شعار “کارگران ایران متحد شوید” شعار کمونیستی نیست

شعار “کارگران ایران متحد شوید” شعار کمونیستی نیست

اسد گلچینی

بهروز ناصری در مقاله ای تحت عنوان” تلاش برای برداشتن گامهای عملی برای ایجاد تشکلهای کارگری در محیط کار و در سطح سراسری ایران” نکات مهمی در مورد گامهای عملی و اولیه در رسیدن به تشکل های محیط کار و زیست را اشاره کرده است. هر چند این بحث از لحاظ درگیر شدن با فعالیت ها، سنت ها و روشهای های موجود در  میان بخشی از فعالین سیاسی  و فعالین کارگری  ساکت است، و جنبه های مهم دیگری برای رسیدن به این هدف در میان کارگران را نادیده و یا ضعیف میپندارد  و … اما از آنجا که راه حل سازمانیابی را به درون خود کارگران و محیط های طبیعی آنها برمیگرداند اهمیت دارد و بنا به تجربه تاکنونی خود رفیق و جریان سیاسی که به آن تعلق دارد قابل توجه است چرا که این مسیر برای فعالین کارگری و کمونیستها در سازمانیابی توده ای و علنی  موثر است.

 در این جا اما بحث من راجع به اینها نیست. موضوع پیشنهادی دیگری در این بحث هست که به نسبت موضوع اصلی مقاله، فرعی هم هست اما موضوع بسیار مهمی است و خوشبختانه از نظر خود رفیق هم تماما قطعی نیست،اما پرداختن به آن فعلا از پرداختن به موضوع اصلی مقاله مهمتر است.

پیشنهاد تغییر شعار “کارگران جهان متحد شوید”

پیشنهاد و بحث رفیق به کارگران و کمونیستها در ایران این است که شعار “کارگران ایران متحد شوید ” را به جای “کارگران جهان متحد شوید” بگذارند.  شعار کارگران جهان متحد شوید فراخوان مارکس و انگلس و همه کمونیستهای جهان به طبقه کارگر است که مستقل از اینکه در چه کشوری هستند و به چه ملیت و مذهبی منتسب میشوند، بر علیه طبقه سرمایه دار متحد شوند و انقلاب کمونیستی را سازمان بدهند. بهروز ناصری برای دستیابی به اهدافی که در مقاله و در مورد حل معضل اتحاد و سازمانیابی کارگران طرح میکند یکی از مشکلات مهم را این میداند که چرا اصلا این شعار نباید تغییر کند؟ ظاهرا این شعار “عمومی” “کارگران جهان متحد شوید” یکی از “موانع” برای تحقق معضلات کارگران و دیدگاه های نویسنده است که ضمن برشمردن ایراداتی که به این شعار و فراهم نشدن  زمینه های تحقق آن در سطح منطقه ای و جهانی هست، کنار گذاشتنش را به نفع شعاری “واقعی تر” و “زمینی تر” که لابد از نظر وی به امر تحزب و تشکل توده ای کارگران هم کمک میکند توصیه میکند. نکته اصلی مطلب این است که رفیق میگوید: “وقتی هنوز طبقه کارگر ایران پراکنده است و در وضعیت اسفناک زیستی و کاری بسر میبرد، شعار«کارگران ایران متحد شوید» زمینی تر، واقعی تر و نزدیکتر است تا شعار به کلی «کارگران جهان متحد شوید” (از مقاله بهروز ناصری در سایت آزادی بیان تحت عنوان “تلاش برای برداشتن گامهای عملی برای ایجاد تشکلهای کارگری در محیط کار و در سطح سراسری ایران” )

  به نظر من مهمترین  ایرادات این بحث بطور مختصر اینها هستند:

۱-         شعار انترناسیونالیستی “کارگران جهان متحد شوید”  که متعلق به کمونیستها و طبقه کارگر است از آنها گرفته میشود و شعار ناسیونالیستی و ملی “کارگران ایران متحد شوید”  به پرچم و شعار شان  تبدیل میشود. و این در حالی است که طبقه کارگر و هم سرنوشتی اش از هر لحاظ در جهان امروز بسیار بیشتر خصلت جهانی دارد تا دوران ۱۸۴۸ و زمان انتشار مانیفست کمونیست.  و این در حالی است که ضرورت انقلاب کمونیستی و برانداختن سرمایه داری جهانی  نه تنها ضعیف بلکه برای بشریت و امنیت و آرامش و رفاهش صد چندان ضروری تر شده است و چنانچه مانع ذهنی کارگران رفع شود در اتکا به امکانات امروز و پیشرفت در همه زمینه ها برابری و آزادی و منقرض شدن دولت ها هم مهیا تر است. شعار “کارگران ایران متحد شوید” قبل از هر چیز دور کردن کارگران از کمونیسم و گرفتن قدرت دولتی بوسیله کمونیستها در اتکا به نفوذ تودای و سازمان های محلی و سراسری کارگران است.

