مشت نمونه خروار است – پیرامون هدف و برنامه اسالو برای جنبش کارگری

ازمنصور اسالو عضو اخراجی و پیشین هیات مدیره سندیکای واحد و عضو منتسب از طرف جریان جنبش سبز به عنوان رهبر کارگری این جنبش هفته گذشته مقاله ای در تارنمای عصر نو )وابسته به اکثریت ( با عنوان “چرا مبارزه برای افزایش دستمزد و مزایا می تواند نقش عمده ای در ارتقاء جنبش عمومی کارگران بازی کند؟ “(*) منتشر شد که حاوی نکات اموزند ای در مورد افق و دورنمای سیاسی ایشان است . در پی‌ آمد هو و جنجال جناح راست چپ غیر کارگری در دفاع از اسالو بد نیست به لب کلام این نماینده جناح راست در جنبش کارگری نگاهی‌ کوتاه بیاندازیم : )نقل قول هایی‌ از مقاله اسالو را در پایین آورده ام، برای خواندن اصل مقاله به اتصال مقاله رجوع کنید (

۱- اسالو با درکی بورژوایی و سطحی از نقش و جایگاه قانون در جامعه سرمایه‌ داری شروع کرده و به خواننده اینطور القا میکند که قوانین در خدمت مردم بوده و بر اثر مبارزات آنها وضع شده ا‌ند نه بخاطر حفظ سلطه طبقه حاکمه و تحمیق توده ها . از قلم خودش بخونیم: “اصولا این مبارزات بشری از سوی طبقات محروم از امکانات بوده است که منجر به پیدایش قوانین گردیده تاآن‌ها که اکثریت مردم بوده‌اند از مزایایی بهره‌مند گردند که صاحبان قدرت و ثروت در دوران مختلف از همه آن مواهب بهره‌مند بوده ا‌ند “ فکر می‌کنم خواننده خود به بورژوایی بودن این دیدگاه، که نهایتا تود های زحمتکش را دست بسته به مسلخ دولت فخیمه و “دادگستری” کذائیش میبرد وقف کافی‌ دارد، پس از توضیح واضحات میگذرم.

پس از این نمایش درک وارونه از نقش و جایگاه قانون در جامعه سرمایه داری، اسالو به نقد خود به نظام حاکم میپردازد:

۲- او مشکلات را از جمله این میبیند که کسی‌ جرات پرسیدن مقدار ثروت و امکانات اقلیت رانت خور حکومتی را ندارد و یا اینکه…. آنها معاملاتی با هم دارند، و… یکی‌ از اهداف بایستی کم کردن قدرت مالی آنها باشد… یکی‌ از دردهای مطروحه در مقاله اسالو تاراج سرمایه های سازمان تامین اجتماعی است… و قص علیهذا

همه این ایرادات زمانی میتواند مطرح باشد که قصد ما چانه زنی‌ با طرف معامله است و نه به زیر کشیدن او و زیر و رو کردن بساط استثمار و کار مزدی … چیزی که اسالو و طرفداران راستش در جنبش چپ نمیتونند ادعای آنرا داشته باشند. .

۳- کما اینکه صحبت از” درخواست برای توزیع عادلانه ثروت” )انگاری که حاکمان شکل توزیع کنونی را عادلانه نمیدانند) میکند و نه لغو مناسبت استثمار و بهر کشی‌ .ا ز آن جالبتر معجون “درخواست توزیع عادلانه امکانات سیاسی” است، آنهم از حکومت خونخوار و دیکتاتور منشی مثل ج، ا. … و این تظاهر به امکان اعطای” خواست توزیع عادلانه ثروت و امکانات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در میان تمام حقوق بگیران” از طرف حکومت سرمایه اسلامی, که حتی تحمل تظاهرات های سکوت را هم در سال ۸۸ نداشت, خود اگر همدستی با طبقه حاکمه در شیره ملیدن سر کارگران و مردم زحمتکش وآشتی‌ دادن ایشان با طبقه حاکمه نباشد نشان سفاهت سیاسی است.

۴- اسالو پس از مقدمه چینی‌ به اصل مساله میرسد:تشکل های دمکراتیک کارگران ) که آنهم لابد از جنس جنبش سبزی هستند( بایست بصورت متشکل” درخواست حضور در مدیریت” بدهند، ، که این مدیریت میتواند مدیریت سازمان تامین اجتماعی باشد و یا مدیریت وزارت کار. تا به تغییر قوانین کار و بیمه های اجتماعی دست بزنند. میخوانیم “درخواست متشکل برای حضور در مدیریت سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار توسط تشکل‌های دموکراتیک کارگران نیز یکی دیگر از محورهای اتحاد عمل بین کارگران مبارز می‌تواند باشد تغییر قوانین کار و بیمه‌های تامین اجتماعی در جهت بی‌اختیار کردن حتا نهاد‌های مشاوره‌ای و کارفرمایی مثل شوراهای اسلامی کار موضوع ماده ۲۷ قانون کار”

ایشان اگر کمی رک تر صحبت میکردندبر خواننده روشن میشد که نهایتا چیزی فراتر از پست وزارت کار را از جمهوری اسلامی نمیخواهد!

