۸ مارس، روز آزادی و برابری

سخنرانی در مراسم روز زن در اسلو، نروژ

ماه مارس برای خیلی ها در جامعه و حتی جریانات فمنیست تداعی کننده زن است، اما به نظر ما کمونیستها ۸ مارس تداعی کننده جنبش آزادی و برابری است. مسئله زن فقط محدود به زنان نیست و امر جامعه است همانطور که جنبش کارگری و یا اعتراض دانشجویان و دیگر جنبش های آزادیخواهانه امر جامعه است و بالاخص امر زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب و کمونیست.

بیش از یک قرن پیش زنان سوسیالیست و برابری طلب مبارزه ای رادیکال بر علیه ستم بر زنان را آغاز نمودند. خود روز جهانی زن نیز محصول این جنبش است. کلارازتکین از رهبران جنبش کمونیستی بین المللی و جنبش آزادی زن پیشنهاد دهنده این روز بود و توسط کنفرانسی از سوسیالیستها در سال ۱۹۱۰ این روز به عنوان روز جهانی زن اعلام شد. همینطور تاریخچه روز زن برمیگردد به اعتراض و تظاهرات زنان کارگر کارگاه های پارچه بافی و لباس دوزی در نیویورک که برای افزایش دستمزد و کاهش ساعات کار و بهبود شرایط نامناسب کار به خیابانها آمده بودند و توسط پلیس سرکوب شدند. اکنون بیش از یک قرن است که آزادیخواهان و برابری طلبان و جنبش کمونیستی و سوسیالیستی جهان ۸ مارس را بعنوان روز زن و روز مبارزه با ستم کشی زن میشناسند و این روز به یک سمبل آزادیخواهی و برابری طلبی تبدیل شده است.

روز ۸ مارس روز مبارزه علیه نظام مرد سالار و زن ستیز، روز مبارزه علیه توحش و ارتجاع سرمایه داری و اسلام سیاسی است. چرا سرمایه داری؟ این دنیا غرق در ثروت و تکنولوژی است، اگر مبنای این دنیا بر پایه منفعت بورژواها و مذهب و مرد سالاری نباشد، میتواند دنیایی آزاد و مرفه برای همگان باشد. میتواند از فقر و زن ستیزی و جامعه ستیزی آزاد باشد. اما هنوز مرد سالاری و خشونت علیه زن وجود دارد. چرا؟ منشأ این زن ستیزی کجاست؟ تاریخ بشر با زن ستیزی و زن کشی عجین است، زن ستیزی و تبعیض بر اساس جنسیت ویژگی سرمایه داری نیست اما سرمایه داری آنرا با نیازهای بازار و سود سرمایه، با نیازهای خود تطابق داده و از آن استفاده میکند. استثمار وحشیانه میلیونها زن در هر گوشه جهان با حقوقهای کم و با کار مشابه یک رکن سود آوری سرمایه است. ستم جنسی یکی از شنیع ترین و خشن ترین اشکال ستمکشی در نظام سرمایه داری است. در عین حال مبارزه علیه این ستمکشی همواره در جریان است. برای ما کمونیست های کارگری مبارزه علیه ستمکشی زن و جنبش برای آزادی زن، جنبشی قائم به ذات برای نفی تبعیض و نابرابری است. اگر برای سرمایه داری فرودستی زن یک رکن انباشت سرمایه است، برای کمونیسم کارگری آزادی زن یک رکن اساسی آزادی جامعه است.

