دیپلماسی به جای رفاقت انترناسیونالیستی , به بهانه انتشار مجدد یک مقاله

بیش از یک سال قبل بود که ما در مورد خطر تسری محفلیسم هیات دائمی های جدا شده از حزب حکمتیست، به احزاب کمونیسم کارگری عراق و کردستان هشدار دادیم و این اقدام زشت را ممنوعه خواندیم.( تلاش برای تسری محفلیسم به دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان این مقاله ضمیمه است).

 این سیاست جدید هیات دائمی ها که به قواره تشکیلات جدیدشان میخورد  قرار بود از طریق کادرهایی همچون شمال علی اجرا بشود. سابقا رسم بر این بود که کمیته مرکزیهای هر سه حزب میتوانستند اعضایی از هر سه حزب را در کمیته مرکزی خود و به دلایل مبارزات کمونیستی مشترک و  نیازمندیهای این مبارزه  به عضویت بپذیرند. بسیار واضح است که بعد از جدایی هیات دائمی ها و فعالیت تحت عنوان حزب حکمتیست، این سطح از روابط هم تابع کل روابط معلق شده بین این سه حزب قرار بگیرد. اما شمال علی از انجا که عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری کردستان را داشت و از مبلغین سیاست های هیات دائم هم بود در اقدامی که تماما مغایر با سنت پیشین و دوران گذشته ای که این اختلافات و انشعاب  و روابط جدید بیت سه حزب وجود نداشت، برای اهدافی دیگر اگاهانه به عضویت کمیته مرکزی تشکیلات جدید هیات دائمی ها در آمد. از سوی دیگر هم کماکان  موضعگیری دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان چه در دوران حضور و نظارت آنها بر اختلافات که مشخصا در چهار پلنوم حزب صورت گرفت و چه بعد از آن و در دوره جدایی هیات دائم از حزب حکمتیست، به مذاق انها خوش نیامد و این “راه دیگر” برای وادار به سکوت و یا رسیدن به موضعگیری دلبخواه آنها از سوی دو حرب عراق و کردستان پیشه شد. اکنون این “فعالیت” ظاهرا به به مرحله نهایی رسیده است.

تکثیر “پدیده شمال علی” در احزاب کمونیستی کارگری کردستان و عراق امروز به یک معضل رفقای ما در این دو حزب تبدیل شده است. “هیات دائمی ها” که از حرب حکمتیست جدا شدند و اسم حزب را برای سیاست و فعالیت های جدید لازم داشتند، در عملیات های پی در پی رفاقت و همسنگری کمونیستی با احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان را به دیپلماسی تغییر دادند. سیاست این دو حزب بعد از جدایی دسامبر ۲۰۱۱ در حزب ، در قبال حزب حکمتیست و سرنوشت و سیاستهایش علنی اعلام شد و مناسبات رسمی معلق شد. نا خشنودی ما از این سیاست طبعا راهی غیر از قبول آن و تلاش برای ادامه رابطه ای رفیقانه و کمونیستی و پلمیک و بحث و در عین حال پایبند بودن به این سطح مناسبات نداشت. از سوی دیگر هیات دائمی ها که این اعلام سیاست از طرف هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان را بعضا مانعی برای  ادامه پروژه ملا خور کردن سیاست ها و حزب حکمتیست میدیدند آنچنان بر آشفته شدند که امروز سر از راه های “ممنوعه” در آورده اند. جدایی این رفقای سابق حزب حکمتیست آنچنان در میان مخالفان شناخته شده و دشمنان آن مورد استقبال قرار گرفت که هیات دائمی ها سر از پا نشناخته به درون این مناسبات که از جمله روابطی ظاهرا  ” بهداشتی  و مقبول برای ادامه مبارزه”! بود  شیرجه بردند. در چنین فضایی از تشویق و “احترام” برای اقدامی که فاصله گرفتن از “کمونیسم افراطی” بود، هیات دائمی ها تیغ زنگ زده شان را بر گردن احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان گذاشتند و از طریق کادرهایی که از این دو حزب در کمیته مرکزی هیات دائمی ها و تشکیلات آنها بودند فشار برای برسمیت شناختن این تشکیلات جدید بعنوان “حزب حکمتیست” بیشتر شد. دوره مبارزه مشترک و هم سرنوشتی حزب حکمتیست و احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان برای دو حزب عراق به دوره جلوگیری از تاثیرات این حرکت و سیاست های جدید تبدیل شد، تا جایی که امروز دیگر خود شمال علی مسئولیت چرخاندن شمشیر زنگ زده را دارد  و به رهبری و کادرهایشان همان فشار دیپلماتیک و روابطی نارفیقانه را دارند تکرار میکنند که بیش از یک سال بود هیات دائمی ها دنبال کردند.

