دست ناسیونالیسم کوتاه (۲)

دست ناسیونالیسم کوتاه ۲

این کشمکش ادامه دارد. نه در ابتدای کاریم و صد البته نه در انتهای آن.

برخورد کمونیسم و ناسیونالیسم یک مبارزه ی جاریست. نه تنها در مراسم هفته ی گذشته ی گردان شوان بلکه در مراسم نوروز و سال نو هم, آشکارا, کشمکش بورژوازی و کارگر را میبینیم. از یک طرف ناسیونالیسم های رنگارنگ و گاهی نیمه فاشیستی ایرانی, کردی, افغانی, تاجیکی و حتی سوئدی, از طرف بورژوازی میخواهد مهر خود را, همچون جای چکمه‍های رضاخان و بهار-بهار احمدی‍نژاد بر این سنت بکوبد؛ از طرفی هم شادمانی و جشن تازه شدن طبیعت و مراسم زیبایی که سنت توده های عادی مردم وکارگرانست باید از کینه توزیهای ملی و فاشیستی گوناگون گندزدایی شود. اینجا هم باید گفت دست ناسیونالیسم کوتاه!

امروزه, در جریانات موسوم به کومه له و خارج آنها, به طرز آشکارتری ناسیونالیسم و کمونیسم در کشمکش و مبارزه اند. بخشهایی, از کمونیسم , با سایه روشنهای گوناگون, دفاع میکنند و بخشهایی, آشکارا, از ناسیونالیسم. طبیعی است که برخورد التقاطی هم اینجا و آنجا بروز کند. من اینجا به نوشته ی خالد علیپناه, در مورد گردان شوان میپردازم که از بحث سالم سیاسی فاصله گرفته و چون نام مراهم آورده‍است. پاسخی کوتاه را روشنگر میدانم, تا سکوت و گذشت به معنی پذیرش تلقی نشود. منظور من اینجا راهنمایی کسی نیست بلکه نشان دادن این التقاط است که ایشان درعین دفاع از کمونیست بودن رفقای گردان شوان, از انتقاد به ناسیونالیسم, آشکارا, برآشفته‍اند و صحبتهای مرا که قبل از نوشته‍ی محمد فتاحی هم شنیده‍اند, «کمونیسم فتاحی» خوانده, که در بهترین حالت طعن‍آمیز و غیرسیاسی است. ایشان به خود زحمت نمیدهند که تفاوت موضعها را ببیند. به علاوه, نوشته های محمد فتاحی را مکررا با القابی غیر سیاسی نظیر «هذیان» و «دروغ» مزین میکند که از شیوه ی استدلال یک کمونیست مدرن و متمدن, اشکارا, فاصله دارد. گویا نوبت صحبت منهم نتیجه ی این بوده که «…مقررات … را زیر پا گذاشته» و نوبت کس دیگری را به من (که قبل از شنیدن سخنانم «مخالف» به حساب میآورند) داده‍اند. در صورتیکه همان «دوستی که قراربود شعربخواند», با پیشنهاد و تمایل خود, نوبتش را به من داد؛ و در آنصورت ندادن مجال صحبت کردن به من نشانه ی خوبی از بیطرفی نمیبود. به دنبال انتشار نوشته ی اخیر من با عنوان «دست ناسیونالیستها … کوتاه» هم نوشته یی با عنوان «دست کمونیسم بورژوایی… کوتاه» انتشار داده اند که یک توضیح را بدهکار من شده اند که منظورشان از این تشابه چیست. به علاوه, اینجا ایشان این مجال راهم پیدا کرده بودند که بی انصافیهای نوشته ی قبلیشان نسبت به من را اصلاح کنند اما ظاهرا با این عنوان طنزآمیز میخواهند براین فاصله اصرار ورزند.

با انتشار بیرونی فیلم مراسم, این فاصله ها, که کاش سرانجام آن نزدیکی رفیقانه باشد, روشنتر به چشم خواهندآمد.
مصلح ریبوار
jm.rebwar@gmail.com