جنگ ننگین، “صلح” خفت بار!

جنگ ناسیونال فاشیست های دولت ترکیه علیه مردم زحمتکش کردستان، جنگ و نسل کشی ننگینی است که بورژوازی ترکیه هیچگاه نمی تواند از زیر بار مسوولیت و جنایات آن، شانه خالی کند. این جنایت بر پیشانی بورژوازی حاکم ترکیه نقش بسته است.

از طرف دیگر مقاومت و مبارزه زحکمتشان کردستان ترکیه علیه دولت ستمگر مرکزی توسط یک سیاست ناسیونالیستی و قوم پرستانه به بیراهه کشانده شد. جنگی که بیش از دو دهه جان ده ها هزار انسان تحت نام سربازان ترک و جانبازان کرد را، گرفت.

این جنگ می رود که پایان پذیرد. اما پایان این جنگ نباید به انجامی تراژیک برای کارگران و زحمتکشان کردستان ترکیه تبدیل شود. مقاومت مردم زحمتکش کردستان ترکیه که توسط سیاستهای ضد انسانی دو جناح بورژوا ناسیونالیستی،  به خون کشیده شده است، اکنون به نام پیروزی ویا انتقال مرحله ای به خورد آنان داده می شود. جنگ ناخواسته ای که می خواهند با تسلیمی خفت بار و به نام آنان، در تاریخ به ثبت برسانند.

مرحله ی جدید؟

شیفت جنگ به “صلح” و خشونت به مسالمت، تحت دو پرچم کثیف ناسیونالیسم ترک و کرد دوروی یک سکه اند. نه هدف بورژوازی ترکیه رفع ستم ملی و برسمیت شناختن حقوق شهروندی کامل  کارگران و زحمتکشان کردستان است ونه هدف ناسیونالیسم کرد، رهایی مردم کردستان از ستم  و فقر و تنگدستی و استثمار میلیونها کارگر و زحمتکش در کردستان است. “صلح” یا مسالمت ناسیونالیست های کرد تحت پرچم سیاسی مالیخولیایی اوجلان همانند جنگ آنان، بر سر شرکت در قدرت سیاسی و اشغال کرسی های پارلمانی بیشتر و تقسیم ثروت بر گرده طبقه کارگر ترکیه اعم از ترک و کرد وترکمن و غیره است. این جنگ و “صلح”ی است که تاوانش را تنها کارگران و زحمتکشان پرداخته و می پردازند.

برنده و بازنده

بازندگان این جنگ و “صلح” میلیونها کارگر و زحمتکش در سراسر ترکیه اند و برنده ی آن هم بورژوازی جنایتکار در این کشور. “صلح” و تسلیم ناسیونالیستهای کرد، برای دولت بورژوا اسلامی اردوغان یک پلکان پیروزی برای تحکیم قدرت و کسب سود و ثروت بیشتر بورژوازی این کشور است. اعلام آتش بس و یا “صلح” در تجمع مردم “دیاربکر” علیرغم اینکه فاشیستهای ناسیونالیست ترکیه به این “صلح” و تسلیم خفت بار هم راضی نیستند و تشنه خون بیشتری اند، اما در حقیقت  جشن بورژوازی در سراسر ترکیه اعم از ترک وکردهای پارلمان نشین است، نه جشن زحمتکشان کردستان.

اما اگر این تحول سرانجام پایداری داشته باشد، اگر کارگران و زحمتکشان از این تحولات خونین بیاموزند، اگر به جنگ و “صلح” ناسیونالیستهای کرد و فاشیست های ترک، وقعی ننهند و از آن خود ندانند، اگر تجربه ی حاکمیت بورژوازی خودی در کردستان عراق را پیش چشم داشته باشند، این تحول می تواند سر آغاز مبارزه ای طبقاتی طبقه کارگر در سراسر ترکیه علیه کلیت بورژوازی حاکم و در اپوزیسیون باشد. و اگر این اتفاق بیفتد، اول مه ۲۰۱۳ می تواند روزی باشد که کارگران کرد و ترک زبان در ترکیه و در میدان استقلال استانبول، شانه به شانه ی هم،  شعار “کارگران متحد شوید” را با هر زبانی که میخواهند و می توانند به گوش بورژوازی این کشور برسانند و این زنگ خطر را علیه حاکمان و طبقات دارا و استثمارگر به صدا در آورند. خشکاندن ریشه ی ستم ملی و القای کینه و نفرت قومی، تنها کار طبقه ی کارگر آگاه و کارگران کمونیست است.

آرمان، افق و شعار کمون پاریس بجای افق و سنت ناسیونالیستی، می تواند چراغ راهنمای طبقه ی کارگر بین المللی بطور کلی و طبقه کارگر در سراسر ترکیه بطور اخص، علیه بورژوازی باشد:

“کشور ما” یک واژه، یک اشتباه!  “بشریت” یک واقعیت، یک حقیقت. کشور واژه ای است نظیر بت و خدایان که توسط کشیش ها و شاهان ساخته شد تا حیوانات با شعور را در محدوده های معینی محصور نگاه دارند، جایی که آنها را در جهت منافع اربابان، تحت نظر آنان و بنام موقعیت کثیف آنها در انقیاد نگه دارند.

اینکه ما بطور اتفاقی در اینجا متولد شده ایم یا در آنجا، ملیت مارا تغییر میدهد و از ما دوستان و دشمنان میسازد. بگذارید به این بازی احمقانه گردن ننهیم و این مضحکه را که ما را همیشه در بند نگه می دارد، بدور افکنیم. بگذارید “کشور” به واژه ای توخالی به یک تقسیم بندی  بی ارزش اداری تبدیل شود. کشور ما جایی است که در آن زندگی آزاد باشد و کارها روبراه.

مردم! کارگران! آفتاب در حال طلوع است، با این امید که نابینائیها پایان بگیرد.

سرنگون باد مستبدین و جلادان! فرانسه مرده است، زنده باد بشریت، “

مظفر محمدی

۲۵ مارس ۲۰۱۳