انتقاد صریح دفتر سیاسی هر دو حزب کمونیسم کارگری عراق و کردستان از راست روی های هیات دائمی ها  در زمینه روابط با کومه له و  تشکیلات  “اتحاد کمونیسم کارگری” و در زمینه نحوه برخورد به ارگان های رسمی این دو حزب ، روابط با احزاب حاکم در کردستان عراق و اهداف هیات دائمی ها از  تلاش برای قالب کردن خود به عنوان حزب حکمتیست را نزد کمونیستهای عراق و احزابشان نقش بر آب کرد تا جایی که راهی جز به میدان اوردن شمال علی و چند کادر دیگر برای فشار و تهدید برای انشعاب آنها از دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان نمانده است.

این است آخر و عاقبت تلاش برای استفاده جعلی از نام حزب حکمتیست و بالطبع  آخر و عاقبت نشاندن رفاقت و انترناسیونالیسم کمونیستی و مبارزه مشترک بیش از دو دهه  با رفقای  کمونیست کارگری در عراق. این معضل جدی را باید برسمیت شناخت و خطرات و سردرد هایی ایجاد شده را باید متوجه بود. حزب حکمتیست تک تک تلاش های رفیقانه رهبری، کادرها و اعضا دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان برای حفظ اتحاد در حزب حکمتیست را نمیتواند و نباید فراموش کند. تعهد رفیقانه و همیشگی ما برای ادامه یک مبارزه کمونیستی و مشترک در همه جبهه ها علیرغم هر سیاست رسمی و اعلام شده ای که مانعی هم ایجاد کرده باشد، ادامه دارد.  هر گونه دخالتگری  و فشار  جنبش ناسیونالیستی بر احزاب کمونیستی کارگری عراق و کردستان را هوشیارانه باید افشا کرد و از ادامه تحمیل روابطی محفلی و فرصت طلبانه به جای مبارزه سیاسی و ائدئولوژیک سالم بهر شکل ممکن جلوگیری کرد.

وضعیت امروز فعالیت “شمال علی ها” و تهدید به جدایی و انشعاب و ایجاد یک تشکیلات کارتونی دیگر برای “رقابت” با دو حزب کمونیستی و کارگری عراق و کردستان،برای هیات دائمی ها دقیقا ادامه فعالیت و البته سرخوردگی و تحقیر در جبهه “کردستان عراق” است! اینها برای سیاست و دیپلماسی جدید در منطقه به احزاب کمونیستی کارگری عراق و کردستان نیاز داشتند! سیاست و خط کمونیستی و کارگری این نقشه را باطل کرد. آغوش باز جنبش ناسیونالیسم کرد برای این رفقای سابق ما، تشویق و برسمیت شناسی هیات دائمی ها بعنوان اینکه آنها حزب حکمتیست هستند آنهم از طرف مخالفان و دشمنان حزب حکمتیست، زمینه اصلی فشار امروز و تهدید های امروز بر حزب کمونیست کارگری کردستان و عراق را تشکیل میدهد. ما در خشکاندن این زمینه ها و تاثیرات، با تمام وجود در کنار احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان و رفقای دیرینه و کمونیست خود هستیم.