یعنی که مردم (؟) متحد و متشکل شوید تا اسالو و همدستانش بتونند در مدیریت وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی حاضر شوند … این خلاصه تاکتیک و استراتژی اسالو برای جنبش کارگری است : فشار از پایین برای همدستی و سازش در بالا . و این چیزی است که جناح راست در جنبش چپ غیر کارگری با دفاع از اسالو, و حمله به هیات مدیره سندیکای شرکت واحد بخاطر اخراج اسالو, از آن پشتیبانی‌میکند

بهمن فیروز

۱۰ مارس ۲۰۱۳ – ۲۰ اسفند ۱۳۹۱

(*) http://www.asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=25772

بخش هایی‌ از مقاله اسالو )همه تاکیدات از من است) :

– مدیریت اجتماعی مکلف و موظف است که با برنامه ریزی پایه‌ای خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش و شرایط حضور در اجتماع و برخورداری از رفاه و تفریح برای همگان در سطحی مناسب در اختیار همه گان قرار دهد، اصولا این مبارزات بشری از سوی طبقات محروم از امکانات بوده است که منجر به پیدایش قوانین گردیده تاآن‌ها که اکثریت مردم بوده‌اند از مزایایی بهره‌مند گردند که صاحبان قدرت و ثروت در دوران مختلف از همه آن مواهب بهره‌مند بوده‌اند، لذا ایستادگی بر سر افزایش دستمزد و حقوق و مزایا برای پاسخ گفتن به هزینه‌های رو به افزایش زندگی همیشه واجب است چرا که سود و ما به التفاوت این افزایش هزینه‌ها که به صورت‌های مختلفی مثل گرانی و تورم خودش را نشان می‌دهد دائما به جیب حکومتی‌ها و دارندگان اهرم‌های تعیین سیاست‌ها و به جیب رانت خواران و دلالان و واسطه‌های حکومتی می‌رود، هر چه کارمندان و کارگران، پرستاران، آموزگاران بیشتر تلاش کنند و برای دریافت و افزایش حقوق و دستمزد خود متحد شوند و تشکل‌های مستقل و آزاد و دموکراتیک خویش را سازماندهی کنند، بهتر می‌توانند حق خود را برای زندگی بهتر و امکانات بیشتر برای آموزش و آینده سازی فرزندان خود به دست آورند. هم اکنون سعی و تلاش برای به دست آوردن فیش حقوق و دستمزد مدیران و کارمندان عالی رتبه و اطلاع از سطح در آمد‌های آنان ازنیازهای تشکیلاتی زحمتکشان اعم از کارگران و کارمندان است

– اگر مردم یعنی کارگران، کارمندان و همه دستمزد بگیران دون پایه و صنعت گران و تولید کنندگان ملی و خرد و کاسب‌هایی با درآمد میانگین ماهیانه که به حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان نزدیک می‌باشد، متحدا در جستجوی تامین حقوق خود باشند، آن وقت همگان به این نکته می‌رسند که هر چه از آن‌ها کم شده است در میان درآمد و چنان ثروت‌های افسانه‌ای آن اقلیت رانت خور حکومتی، نظامی، انتظامی گم شده است، کسانی که در چنان موقعیت قدرت و ثروت و روابط قرار گرفته‌اند که هیچ کس جرات نکند از آن‌ها بپرسد که چقدر ثروت و امکانات دارند و آن ثروت و امکانات را از کجا آورده‌اند

– یکی از راه‌های جلوگیری از این معاملات متحد شدن و مطرح کردن نیاز‌ها و مطالبات و درخواست‌ها از راه ایجاد تشکیلات سندیکایی، کارگری، کارمندی، مردمی و پیوستن این تشکل‌ها، با یکدیگر سطح و روش برخورد برای رسیدن به خواسته هارا به مرور زمان تغییر خواهد داد

– یکی از راه‌های کم کردن قدرت مالی سرکوبگران، درخواست توزیع عادلانه ثروت و امکانات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی در میان تمام حقوق بگیران و دستمزد بگیران، اعم از کارگران و کارمندان و پرسنل دون پایه بخش‌های مختلف تولیدی- خدماتی است

– حکومت با از بین بردن قراردادهای رسمی کار، و با قطع حمایت‌های بیمه‌ای و تاراج سرمایه‌های سازمان تامین اجتماعی و با خارج کردن آن سازمان از حیطه قدرت تصمیم گیری از سوی کارگران و حقوق بگیران و سرمایه گذاران واقعی سازمان تامین اجتماعی، عملا حمایت‌های بیمه‌ای مثل بیمه درمان، حوادث، از کار افتادگی، بهداشت، دندان پزشکی، کمک لوازم و تجهیزات پزشکی مثل پروتز‌ها، بیمه بیکاری، بازنشستگی، را به سوی نابودی می‌برد. درخواست متشکل برای حضور در مدیریت سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار توسط تشکل‌های دموکراتیک کارگران نیز یکی دیگر از محورهای اتحاد عمل بین کارگران مبارز می‌تواند باشد تغییر قوانین کار و بیمه‌های تامین اجتماعی در جهت بی‌اختیار کردن حتا نهاد‌های مشاوره‌ای و کارفرمایی مثل شوراهای اسلامی کار موضوع ماده ۲۷ قانون کار و عدم نیاز به نظر همین شوراهای فرمایشی اسلامی برای تنبیه و اخراج کارگران و افزایش ۳% حق بیمه کارگران برای پرداخت به عنوان حق بیمه و دیگر مزایای بیمه‌ای بیمه گذاران طی چند سال گذشته و در برنامه ریزی‌های آینده.