دفاع از دستاوردهای لنین در زندگی روزمره مردم در اروپا

مسلما دفاع از تئوری بدون بررسی اثر عملکرد این تئوری ها در زندگی روزمره و واقعی جوامع انسانی کاری بیهوده اس. برای یک کمونیست نوع نگاه اجتماعی با تعریف مارکس شروع میشود که میگوید اساس تمام فرض ما این است که جامعه ای وجود دارد و انسان های زنده در ان مشغول زندگی تولید مثل حرفه و… هستند. باید این توضیح را داد ان دسته از مفسرانی که این واقعیت زنده را که مربوط به انسانهای زنده میشود در نظر نمیگیرند بر روی صندلی سلیقه مبصر تاریخی نشسته اند و با تکرار تزهای دموکراسی و حق ارا و و مدرنیسم نظر دستاوردهای تاریخی کمونیستها را خاک میکنند. یکی از این شخصیت های تاریخی لنین است. این مقاله سعی دارد دستاوردهای لنین و بلشویک ها را برای مردم اروپا که امروز یک به یک کنار میروند نشان بدهد و بار دیگر بگوید این دستاوردهای اجتماعی از کجا امد؟ چرا امروز از سوی دول اروپایی پس گرفته می شود؟ و چگونه دوباره میتوان انها را دوباره به دست اورد؟

امروز از هلند و المان و بلژیک تا سوئد و فنلاند و نروژ و دانمارک تا انگلیس و ایتالیا و یونان و اسپانیا و فرانسه و قبرس شهروندان اروپا با کابوس بیکاری و کابوس قطع شدن بیمه های اجتماعی و سوشیال رو به رو هستند. به بهانه بحران سرمایه داری و پیاده کردن سیاست صرفه جویی اقتصادی ۵ سال است که تسمه از گرده کارگر و دانشجو و زن و پناهنده و کودک و بازنشسته میکشند. حقوق اجتماعی که سالها از بدیهی ترین حقوق شناخته شده هر شهروندی در اروپا بود امروز با مصوبات قانونی پس گرفته میشود. دریافت حقوق سوشیال برای شهروندان اروپایی منوط به انجام کار بی حقوق برای شهرداری ها میشود. شهرداری های اروپایی با شرکت های بزرگ قرارداد می بندند و نیروی کار مجانی شان را به شرکت ها می فروشند. اسثتمار از این وحشیانه تر معنی ندارد. این قانون از دانشجوی ۲۱ ساله تا پیرزن ۶۰ ساله هیچ رحم و مروتی نمیشناسد یا باید برای شهرداری ها مجانی کار کنی یا از گرسنگی بمیری. بهره برای از حداقل امکانات اجتماعی در فرهنگ دول اروپایی به دزدی و مفتخوری تعبیر میشود.امروز دولت های اروپایی روی استالین و سیاست سابوتاژ (کار بی حقوق و دلبخواهی) را سفید کرده اند. در انگلستان شهروندان زیر ۳۵ سال حق مسکن ندارند و سال گذشته هفته ای ۱۷۰ پوند برای اجاره اتاق تصویب شد که امسال به ۹۰ پوند در هفته قرار است کاهش بیابد و با احتساب هزینه های گران نگهداری خانه و اتاق در انگلیس معنی این سیاست چیزی جز سوق دادن مردم به سگدانی بیشتر نیست.

اما این قوانین قرن بیستمی که محصول عقب نشینی دولتهای سرمایه داری در برابر خواستهای رفاهی مردم بود در پس انقلاب بلشویکی کمونیستها در روسیه رخ داد. برای اولین بار المان در سال ۱۹۱۸ برای جلوگیری از شورش های اجتماعی و وزنه پیدا کردن خواستهای اجتماعی کمونیست ها این حقوق را تصویب کرد. سرمایه داری اروپایی مجبور بود برای مقابله با کمونیسم امتیازهایی را بدهد. اما این اجبار به دادن امروز با کنار رفتن شوروی و فروپاشی دیوار برلین دیگر رنگی ندارد. سرمایه داری اروپایی به هزار بهانه و قانون و مصوبه و اجبار حقوق اجتماعی شهروندان را نمیدهد. تعریف حقوق اجتماعی همچون سوشیال بیمه بیکاری مرخصی بدون حقوق تماما دستاوردهای پراتیک و تئوریک لنین و بلشویک ها بود. مسلما میلیون ها دلار بودجه صرف نوشتن کتاب و مدیا میشود تا با سیاه نشان دادن لنین این دستاوردها را هم بزنند. با التقاط میتوان هر دامی را برای حقوق شهروندی پهن کرد. میگویی حقوق اجتماعی ام کو؟ در جواب میشنوی حرفهایت بوی لنین و کمونیستها را میدهد انگار کرونشتات یادت رفته؟گولاک چی؟ سیبری؟

امروز یک نگاه به شیوه جامعه گردانی سرمایه در اروپا نشان میدهد که قوانین امروز صد سور به گولاک استالین هم زده اند. سوریه را ببینید انگشت کوچک کرونشتات هم نمیشود. اما این نوع بحث کردن راه رفتن در یک دایره است. میخواهند کارگر و کمونیست را سرکار بگذارند تا حقوق اجتماعی لنینی اش را ندهند. زدن لنین امروز یعنی زدن همین حقوق اجتماعی در اروپا برای بیش از دویست و پنجاه میلیون شهروند!مسلما زدن لنین پایه های زمینی دارد و دستاویزی برای پایمال کردن همان اندک حقوق اجتماعی است که لنین پایه گذارش بود.

راه چاره چیست؟ در علم مدیریت مبحثی به نام مدلینگ وجود دارد وقتی مدلی جواب پس نداد باید به کنار رود و مدلی هم که جواب پس میدهد باید صد بار الگوی عملی شود. دموکراسی و بازار ازاد و صرفه جویی اقتصادی ربطی به زندگی شهروندان در اروپا ندارد تنها به خاک سیاهشان می نشاند انچه که در زندگی شان موثر بوده همان مدل لنین و بلشویک ها بود که برای چند دهه یک رفاه نسبی برای شهروندان در اروپا پدید اورد.متد اجتماعی لنین دوباره باید بسط اجتماعی پیدا کند وگرنه در جنگ منتقدین نحیف سیستم با دولت ها دراروپا این منتقدین معتقد به سیستم له خواهند شد. رفرمیسم ناب از دل رادیکالیسم بیرون می اید و رفرمیسم طبقات حاکم فقط در صورت تسلیم در برابر خواست اعتراضات سازمان یافته رخ خواهد داد. برای زندگی بهتر باید پرچم لنین را بلند باید کرد یا لندن و امستردام با بمبئی و قاهره از نظر شرایط شهروندی یکی خواهد شد. سرمایه داری در همه دنیا یک قانون دارد سود بیشتر به قیمت له کردن بیشتر انسانها!

رضا ایرانی