طراحان امروز و دیروز دیپلماسی به جای رفاقت در پایبندی به مبارزه کمونیستی و انقلابی مشترک با احزاب کمونیستی کارگری عراق ، همان طراحان پلاتفرم کذایی مشهور “تغییر ریل” حزب حکمتیست هستند. کسانی که فرق دو دوران مختلف در مناسبات با احزاب کمونیستی کارگری عراق و کردستان را آگاهانه مورد اغماض قرار میدهند تا آگاهانه امر دیگری را دنبال کنند. هیات دائم در یک شبه کودتای تشکیلاتی “تغییر ریلی” که اکنون دیگر بسیاری از مراحل آن بوسیله تشکیلات جدید شان به اجرا در امده است را میخواستند به عنوان سیاست و خط مشی حزب حکمتیست قالب کنند و تحت عنوان اکثریت و اقلیت فریبنده و “مردم پسندی” که ایجاد کرده بودند آنرا هم قانونی کنند.این اجازه به آنها داده نشد و جیغ و دادهای دروغینشان را اگر کسی هم جدی گرفت امروز دیگر فقط یک مضحکه است.

کسانی که هیات دائمی ها را میخواهند واقعا بشناسند و تعقیب کنند راهنمایی میکنیم که به سیاست های آنها در مورد رابطه با کومه له، رابطه با اتحادیه میهنی کردستان عراق که از احزاب حاکم در کردستان عراق است، سیاستی که منجر به کنار گذاشتن ارزیابی از “حزب اتحاد” شد، اتکا به “امام جمعه مریوان” برای آزادی زانیار و لقمان که حکم اعدام گرفتند به جای حضور و تشویق در یک جنبش و مبارزه توده ای بر علیه اعدام، و ادامه “آیا انقلاب در پیچ بعدی هم نیست؟” و فرهنگ سراپا دیپلمات مابانه آنها حتی با خودشان و رفقایشان که مشمئز کننده است مراجعه کنند. یا کمی از نزدیکتر به جدایی پی در پی کمونیستهایی از تشکیلات های آنها که بهر دلیلی در کنارشان مانده بودند دقت کنید، دلایل و بحث این جدایی ها چنانچه لازم باشد بماند برای بحث های دیگر ..

۱ آوریل ۲۰۱۳

———–

ضمیمه: مقاله ای از  ژانویه ۲۰۱۲

تلاش برای تسری محفلیسم به دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان

اسد گلچینی

دفتر سیاسی و هیات مشترک دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان مورد حملات آشکار  رفقای هیات دائم و برخی از اعضای دفتر سیاسی  قرار گرفته است. قبلا و به طور رسمی هیات دائم ماتریال و زمینه های لازم برای این چنین فضایی را آماده کرده بود. هر دو بار که پیشنهادات رفقای هیات دو حزب عراق  برای تشکیل هیات مشترک و تدارک کنگره و … ارائه شد رفقای هیات دائم جواب رد دادند.  این رفقا تلاش کردند هر دو بار بن بست محفل خود را به کل حزب و به این پیشنهادات سازنده برای حزب تسری بدهند و با استقبال روبرو نشد. رفقای هیات دو حزب معلوم شد که زیر بار شرط و شروط بی منطق هیات دائم که متاسفانه هر چه زمان میگذرد بیشتر در اوهام خود غرق میشوند، نرفته و این موجب ناخشنودی و برآشفته شدن این رفقا را فراهم کرده است تا جایی که در تلاش برای  دست یافتن به سراب های دیگر و این بار در حزب عراق و کردستان برای یافتن راهی در ساکت کردن این دو حزب بر آمده اند. چنین حملاتی به هیاتی که قضاوتش برای یک طرف ناخوشایند است چیزی غیر از این نمیتواند باشد. هیات دائم و این رفقایی که پیشرو این حملات  اند تصور میکنند با عملیات «تکثیر شما ل علی ها» در میان رفقای عراق و کردستان راهی خواهند یافت تا  سوت و کارتهای زرد و قرمز داور را که مرتبا فول های هیات دائم را گوشزد میکند بگیرند! هیچ چیز ساده تر و سطحی تر از این نیست که رفقای هیات های دو حزب عراق و کردستان را در منگنه گذاشت که به نفع یک طرف و انهم هیات دائم قضاوت کند. این نحوه برخورد  ظاهرا قاطعانه و در واقع تو خالی و دیپلمات مابانه در گذشته هم که بمنظور فشار برای تغییر موضع استفاده شده است سابقه دارد.

