در ستایش آخرین نبرد … به مناسبت ۲۵ امین سالگرد تراژدی گردان شوان

به دور دستها، به رشته کوههای “شاهو”، “تته” و “کوسالان” و “دشت شاره زور” چشم دوخته ام. بهار را که بهمراه شقایق هایش خرامان خرامان از راه می رسد، را می بینم. فرارسیدن نوروز و بهار اما با همه زیبائیها و طراوتش، با همه امیدها و آرزوهائی که در وجود ما برای آینده ایجاد می کند، یاد آور غم جانکاهی است که امسال هم همانند ۲۵ سال گذشته در اعماق درونمان زنده می شود. غم تراژدی بمباران شیمیائی شهر “حلبجه” و مرگ ۵۰۰۰ انسان بیدفاع، و جانباختن ۷۲ پیشمرگ کمونیست گردان شوان از پیشمرگان کومه له.
گردان شوان یکی از زرمنده ترین گردانهای عملیاتی “کومه له” بود که در پائیز سال ۱۳۶۱ تشکیل شد. از آن تاریخ ببعد، این گردان در مناطق عملیاتی اش در شمال و جنوب کردستان، بویژه نواحی مختلف شهر سنندج و داخل این شهر حماسه هائی را آفرید، و یادگارها و درسها و تجاربی از فرماندهی و کاردانی در جنگ پارتیزانی، و علمیات شهری بوسیله واحدهای کوچک و پر تحرک از خود برجای گذاشت، که با گذشت ۲۵ سال از جانباختن ۷۲ تن از رفقای گردان و فرماندهی کاردان و جسورش، هنوز ورد زبانهاست.
در ۲۵ امین سالگرد جانباختن رفقای گردان شوان با مروری کوتاه بر آخرین نبرد آنها و پیامدهایش، با آرمانهای انسانیشان تجدید پیمان می کنم.
گردان شوان در آخرین روزهای اسفند ماه سال ۱۳۶۶ و در حالیکه در روستای “بیاره” در منطقه اورامان در کردستان عراق مستقر بود، در حلقه محاصره حملات نیروهای زمینی سپاه و ارتش جمهوری اسلامی به کردستان عراق، و بمباران شیمیائی نیروی هوائی ارتش عراق قرار گرفت. تاکتیک عقب نشینی و خروج از محاصره در جبهه ائی با شعاع صدها کیلومتر و در میان صدها کمین گذاری نیروهای ایران و زیر بمبارانهای شیمیائی که جان ۵۰۰۰ تن از مردم هلبجه و اطراف در آنی گرفت، کار آسانی نبود. جنگی تن به تن و در هم شکستن دهها حلقه محاصره بخشی از تاکتیک گریز از محاصر بود. درگیر شدن با هزاران تن از نیروهای رژیم فرماندهی گردان شوان را واداشت که تصمیم به مقاومتی تا آخرین نفر و آخرین فشنگ بزند و چنین شد و آخرین نبرد رفقا آخرین حماسه آنها نیز بود.
فرمانده شوکی و رزمنده جلال به واحدهای گردان شوان فرمان مقاومت تا آخرین فشنگ را صادر کردند. پیشمرگان جان بر کف مقاومت خود را با سر دادن بانگ زنده باد سوسیالیسم و زنده باد حزب کمونیست ایران آغاز کردند.
با این فرمانِ فرماندهی، گردان شوان وارد نبردی شد که گرچه به جانباختن ۶۰ تن از رفقا در میدان نبرد، و اسارت ۱۲ تن دیگر که بر اثر بمبارانهای شیمیائی توش و توان خود را از دست داده بودند و بعدها در شهر سنندج به جوخه های اعدام سپرده شدند، اما این نبرد قهرمانانه گردان شوان را به تاریخی فراموش نشدنی سپرد. اگر نام کموناردهای پاریسی هرگز فراموش نمی شود،رویدادهای ۲۵ سال گذشته نشان داد که گردان شوان جاودان خواهد ماند.
