احمدی مقدم یکی از جنایتکارترین چهره های جمهوری اسلامی است. او رئیس پلیس و نیروهای انتظامی این حکومت است. ارائه کارنامه نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی توسط این شخص حقایقی را بیان میکند که برای ما مردم سرنگونی طلب بسیار مهم و آموزنده است. بطور واقعی حرف تازه ای برای ما مردم در “کارنامه” نیروی سرکوب حکومت نیست. اما وقتی خود جنایتکاران گوشه هایی از شکست خودرا اعتراف میکنند، در واقع گوشه ای از کارنامه پیروزی های ما مردم را هم بر ملا میکنند. و این را بویژه باید به ناباوران نشان داد. بگذارید چند جمله از کارنامه نیروهای جنایتکار حکومت را از زبان رئیس آن بشنویم تا کارنامه مردم سرنگونی طلب را بیشتر و بارزتر ببینیم. بنا به گزارش “خبرگزاری مهر” احمدی مقدم در معرفی کارنامه سال ٩١ پلیس و نیروهای انتظامی از جمله میگوید ” در حالی که استفاده از ماهواره ۵٠ درصد کاهش یافته است، هنوز ١۴ میلیون ایرانی ماهواره می بینند”
نفس همین یک قلم نشان میدهد که چگونه مردم حکومت اسلامی را مستاصل کرده اند. چندین سال است طرحهای متعدد و ضربتی برای جلوگیری از نگاه کردن به کانالهای تلویزیون اپوزیسیون به کار گرفته اند، محلات را قرق کردند، دست جنایتکارانشان را برای تعرض به مردم بازگذاشتند، دیشهای ماهواره ای را خرد کردند، به مردم توهین کردند و گفتند حتی یک بشقاب تلویزیونی را در هیچ شهری باقی نمیگذارند، تازه میگویند سال گذشته (که آنرا امن ترین سال حکومت میخوانند) ١۴ میلیون نفر بیننده تلویزیون ماهواره ای بوده اند. و این یک “کاهش ۵٠ درصدی” را نشان میدهد. یعنی اگر این عدد را مبنا بگیریم به اعتراف خود اینها تا سال قبل یعنی سال نود ٢٨ میلیون نفر کانالهای ماهواره ای را دنبال میکرده اند. و همه میدانیم که میزان کوچک نمایی حقایقی از این دست توسط دست اندرکاران حکومت بسیار بالاست. و این به اصطلاح “کاهش” تنها دروغی است برای اینکه در برابر روسایش بگوید با وجود این همه بیینده تلویزیونهای اپوزیسیون، بهرحال کاری انجام شده است و آن هزینه ها و لشکرکشی ها و جنایتها بی تاثیر نبوده است.
احمدی مقدم در ادامه میگوید ” نمی توانیم مانند عربستان افرادی را استخدام کنیم،چوب دستشان دهیم و بگوییم مردم را امر به معروف و نهی از منکر کنید. نباید کاری کنیم که در جامعه نسبت به این موضوع حس تنفر ایجاد شود. باید بتوانیم با استفاده از ابزار جدید مانند رسانه و ابتکارات فرهنگی این موضوع را اجرایی کنیم” واقعا؟!
این را چه کسی دارد میگوید؟ رئیس نیروی سرکوب حکومتی که ٣٠ سال است با بیرحمی تمام خیل مزدوران مسلحش را به جان دختران و پسران و کل مردم انداخته است تا “امر به معروف و نهی از منکر” کنند. جنایات این جانوران قابل توصیف نیست. اما آیا همین جمله نشان نمیدهد که در جنگی که در صحنه جامعه بر سر پیاده کردن سنتهای اسلامی ٣٠ سال است جریان دارد، حکومت اسلامی سرمایه داران بازنده بوده است؟ همه میدانند که احمدی مقدم یکی از جنایتکارترین چهره های حکومت است که یک قلم جنایاتش کشتار و شکنجه و تجاوز به زندانیان در کهریزک بوده است. اکنون ایشان با زبانی نرم میگوید “باید کار فرهنگی کنیم” چون نمیتوانیم چوب دست افرادمان بدهیم که مردم را امر به معروف و نهی از منکر کنند!
نکات زیاد دیگری نیز در گفته های احمدی مقدم وجود دارد. از جمله اینکه زیر فشار اعتراضات بین المللی به قتل ستاربهشتی میگوید ماموران “قصور کرده اند”، اینکه اعتراف میکند که سال ٨٨ در جریان تظاهراتها “بزرگان نظام” متزلزل شده بودند اما از صفوف نیروهای انتظامی “کسی فرار نکرد” و وحشت از ناآرامی ها در نمایش انتخاباتی پیش رو.
این کارنامه لشکر مزدوران حکومت اسلامی را باید به همه اطلاع داد. باید حلاجی و بررسی کرد و در میان خطوط نانوشته آن کارنامه ما مردم را دید. در جنگی که در جامعه علیه حکومت جریان دارد علیرغم همه جنایتها، بدون تردید ما مردم بسیار جلو آمده ایم و سنگرهایی را فتح کرده ایم. شاید خودمان باور نکنیم. شاید برخی که سهمی در حفظ حکومت دارند مدام قدرت حکومت را برخمان بکشند تا صفوفمان را متزلزل کنند تا بتوانند استراتژیهای سازش نظیر “انتخابات آزاد” و مذاکره و رفرم و اصلاحات و امثال این خزعبلات را به خردمان دهند. و ما باید پیشروی مان را در تزلزل صفوف حکومتیان ببینم. باید عزممان را جزم تر کنیم. و بدانیم که این حکومت باید تماما جارو شود و ما مردم، ما زنان و مردان ضد آپارتاید جنسی، ما جوانانی که ذره ای سرسازش با ارتجاع متعفن عهد عتیقی نداریم، و ما کارگران و معلمان و پرستاران و همه ما مردم، در مسیر سرنگونی حکومت اسلامی بسیار جلو آمده ایم. و بطور قطع میتوانیم در آینده ای نه چندان دور کار این وحشیان مفتخور و سرمایه دار را تمام کنیم.
یک نکته دیگر را هم باید اضافه کرد. و آن اینکه در ایران مردم و نیروهای سرنگونی طلب فقط خواهان سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران نیستند. بلکه به درجه زیادی میدانند که به جای این حکومت چه حکومتی و چه جامعه ای را میخواهند جانشین کنند. سی سال جنگ خونین با حکومت اسلامی بر سر حقوق پایه ای و انسانی، و نقش فعال نیروهای کمونیست و کارگری، جبهه انسانی و آگاه و پیشروی را شکل داده است که میتواند در جهان الگو باشد. این جامعه ای است که بر سر حقوق برابر زن و مرد و حقوق کودکان و آزادیهای سیاسی و استانداردهای بالای رفاهی و غیره با حکومت مقابله کرده است و پلاتفرم های آینده اش را در کیفرخواستهای رادیکال اول مه، هشت مارس، و سخنرانی ها و جدالها و اعتصابات و اعتراضات کارگری بسیار متعدد و جنبش زنان و جوانان و جنبش های متعدد دیگر، به زبانهای مختلف اعلام کرده است. تردیدی نباید داشت که جامعه ای که بر ویرانه های حکومت اسلامی سرمایه داران پایه ریزی خواهد شد، دقیقا عکس خصوصیات این حکومت و نظام ضد انسانیش را خواهد داشت و در جهان بعنوان الگو و سمبل یک جامعه آزاد و انسانی و پیشرو ارزیابی خواهد شد.*