همه ما آگاه هستیم که این دو حزب و بویژه سطح بالایی از رهبری و کادرهای دو حزب به مسایل ما نا اشنا نیستند. در یکسال گذشته بار بسیار سنگینی از وضعیت در رهبری حزب حکمتیست را بر دوش کشیده اند و بعضا مسئولیت حفظ حزب از متلاشی شدن را گرفته اند . ما در برابر تلاشهایشان سر تعظیم فرود اورده ایم. در پلنوم ۲۱ اگر فراموش نشده باشد همه بر این مساله اذعان کردیم. پلنوم ۲۱ دو دستاورد مهم داشت یکی دخالت کل کمیته مرکزی در حفاظت از حزب و سیاستهایش و دیگری نقش پیشتازانه  و دخالتگرانه دو حزب عراق و کردستان در حفظ حزب و دفاع از خط ، رهبری و سیاستهای تاکنونیش. چرا اکنون این رفقا عینک های ناباوری به دخالتگری و قضاوت رفقای عراق و کردستان بر چشم زده اند؟ جواب این است که به نفع هیات دائم حرف نمیزنند!!  این رفقا ناخشنود از این هستند که  منفعت حزب بر منفعت محفل مقدم است. رفقای هیات دائم از این ناخشنوند و آزرده خاطرند که دیگران نمیتوانند اوهامی که انها در مورد خود و حزب به آن دچار شده اند را بپذیرند. این اوهام را در هر بخش تشکیلات که توانسته باشند تسری داده اند و رفقای نه چندان کمی هم هستند که خود را شریک با آنها می دانند اما از اینکه دو حزب عراق و کردستان به این نمی پیوندند مستوجب این همه غضب شده اند.

فعلا احزاب عراق میتوانند استفاده کنند ما در راهیم!

علیرغم وضعیتی که حزب حکمتیست به آن دچار شده است، یک واقعیت بسیار مهم برای همه قابل مشاهده است و آنهم پابند شدن به موازین و مقررات حزبی است. خوشبختانه و تا هم اکنون فکر میکنم دیگر هیچ گاه در میان ما و در میان دو حزب عراق و کردستان  بروز پدیده مشابهی نمیتواند دیده شود.نمیتوان کمیته و ارگانی داشت که  بر خلاف مقررات مصوب و مشترک برای همه حزب اقدام کند. هیچ رهبری قیم مابی نمیتواند خود سر و مخفیانه بدور از چشم مهمترین ارگانهایی که منشا انتخاب این رهبری و سیاستهایش بوده است اعلام کند که ریل حزب را تغییر میدهد و در حزب دگرگونیهای اساسی ایجاد میکند. هیچ کسی نمیتواند «فتوا» بدهد و دستور جمع کردن نشریه کمیته ای را بدهد که منتشر کرده است، ایتدا باید رفت و ارگان رهبری را متقاعد کرد که نظر و رای خود را صادر کند، هیچ ارگان رهبری نمیتواند مانند هیات دائم ما برود و مخرج مشترک اعضایش را و سیاستهای مورد توافق آنها را «کات و پیس» کند و به عنوان سیاستهای حزب اعلام کند. احزاب ما تا هم اکنون این چنین دستاورد بزرگی را بدست آورده اند. این دستاورد برای حزب حکمتیست بسیار گران تمام شده است اما این واقعیت را نمیتوان ندید که برای اینده حزب حکمتیست و حال دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان این تثبیت شده است. موازین سازمانی ما باید از این ببعد این دستاورد مهم را در کار حزبی و فعالیت مشترک تثبیت کند که هر گاه رهبری حزب به چنین رفتاری دست زد بقیه رهبران و مسئولین حزب ناچار از نمایندگی کل حزب باید باشند و تا رساندن آن به کنگره اش و مرجع تصمیم گیری آنرا حفظ کنند. این دیگر به خوداگاهی این احزاب و جنبش ما تبدیل شده است.