تراژدی گردان شوان اما خسارت بزرگی برای کومه له و حزب کمونیست ایران و توصیف آنروزهای غم انگیز دشوار است. سکوتی دلگیر و غم انگیز پیشاپیش بر همه مقرها و اردوگاههای استقرار پیشمرگان کومه له بخصوص اردوگاه جنوب کومه له در روستای”چناره” محل استقرار زمستانی گردان شوان برای مدتها سنگینی اش را همچون ابر تیره زندگی روزانه را تحت شعاع قرار داد. سکوتی توام با اشک و آه، عشق و خاطره، انتظار و امید به دیدار و بیان خطرات و همبستگی با خانواده رفقای گردان شوان که روزها و ماهها شکسته نشد. با انتشار خبر جانباختن رفقای گردان شوان سنندج زانوی غم در بغل گرفت، و همه زحمتکشان کردستان ماتم زده شدند. کومه له نسلی از کمونیستهای آبدیده شده در مکتب جسارت و رزمندگی خود، نسلی که بر متن یک مبارزه مسلحانه تا سطح رزمندگان و فرماندهانی که افق و استراتژی آنها فرمانده هان دانشگاه جنگ دیده جمهوری اسلامی را به ذلت آورد بود، را از دست داده بود. این خسارت هنوز هم با گذشت ۲۵ سال از آن جبران نشده است.
با جانباختن رفقای گردان شوان شهر و روستاها، و کوهها و چشمه زارهای نواحی سنندج، “سخناخ” و “چل چشمه”، “کوچکه سور” و “ساد و سعید”، “کوچکه ره ش” تنها ماندند. مردم روستاهای “باوه ریز” و “نایسر”، “کوله هه رد” و “مه زرا” “فرجه” و “حسن آوا”، “آره نان” و “نوه ره” ، “کیلانه” و “مه ربزان” “که رجو” و “گرماش” “ئه وینهگ” و “هویه” و بیساران و “سوره زه” و “قار” و “قه ریان” و دهها روستای دیگر و محلات زیادی از شهر سنندج که قرارگاه و مخفیگاه واحدهای شهری گردان شوان بودند، گریستند.
۲۵ سال آزگار است که مردم شهر سنندج در تمام مناسبتها و در روز کومه له به دیدار خانواده های سربلند گردان شوان و دیگر جانباختگان می روند و با آنها هم دردی می کنند. هنوز عکسهای آنها در قاب است و هر سال در بهمن ماه به سفیدی برف آبیدر جلوه ای زیبا می بخشد.
در این ۲۵ سال اما جریاناتی که هنوز نام امید بخش کومه له را برای مقاصد امروزشان بر خود حمل می کنند، کوشیدند که شعار “زنده باد سوسیالیسم” را بر سنگ مزار کموناردهای کردستان پاک کنند، و از آنها قهرمانان ملی بسازند.
در این ۲۵ سال دستگاههای اطلاعاتی رژیم تراژدی گردان شوان را دستاویزی برای یک جنگ روانی با کومه له و رهبری کومه له و حزب کمونیست ایران قرار دادند و میلیونها تومان در این راستا هزینه کردند.
در این ۲۵ سال اما رهروان گردان شوان، و مدافعین کمونیسم در کردستان تمام جعل تاریخ و توطئه ها را خنثی کردند و گردان شوان را آنطوریکه که بودند به نسل امروز شناساند و هنوز هم در دفاع از آرمانهای کمونیستی گردان شوان سینه چاک می کنند.
هر سال رهبری و پیشمرگان کومه له با رفتن به گورستان “شیخ احمد هندی” در شهر سلیمانیه محل دفن رفقای گردان شوان و سایر جانباختگان کومه له، ضمن گرامیداشت یاد این رفقا با آرمانهای آنها تجدید عهد و پیمان می کنند. امسال هم در ۲۵ امین سالگرد جانباختن رفقای گردان شوان با حضور و قرار دادن گل بر مزار این عریزان، یادشان را گرامی می داریم، و به خانواده های سربلند و پرافتخارشان درود می فرستیم.