نظری دیگر حول مراسم گرامیداشت خاطرۀ رفقای گردان شوان

در تاریخ ۱۶/۰۳ /۲۰۱۳ مراسمی درگرامیداشت خاطرۀ رفقای گردان شوان ،توسط کمیته ای متشکل از همسنگران رفقای گردان مذکور درشهر یوتوبوری ترتیب داده شد.درآن مراسم چندین نفر،طبق درخواستی که قبلأ از کمیتۀ برگذارکندده کرده بودند،به یاد یاران گردان شوان برای حضاری فزون بر سیصد نفر،به سخنرانی وشعر خواندن پرداختند.

مسلمأ در سنجش و بررسی از آن مراسم هر یک از شرکت کنندگان براساس معیار خویش ودرخلوت خود،جنبه های مثبت و نقاط ضعف آنرا از نظر گذرانده است. من هم بعنوان فردی در میان آن جمعیت،در پیش خود از آن مراسم برآوردی داشتم. طبق نظر من جنبه های مثبت آن ،بخصوص برجسته ترین نقطۀ قوتش بر دیگر کم و کاستی ها میچربید ویا بعبارتی آنها را تحت الشعاع خود قرار داده بود. آن مراسم علیرغم هر کم و کاستی ایکه داشت؛ تجربه ای ازبروز یافتن جنبه هائی از اندیشه های مختلف و متضاد،بطور آزادانه بود. لذاازاین لحاظ من به سهم خود به برگذارکنندگان آن مراسم دست مریزاد گفته و کارآنها را بعنوان نمونه ای از کوشش مطلوب دررسیدن به اهداف مدنظر رفقای گردان شوان میسنجم. ایکاش میشد بدور ازهر گونه تنگ نظری سازمانی و در کمال آزاد منشی جلسات متعدد آنچنانی را دوباره تجربه کرد.

درچند روز گذشته و در رابطه با چگونگی برگذار شدن آن مراسم،نظراتی بصورت کتبی انتشاریافتند،که در یکی از آنها،نویسنده اش به صرف ارائه شدن یکی ازمطالب سیاسی در مراسم که گویا باب طبع او نبوده است،کمیتۀ برگذار کننده را مورد سرزنش قرار داده که چرا آنها قبلأ آن مطالب را کلأ سانسور نکرده و یا چرا بهنگام  اجرا ،به ارائه دهندۀ مطلب « در خروجی سالن را نشان نداده اند».بعبارتی دیگر؛ یعنی چرا اورا بخاطر ارائۀ چنان مطلب از سالن بیرون نینداخته اند!!!!

درآن مراسم مطالب متعددی بر اساس دیدگاهای سیاسی متضاد بیان شدند که هر یک از آنها باب طبع جمعی از حاظران بود.من هم با بخشهائی از آن مطالبات ارائه شده موافق و با پاره ای از آنها مخالف بودم.اما اگر دراینجالازم نمی بینم که به این واقعیت بپردازم صرفأ به این خاطر است که معتقدم همگی ما از دردی می نالیم که با تکرار شعار گونۀ مواضع سیاسی مان درمان پذیرنیست.ازلحاظ شعار دادن،هیچیک از ماخارج نشینان،یعنی سیاسیون ایرانی،کم نیاورده ایم.هر یک ازما ومنجمله آنهائیکه در آن مراسم حضور داشتند برخلاف ادعاهای همیشگی مبنی برطرفداری از«آزادیهای سیاسی بدون قید شرط» کمابیش تحمل شنیدن عقاید مخالفان سیاسی مان را نداشته و نداریم.که البته این نیز خود حاصل تربیت سیاسی غیر دموکراتیکی است که ،طی سالهائی ازعمرگذشته در تحت نظامهاو فرهنگ دیکتاتوری حاکم بر ایران،برما چیره شده است.مضمون سنتهای غیر دموکراتیک گذشته چنان در ما رسوخ کرده است که همواره، دربرخورد با مخالفین سیاسی مان ویا بهنگام ادای «دموکراسی» درآوردن دردرون سازمانهای سیاسی مان،رفتارمان را سمت و سو میدهد.

مراسمی که در روز ۱۶ /۰۳ /۲۰۳ بمنظور گرامیداشت یاد رفقای گردان شوان در شهر یوتوبوری برگذار شد،نوع مترقیانه ای از سنت شکنی بود.تاآنجائیکه من دورآدور خبر دارم ،برگذارکنندگانش هفته ها قبل ازشروع مراسم،کوشیدند تا با دعوت ازسازمانهای متعددیکه بنام کومه له فعالیت دارند وبافراخواندن همگان ومنجمله افراد وشخصیتهای سیاسی،مراسمی را در گرامیداشت یاد رفقای گردان شوان ترتیب دهند.مسلمآ خود کمیتۀ برگذار کننده، متشکل از افرادی با مواضع سیاسی مختلف بود.با این وجود آنها همگی و با همیاری همدیگر چنان مراسم مطلوبی را ترتیب دادند.درروز موعود هم آنها نه در ورودی سالن را بر روی مخالفین سیاسی خود بستند و نه در حین شروع مراسم و روبرو شدن با نظرات مخالف بفکر سانسور کردن و یا بیرون کردن کسی از جلسه«راه خروجی سالن را نشان دادن» افتادند.

عزیزان، رفقا،بیائید علیرغم اختلافات موجود در دیدگاههای سیاسیمان و بدوراز تنگ نظری های سازمانی،در برپا داشتن محیط های نسبتأ آزاد همچون مراسم سال یاد خاطرۀ رفقای گردان شوان،بکوشیم.یقین بدانید آنانیکه در چنین محیط های دموکراتیکی بخود «اجازۀ نشان دادن در ورودی سالن» را به مخالفان سیاسی شان میدهند،یعنی سانسور شدن و یا بیرون انداختن آنها را از جلسات تجویز میکنند،در فردای قرارگرفتن فرضی ،درجایگاه قدرت سیاسی جامعه هم،قبل از هر کاری بفکر سازمان دادن ابزاری همچون «چکا»، بمنظور سرکوب هرنوعی از مخالفت سیاسی ،خواهند افتاد.

به امید همسنخ شدن رفتارسیاسیون ایرانی با گفتارآزادیخواهانه شان

منصور رهسپار ۲۰/۰۳/۲۰۱۳