شکست بعد از شکست، فرصت ها از دست رفت، احزاب عراق مقصر نیستند

واقعیت این است که پلان های هیات دائم یکی بعد از دیگری به بن بست خورده است. زمانی اعضا کمیته مرکزی از طرف دبیرش فراخوانده شدند تا به پلنوم فوق العاده بیایند، نیامدند و دبیر کمیته مرکزی را نثار سخنان بی مایه ای کردند. دو بار پیشنهاد هیات مشترک و نشست مشترک برای تدارک کنگره  را رد کردند و فرصت ها را یکی بعد از دیگری از دست دادند و براستی منفعت محفلی هیات دائم بیشتر نمایان  شد. این رفقا نمیتوانند  قبول کنند که  نماینده تمام و کمال عقبگرد به حزب شدند. عقب گردی که بیش از یک سال بود در حال تکوین بود و  با تشکیل این هیات و رسیدن به «اکثریت» که آرزوی آن بر دل نشسته بود،به نقطه انفجار رسید.  این رفقا راه پس و پیش ندارند و بجای مستددل کردن سیاستهای مندرج در پلاتفرشمان دارند انرا  به این عنوان که اینها همان سیاستهای حزب است که در دوران های مختلف وجود داشته و انها فقط آنرا  «کات و پیس» کرده اند شانه خالی میکنند.  امروز یا فردا شما خوب است و درست است و مهم است از این سیاستهایی که آنرا خواستید به سیاست حزب تبدیل کنید دفاع کنید. هر جا هم که قابل دفاع نبود واقعا مورد انتقاد همه و شما هم قرار بگیرد و کنار گذاشته شود. کنگره حزب میتواند قبل از پرداختن به این مساله این دستاورد را برای جنبش ما و حزبهایش برسمیت بشناسد یا رد کند. به همین دلیل مهم است همه حزب به کنگره برویم. به همین دلیل مهم  است منفعتی که هیات دائم آنرا به منفعت نصف کمیته مرکزی و بخشی از کادرهای حزب تبدیل کرده است از طرف این رفقا کنار گذاشته شود. میتوان برای روشن کردن همه این مسایل که واقعا فقط با کنگره جوابگو است رفت و کنگره را کنگره همه حزب کرد و چه بهتر که این کار از طریق پیشنهادات حزب عراق و کردستان عملی شود.  سازماندادن پلنوم که بوسیله هیات دائمی که خود مانند دیگر بخشهای رهبری مشمول رسیدگی به عملکردش میباشد نه درست و نه در صلاحیت آن و نه راه حل سالم عبور دادن حزب و یا بخش هر چه بیشتری از آن به کنگره است . پلنوم راه حل وضعیت کنونی حزب نیست. این انتخاب در برابر همه ما قرار گرفته است. چنین کنگره ای و نه پلنومی که  دو شقه بودن حزب را تثبیت میکند راه حل همه ما است. این انتخاب در برابر بسیاری از رفقایی که پلنوم را راه حل میدانند قرار دارد. لازم است، مهم است و بسیار هیجان انگیز خواهد بود که همه ما با هم به کنگره برویم و همه با هم این پیروزی را جشن بگیریم. در چنین صورتی رفقای عراق و کردستان را هم همراه خود خواهیم داشت. همه ما صاحب این خواهیم بود که حزب را سالم و بدون خسارت بزرگی به صاحبش که کنگره است تحویل دهیم.

احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان تقصیری ندارند و راه حل را نه در حمله به انها بلکه در شکست ها و اوهامی که هیات دبیران به آن دچار است باید جستجو کرد. همه ما و وبویژه عملا بسیاری از ما برای خشت خشت احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان فعالیت کرده ایم، نباید اجازه داد سهل انگارانه محفلیسم و تغییر ریل ها، بدون اینکه خود را ملزم به گرفتن اجازه و عبور از مراجع مهم حزبی بداند، به احزاب عراق و کردستان تسری پیدا کند، این باید ممنوع اعلام شود.

۱۲ ژانویه ۲۰۱۲

لینک مقاله:

http://golchini.wordpress.com/2012/01/12/%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%88-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3/