امروز روز عزای مردم ایران است، البتە نسل انقلاب، همان نسلی کە طعمە ندانم کاری های بزرگانمان شدیم، همان نسلی کە برای همیشە سوخت و آرزوهایمان کلا پایمال شد، نسلی کە هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خود نداشتیم و تنها لالەهای بودیم کە جمهوری اسلامی جهنم واقعی را در ایران با سوزاندن ما مهیا و پابرجا کرد. امروز یعنی ١٢ فروردین رقم زدن پسرفت جامعە و نابودی کل ایران بود، در این روز رأی دادن کە باید اسلامی های کثیف همان شغالهای لاشخور بر جان و مال مردم حکمرانی کنند، امروز روز دادن قدرت بە کفتارهای اسلامی بود کە هر آنچە میخواهید بر سر ما بیاورید و جامعە ایران را تبدیل بە کشتارگاە انسانها بکنید، امروز همان روزی است کە بند اسارت را برای همیشە ارزانی خودمان کردیم و نالیدن را پیشە خود ساختیم، پس لعنت بر شما ای مردم نفهم و بی شعور کە اینچنین با زندگی نسل انقلاب بازی کردید و مارا بە فنا بردید.
٣۴ سال پیش مردم بە هیجان آمدە بە خیابانها آمدند و با همت والا خود تصمیم بە سرنگونی نظام کریە بادشاهی ایران گرفتند و متحدانە و با اوج قدرت نظام پادشاهی را برای همیشە از جا کندند.
عجب روزگاری بودە ، واقعا این اتحاد و همبستگی جا قدردانی دارد و باید درود فرستاد بە این همە جانفشانی و از خود گذشتگی مردم ایران.
اما صحبت اصلی اینجاست کە مردم با چە هدفی بە میدان آمدند؟ واقعا خواهان نظام پست اسلامی بودند؟ و بعدا سرنوشت مردم چگونە رقم خورد؟
سۆالاتی هستند کە بە مغز ماها، همان کسانی کە بە عنوان نسل انقلاب نام گرفتەایم  بارها خطور میکند. مردم ایران  در زمان شاە تحت فشارهای مضاعف و بسیار دیکتاتورمنشانە قرار گرفتە بودند و مردم سرگردان بە دنبال آزادی واقعی  مبارزە را شروع کردە بودند، اما نبود آلترناتیوهای کارساز و مردمی، انقلاب ۵٧ را بە راحتی تقدیم سردمداران ظلم و ستم  یعنی اسلامیون کردند.
ناگفتە نماند کە این پروسە کاملا زیر نظر ابرقدرتهای جهانی همچون آمریکا و انگلیس و فرانسە صورت گرفت، و پسرفت جامعە ایران را در جهت پیشبرد تأمین منافع سیاسی و علل الخصوص اقتصادی  را در رأس برنامەها خود قرار دادند.
انقلابی کە با همت مردم و بە صورت خودجوش بە مرحلە سرتاسری رسید متاسفانە سکان آن دست مردم نبود و خیلی بە راحتی ثمرە این همە فداکاری بە یغما رفت.
جمع اسلامیون و راحتر بگویم اسلام آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی  نە در بین مردم جایگاهی داشتند و نە عزت و احترامی، مردم ایران کە شالودەای از قشر عظیم کارگران و زحمتکشان و زنان  بودند جهت برکندن نظام سرمایەداری شاهنشاهی و بنیان نهادن جامعەای عادلانە کە در آن آزادی واقعی پدیدار  شود و حق و حقوق مردم زحمتکش پایمال نشود و برابری برای جامعە بە ارمغان بیاید بە میدان بزرگ مبارزاتی آمدند و با اوج قدرت نظام شاهنشاهی را سرنگون کردند.
در روز ١٢ فروردین ١٣۵٨ کە روز رفراندم انتخاباتی بود متاسفانە جمعی از مردم بە جمهوری اسلامی رأی دادند و با اینکار امکان پسرفت جامعە را فراهم نمودند و باعث شند کە گلە اسلامی ریشە ثبات اسلام سیاسی خودر ا استحکام ببخشند.