۸ مارس در ایران بعنوان روز زن یک ویژگی برجسته دارد و آن اینست که در این روز در سال ۵۷ زنان به شکل توده ای بر علیه جمهوری اسلامی و حجاب این سمبل بردگی زن به خیابانها آمدند. علیرغم سرکوب زنان توسط جمهوری اسلامی و حاکمیت آپارتاید جنسی، ما به اشکال مختلف شاهد گرامیداشت این روز در ایران هستیم. زنان از خواستهای برحق خود یک روز هم پا پس نکشیدند و از مبارزه برعلیه ارتجاع و اسلام سیاسی و مذهب و خرافه کوتاه نیامده اند. جنبش آزادی زن یک ستون محکم مبارزه علیه جمهوری اسلامی است. چون رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم ضد زن است. این رژیم حجاب را به عنوان بیرق آپارتاید جنسی و به عنوان یک ستون اصلی نظامش تحمیل کرده و تداوم حکومتش بدون زن ستیزی و بردگی زن ممکن نیست. رژیم اسلامی به اشکال مختلف میکوشد زنان را در اسارت نگاه دارد، مانع فعالیت شان شود، حجاب را بر سرشان محکم تر کند، آپارتاید جنسی را مستحکم تر کند. و جنبش آزادی زن در تقابل این تلاشهای مذبوحانه با تمام نیرو مقاومت میکند و یک جنگ و گریز دائمی میان این جنبش با رژیم زن ستیز اسلامی در جریان است. زنان عقب نمینشینند و مسأله جنبش آزادی زن رژیم اسلامی را مستأصل کرده است. هر وقت می خواهد جامعه رو سرکوب کنه اولین کاری که میکند عرصه رو به زنان تنگ تر میکند. به لباس و حجاب گیر میدهد، ارازل و اوباش را بسیج میکند تا جلوی زنان بایستند. مرتبا قانون و لایحه تصویب میکند، اما مرتبا شکست میخورد. جنبش آزادی زن در مقابل جمهوری اسلامی است و رژیم جهل و ارتجاع اسلامی هیچگاه با جنبش آزادی زن نمیتواند کنار بیاید. اما علیرغم سرکوب شدید زنان و اختناق اسلامی، جنبش آزادی زن هر روز عمیق تر و قوی تر میشود. به قول منصور حکمت انقلاب آتی در ایران یک انقلاب زنانه است. یک انقلاب زنانه به این اعتبار که جایگاه آزادی زن در تحولات سیاسی محوری است و مطالبات آزادی خواهانه و برابری طلبانه زنان و مردان سرلوحه آن انقلاب خواهد بود. این جنبش و مطالباتش یک عنصر اصلی در تضعیف و نهایتا انداختن رژیم جمهوری اسلامی است.

در کشورهای غربی نابرابری و ستمکشی زن اگرچه نه به آن شکل عیان مانند ایران و کشورهای اسلام زده اما در نابرابری اقتصادی و خشونت و تبعیض با اشکال دیگر هنوز وجود دارد و این تداوم تبعیض بر زنان در این جوامع دیگر تماما به منفعت سرمایه برمیگردد. در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در چند سال اخیر جنبش آزادی خواهی و برابری طلب و خیزش توده ای زنان به شکل چشم گیری عروج کرده است. در مصر و تونس زنان در مقابل جریانات اسلامی پرچم آزادی خواهی و سکولاریسم را برافراشتند.

۸ مارس برای جنبش آزادی زن یک روز مهم است. باید تلاش کنیم قدرت جنبش مان را در این روز به نمایش در آوریم. باید بتوانیم دیوارهای آپارتاید جنسی را در این روز درهم شکنیم. در گرامیداشت این روز تجمعات خود را با شعار ستم بر زن موقوف، سرکوب زنان ممنوع، زنده باد آزادی زن، نه به آپارتاید جنسی و نه به حجاب سازمان دهیم. در این روز یک بار دیگر به ادامه جنبش مان تا رسیدن به آزادی و برابری و استقرار یک نظام سوسیالیستی اعلام تعهد کنیم. باید بکوشیم ۸ مارس را به روز اعتراض به سرکوب و خفقان و برای آزادی و برابری بدل کنیم. در ۸ مارس صفوف خود را هر چه محکمتر، عزم خود را راسخ تر و تلاش خود را دو چندان کنیم. ما کمونیستها میگوئیم تا جامعه بر مبنای طبقاتی و نابرابری اقتصادی قرار گرفته، زن هم بطور واقعی نمیتواند با مرد برابر باشد. همه ما این واقعیت را در دوره بحران اقتصادی، در دوره جنگ، در دوره ثبات هم بصورت تئوری و هم بصورت عملی دیدم و تجربه کردیم. دستاوردهای مبارزه زنان اگرچه بسیار با ارزش است اما توسط بورژوازی قابل پس گرفتن است. ما برای آزادی بی قید و شرط و برابری کامل زن و مرد باید این نظام را نفی کنیم ولی در عین حال باید هر روز و برای هر سر سوزن از حقوق زن مبارزه کنیم. زنده باد ۸ مارس، زنده باد آزادی زن، زنده باد سوسیالیسم .*