۲-       “شعار کارگران ایران متحد شوید” از کمونیستها بعنوان یکی از گرایشات درون طبقه کارگر میخواهد که فرق خود با دیگران را نادیده و از بین ببرند و در واقع همرنگ آنها بشوند و قطب نمای طبقاتی اش را بعنوان یک مانع دور بیندازد چرا که مساله ای که کارگران کمونیست و دیگر کارگران ناسیونالیست ، رفرمیست و سندیکالیست و … را از هم جدا میکند پرچم و افق آشتی ناپذیری منافع طبقاتی کارگران در ایران و جهان با سرمایه داران و دولتهایشان است. تفاوت کارگران کمونیست و کلا کمونیستها با دیگر گرایشات درون طبقه کارگر در داشتن این قطب نمای انترنالسیونالیستی و طبقاتی به جای قطب نمای ملی و صنفی است. کارگران کمونیست تنها به این اعتبار و با اتکا به این تفاوت میتوانند کل طبقه کارگر و تمام مردم در یک جامعه را از شر سرمایه داری نجات  بدهند، در غیر این صورت در دایره بسته ای بین جناح های مختلف طبقه حاکمه سرمایه دار جنبشهایشان صرفا نیروی به قدرت رسیدن شاخه های مختلف بورژوازی است.

۳-       مساله دیگر این است که ظاهر مبارزه کارگران در هر کشور که قرار است مبارزه مستقیم با سرمایه داری کشورهای خودشان باشد و به اصطلاح تکلیف خود را با حاکمیت سرمایه داری در کشورهای خود یکسره کنند، جای محتوی و مضمون طبقاتی و انترناسیونالیستی کارگران را میگیرد. مساله “کارگران ایران متحد شوید” در ظاهر کشف مهمی به نظر میرسد که راه میان بری برای سرنگونی سرمایه داری در هر کشور بدون “دردسر” مشغول شدن به دیگر بخشهای سرمایه داری در جهان است. ظاهرا این شعار “کارگران ایران متحد شوید” میتواند طبقه کارگر را به این مسیر ببرد اما این واژگونگی قبل از هر چیزخصلت طبقاتی و انترناسیونالیستی مشترک کارگران را از آنها میگیرد، قبل از اینکه توانسته باشد مانعی برای حاکمیت سرمایه در هر کشور ایجاد کند.  در واقع خصلت انقلاب کمونیستی جهانی کارگران که از مبارزه مشترک و سرنوشت مشترک یک طبقه کارگر جهانی نشات میگیرد گرفته میشود. در چنین وضعیتی و خالی کردن محتوی جهانی انقلاب کمونیستی که از این داده های مشترک ناشی میشود شعار “کارگران ایران متحد شوید” میتواند شعار هر جنبش بورژوایی هم بشود. از جنبش سبز در ایران گرفته تا سازمان پ.ک.ک بعنوان سازمان کارگران کردستان ترکیه!!