دلیل این مسئلە همانا  نبودن آلترناتیو مشخص و پسیو بودن اپوزیسیون سیاسی بود و بە نوعی خیانت بزرگ تودەایها بە مردم جامعە ایران بود، آنها دقیقا در جبهە مخالف مردم قرار گرفتند و بە شدت از نظام اسلامی طرفداری و پشتیبانی کردند و همین امر باعث تضعیف صفوف مبارزاتی کارگران و زحمتکشان و زنان شد و همچنین تودەایها تبدیل بە دستگاە سرکوب مخالفان نظام اسلامی شدند و در کل یکی از ستونهای اصلی حفظ نظام شدند.
حدود ٧٠% جامعە ایران خواهان نظامی سکولار ومردمی بودند ، اما متاسفانە مسیر مبارزات مردمی توسط ابرقدرتها بە بیراهه کشاندە شد و حاصل مبارزات شجاعانە مردم و خونهای کە برای بنیان آزادی و برابری بهاء دادە بودند یک سری آخوند نفهم و بی شعور  بودند کە اکثریت آنها در مکتب انگلیسی ها و آمریکایی ها پرورش دادە شدە بودند.
و آنها  با اتکاء بە علم روحانیت و پرورش کهنە پرستی و خرافات  و گستردە کردن دامنە اسلام سیاسی در جامعە بە سرعت توانستند جاپای خود را مستحکم کنند و بعدا با  ایجاد رعب و وحشت در جامعە توانستند نبض جامعە را بدست بگیرند.
روشنفکران و مبارزان سیاسی کە علیە نظام اسلامی قد علم کردند بە صلابە کشیدە شدند و نظام اسلامی  خود را تنها حاکمیت اسلامی و الهی در دنیا معرفی کردند.اکنون ٣۴ سال از حاکمیت آنها میگذرد اما متاسفانە همچنان در رأس قدرت هستند و روز بە روز نیز دامنە جنایات آنها افزایش پیدا میکند و هیچ جنایتی نماندە است  کە نظام مفلوک اسلامی انجام ندادە باشد.
چیزی کە اینجا حائز اهمیت است این است کە بزرگانمان بازهم بعد از سالها جنایت رژیم  گاها  بە وعدە و وعیدهای نظام دل خوش میکنند و بعضا تحت تاثیر سیاستهای ضد بشری رژیم قرار میگیرند، بە عنوان مثال جنبش سبز بە رهبری موسوی و کروبی کە از بنیانگذاران مکتب فاشیستی اسلامی ایران هستند.
نکتەای کە حائز اهمیت است این است کە، تنها کردستان بود کە هیچ وقت بە جمهوری اسلامی رأی نداد و تبدیل بە میدان اصلی مبارزات سیاسی احزاب و اپوزیسیون مخالف نظام شد و همچنان سنگر مبارزاتی خود را تداوم بخشید و بر علیە دیکتاتوری اسلامی ایستاد و هنوز هم ادامە دارد.
البتە ناگفتە نماند کە امروزە این میدان مبارزاتی کل جغرافیای ایران را در بر میگیرد و ٩٩% جامعە با نظام درگیر هستند و خواهان حذف نظام اسلامی هستند.
نکتەای کە در آخر میخواهم بە آن اشارە کنم این است کە تجربیات تلخ بزرگانمان را پیشە مبارزات حق طلبانە خود بکنیم و برای همیشە فکریت مسموم مذهبی را پیش قراول افکار انسانی خود قرار ندهیم، اگر بزرگان ما بە انسانیت بیشتر بهاء میداند امروز سرنوشت نسل انقلاب این نبود، اگر آنها بە برابری و یکسانی بدور ازنفوذ افکار امپریالیستی و استعمارگران میاندیشیدن امروز وضع ما این نبود.
پس ما بچەهای نسل انقلاب تعهد میدهیم کە هیچ وقت باعث نابودی نسل بعدی مان نخواهیم شد، ما وعدە میدهیم کە باج بگیر و گوش بە دست هیچ ابرقدرتی نخواهیم بود، ما وعدە میدهیم کە بعد از آزادی ایران برای همیشە افکار مذهبی را بە زبالەدان تاریخ میسپاریم، ما وعدە میدهیم کە انسان باشیم و اصول انسانی و برابری و یکسانی را پیشە خود خواهیم ساخت.
آزادی و برابری حق مسلم ماست
نە بە نظام مفلوک اسلامی ایران
جمهوری اسلامی با هر جناح و دستە نابود باید گردد
لقمان فاروقی
LOQMAN FAROGHI
۰۱٫۰۴٫۲۰۱۳—۱۲٫۰۱٫۱۳۹۲