور تجارتی بوده است و اگر چه چند قرن است که انقلاب صنعتی در آنجا رخ داده و این کشور همچنین یکی‌ از بزرگترین کشورهای تولید مواد صنعتی و خوراکی است و کالاهایی این کشور همیشه و در هر شرایطی مستقیم و غیر مستقیم روانه بازار بین المللی میباشد ، و به اکثر کشور های جهان سوم صادر میشود ، حتی به کشورهایی نظیر ایران که تحریم اقتصادی در دست اجرأ می‌باشد.
این دزدان دریایی قدیمی‌ از همان چهار صد سال پیش یکی‌ از بزرگترین تجار برده بوده و بسیاری از برده گان در آمریکای شمالی‌ به وسیله همین کشور صادر شده‌اند. و اکثرا در آمریکای جنوبی که سورینام هم جزئی از آن است شکار میشدند و به وسیله کشتی رهسپار بازارهای برده فروشی میشدند که بزرگترین آنها آمریکای شمالی‌ بود .
این کشور به این کوچکی به همراهی کشور انگلیس قرنها در آفریقای جنوبی حکومت کرده مردم آنجا را به اسارت گرفته و مشغول غارت معادن الماس آنجا بودند و هستند.
این کشور تا همین اواخر و قبل از آزادی نلسون ماندلا به برده داری و اسیر کردن و نژاد پرستی‌ در آنجا ادامه میداد ، در کل قوانین و فرهنگ آپارتاید به وسیله همین کشور هلند و با حمایت انگیس از آفریقای جنوبی ، همراه با فروش بردگان سیاه پوست به آمریکای شمالی‌ منتقل شد .
چه طور میتوان ازسالگرد لغو برده داری صحبت کرد و بزرگداشت گرفت حال آنکه درهمین زمان روز به روز کار بردگی و به کار کشیدن کودکان در سایر نقاط جهان ادامه دارد و همه میدانیم که سرمایه داری بین المللی به دنبال نیروی کار ارزان همچنان به صدور سرمایه در کشور های فقیر ادامه داده و برای بقأ و پر کردن جیب خود به بهره کشی‌ از انسانها ادامه میدهد.
سالهاست به دلیل بالا رفتن مزد در کشورهای پیشرفته صنعتی، سرمایه داری دچار بحران شده و برای برون رفت از چنین بحرانی‌ نیاز به انباشت هر چه بیشتر ارزش اضافی دارد.
ادامه حیا ت رژیمهای سرمایه داری مستلزم انباشت ارزش اضافی می‌باشد و تنها شاهد زنده بودنش همین است.
آنها و حامیان سرمایه داری با وجودیکه سعی‌ در رد کردن ارزش کار مارکس دارند ، ولی‌ این را میدانند و در عمل در یافته ا‌ند که زندگی‌ وحیاتشان به همین انباشت ارزش اضافی بستگی دارد . این است که سعی‌ میکنند هر چه بیشتر از نیروی کار ارزان کشور های فقیر و توسعه نیافته استفاده نمایند . به همین علت روز به روز کار اجباری و بردگی در حال پیشرفت است . انسانها مجبورند برای ادامه حیات خود تن به
هر کاری دهند و هم اکنون میدانیم بیش از یک میلیارد نیروی کار ارزان در جهان وجود دارد که به راحتی در اختیار سرمایه داران قرار دارد.
از طرفی کشورهای امپریالیستی برای مصادره مواد خام این کشور ها سالهاست که مشغول صدور جنگ به کشورهای خاور میانه و آفریقا و آسیای جنوب شرقی‌ و آمریکای لاتین هستند که میبینیم نتیجه ای جز خرابی زیربنای چنین کشورهایی نداشته است.
جبران هر یک از این خرابیها مستلزم صدور سرمایه از طرف کشورهای امپریالیستی می‌باشد، و آتش افروزان جنگ و دلالان سرمایه اگر چه فکر میکنند آینده خوبی در انتظارشان است، ولی‌ همه میدانیم بحرانهای ادواری هر یک به نوبه خود و به تدریج شرایط سرنگونی سرمایه داری را نه تنها فراهم می‌کند بلکه تمام معیارهای آنان را در هم ریخته و خواه ناخواه چنین دولتهایی را مجبور می‌کند برای بقأ خود روز به روز به خشونتهای جهانی بیفزایند.
در این میان ارتجاعی ترین اقشار جوامع عقب افتاده ، خوداگاه و یا ناخود آگاه از آنان حمایت میکنند. در حالیکه روز به روز بحرانهای اقتصادی و در نتیجه آن بیکاری سطح کشور های توسعه یافته را در بر میگیرد و نارضایتیها بیشتر شده و موجب اعتصابهای پی در پی میشود، بخش بزرگی‌ از ارتجایون مذهبی‌ نیروی خود را آگاهانه و یا نه خوداگاهانه در اختیار صاحبان قدرت برای سرکوب هر چه بیشتر نیروهای ناراضی‌ قرار میدهند حال آنکه خود آنان هم زیر همین فشار اقتصادی قرار دارند.
آگاه کردن این نیروهای ارتجاعی در حال حاضر بسیار مشگل و از دست ما خارج است، آگاهی این اقشار مذهبی‌ و ارتجاعی فقط با در هم شکستن و نابودی حامیآن‌ آنان، یعنی‌ همین رژیمهای سرکوبگر،میسر خواهد شد .
من در اینجا به دلیل خارج شدن از مطلب اصلی‌ نمیخواهم در مورد نقش اقشار ارتجاعی و سرسپردگی آنان بپردازم زیرا این خود نیازمند گشایش مطلب دیگری است .

به امید پیروزی برای آزادی،
مسعود فروزش راد