۴-       ایراد دیگر این بحث در این است که چنانچه با همین استدلالات بهروز ناصری کارگران باز هم پراکنده ماندند و باز هم راهی برای متشکل شدنشان نبود و کارفرما و دولت با استفاده از همه تجارب برای تفرقه بیشتر و متفرق نگاه داشتن طبقه کارگر سیستماتیک کار کردند آنگاه میشود این شعار پیشنهادی را به شعاری “واقعی تر و زمینی تر” دیگری محدود تر هم کرد! چرا که موانع برطرف نشده و بورژوازی مهارت ها و امکانات بسیار بیشتری برای محروم کردن طبقه کارگر از دسترسی به اتحاد در همه سطوح را پیدا کرده است. شعار “کارگران ایران متحد شوید” را آنگاه میشود به شعار و استراتژی “کارگران کردستان متحد شوید” تغییر داد (دلایل محکم پسند هم پیدا خواهد شد!) یا  “کارگران خوزستان متحد شوید” کارگران اذربایجان متحد شوید” کارگران عراق و پاکستان و انگلیس و ترکیه و المان و اصلا “خلق ها” در همه این کشور و مناطق و استانها متحد شوید،  تغییر داد. یعنی همان چیزی که در حال حاضر یکی از موانع بسیار اساسی جلوی پای کارگران و مبارزه آنها برای اتحاد طبقاتی شان است و بسیار آگاهانه  بورژوازی امپریالیستی برای متفرق کردن آنها تا سطح اقوام و و ادیان هم  پیش رفته است و چنانچه این پیشنهاد بهروز ناصری عملی شود باید فردا منتظر شعار “کارگران سنی و کارگران شیعی” و “کارگران سیک و هندی و … متحد شوید” باشید. سوال این است که چرا باید طبقه کارگر و اندک کمونیستهایی که عملا این شعار را در اینجا و آنجا  زنده نگاه داشته اند آگاهانه به این صف تحویل داد در حالی که دنیا عمیقا خود در این غرق است و همه اتحادیه های کارگری در همه کشورها با صد ها میلیون کارگر آگاهانه همین شعار “کارگران در کشور خود (بخوان برای سرپا نگاهداشتن بورژوازی) متحد شوید” را انتخاب کرده اند و یا به انتخاب آنها تبدیل شده است. فراخوان بهروز ناصری در واقع پیوستن به این صف است. صفی صنفی، رفرمیست، غیر طبقاتی، غیر کمونیستی و ملی. در حالی که کارگرانی که هم اکنون احزاب کمونیستی خود را ندارند، و تشکل های توده ای و علنی خود را ندارند و با اتکا به ای ابزارها در برابر سرمایه داری و کارفرما مبارزات روزانه و سراسری و سیاسی و اقتصادیشان را دنبال نمیکنند بیش از همیشه و بسیار شفافتر و طبقاتی تر و کمونیستی تر باید به مبارزه خود سرو سامان بدهند و این زمینی ترین و واقعی ترین راه حل است و در همین صورت است که از جمله ارزو و امیدهای بهروز هم برای متشکل شدن کارگران متحقق میشود. خلاصه همه اینها که گفتیم در شعار “کارگران جهان متحد شوید” مستتر است که بیش از گذشته مورد نیاز است و بیش از همیشه لازم است آگاهانه تر بکار برده شود و از قالب صرفا یک شعار فراتر رود و کارگران آگاهانه در همه جا آنرا قطب نمای مبارزه و تشکل و حزب خود قرار بدهند. این شعار برای کارگران هر جا به عمل در بیاید و قطب نمای هر بخش از کمونیستها بشود محال است تفرقه و پراکندگی بتواند کمر آنها را در برابر بورژوازی و تمام قدرتش خم کند. دغدغه های کمونیستها و رهبران و فعالین کارگری کمونیست قبل از هر چیز این باید باشد که چرا محیط ما را این چنین کمونیسمی در بر نگرفته است و چرا “شعار کارگران جهان متحد شوید” شعار و راهنمای ما نیست؟

۵-       و بالاخره چندی پیش از طرح این مساله تغییر شعار” کارگران جهان متحد شوید” به “کارگران ایران متحد شوید” رفیق بهروز پیشنهاد دیگری مبنی بر تغییر شعار “آزادی، برابری، حکومت کارگری” را طرح کرده بود و شعار “نان مسکن آزادی” را به جای آن پیشنهاد کرده بودند.  این دو موضوع در واقع یکی است و از هم جدا نیستند. تغییر شعار کارگران جهان متحد شوید شروع یک زندگی جدیدی در شهر “کوران” است.  طرح این چنین بحث و توصیه هایی از جانب کمونیستها با چند ده سال مبارزه در سنگر های مختلف اگر چه  نشان از سردرگمی در میان این کمونیستها و کلا جنبش کمونیستی و کارگری است، در عین حال کارگران کمونیست را به نقد این مباحثات و طرح ها و به صیقل دادن مبارزه کمونیستی و طبقاتی که دارند میتواند راهنما باشد.

برای اینکه تصمیم خود به قله کوه را بخواهیم ممکن کنیم، باید صرفا و قطعا برای رسیدن به قله خود را آماده کنیم! در غیر این صورت در تپه های میانی بهر دلیلی متوقف میشویم و این واقعا داستان زندگی و مبارزه کمونیستها و طبقه کارگر در جهان است که هر گردانی از این طبقه و هر تجمعی از کمونیستها در هر کشوری اصولا یک استراتژی مشترک دارند  که بر سر در آن”کارگران جهان متحد شوید ” حک شده است!

۲۰ مارس ۲۰۱۳