فاجعه در برمه: انسان اسیر نظم وارونه

رحمان حسین زاده

گردباد "نرگس" بخشهایی از جامعه برمه را به ویرانی کشید. صد هزار کشته، آوارگی میلیونی، احتیاج به آب آشامیدنی تمیز و نان شب برای یک میلیون ونیم شهروند بخت برگشته، خرابی مطلق مناطق مسکونی بعضی از شهرها  و شهرکها و مناطق روستایی وسیع، ابعاد اولیه این فاجعه  است.

ظاهرا سانحه طبیعی است وبه زعم خیلی ها اعم از حاکمان سیاه نظامی آن کشور و حامیان جهانیش نمی شد کاری کرد و مقصری وجود ندارد!؟ یا طبق اندرزهای خرافی راهبان و کشیشان و آخوندها و طیف ملون مذهبیون نماینده جهل آسمانی ،"غضب الهی و یا رحمت الهی" بر "مردم خطاکار" باریده است. توجیهات طیف رنگارنگ  این ماجرا پرده پوشی علل زمینی این فاجعه است.  قابل توجه است که از همان مناطق فاجعه دیده گزارشی نمیرسد که در کشور تحت حاکمیت نظامیان، یک پادگان نظامی، یک موسسه دولتی، مناطق مسکونی دولتمردان، زور داران و ثروتمندان و سرمایه داران درست به دلیل کیفیت بهتر ساختمانها، اماکنی  بر سر ساکنین آن خراب شده باشد و یا به دلیل داشتن امکانات  بر اثر بی امکانی و بی درمانی تلف شده باشند. باید پرسید چرا این امکانات برای همه نیست؟ میگویند وقوع این گرباد پیش بینی شده بود و اما حاکمان سیاه کشور اطلاع رسانی نکردند و مردم را آماده مقابله نکردند و اقدامات پیشگیرانه در دستور نگذاشتند.  میگویند بعد از وقوع حادثه کمک رسانی لازم نشده است و هنوز دو سوم مصیبت زدگان تحت پوشش کمک رسانی اولیه قرا نگرفتند. سئوال اینست مقصر کیست؟

از لحظه وقوع این حوادث در کنار مرگ هر لحظه هزاران انسان، در کریدورهای سازمان ملل و نهادهای جهانی به اصطلاح کمک رسانی اضطراری و در سطح دیپلماسی قدرتهای بزرگ جهانی چانه زنی بیهوده بر سر نحوه کمک رسانی به این مردم بخت برگشته راه افتاده است. حیات و زیست انسانهای بیشمار قربانی منفعت ها و  مصلحتها و چرتکه انداختن و امتیازبگیریها و بازی دیپلماتیک حاکمان نظامی برمه و چین حامی آن و کشورهای غربی  و آمریکا و اروپا شده است. قدرتهای غربی و نهادهای جهانی ظاهرا به دلیل عدم اجازه ورود و نداشتن ویزا برای این مردم کاری ازدستشان برنمی آید!! اما پرسیدنی است معماران جنگ در یوگوسلاوی و بلگراد و عراق و افغانستان چگونه است برای بمباران و گسیل نیروی نظامی و در هم کوبیدن کشوری دیگر،  به اجازه و صدور ویزا احتیاج نداشتند؟ باید پرسید از کی چنین قانون مدار شده اند؟! اینها چیزی جز اخلاقیات دوگانه و ریاکاری همیشگی قدرتهای جهانی و نهادهای کمک رسانی تابع سیاست غرب،  نبوده و نیست. رادیو بی بی  سی در گزارش خود میگوید هواپیماهای کمک رسانی آمریکا در کشور تایلند همجوار برمه مستقرند و در عرض چند ساعت میتوانند آذوقه و امکانات اولیه بخش زیادی از این مردم بی خانمان را پرتاب کنند، بدون آنکه حتی با خطر مقابله نظامی ارتش برمه روبرو باشند. اما ظاهرا منتظر اجازه ورود و ویزا هستند! زهی بیشرمی!

نمیشد جلو این گردباد و توفان را به عنوان سانحه طبیعی گرفت. اما حتما میشد جلو فاجعه انسانی ناشی از این سانحه را گرفت. با اطلاع رسانی به موقع و در دستور گذاشتن اقدامات پیشگیرانه، با نقل و انتقال موقت مردم به مکانهای امن، با تدارک کمک رسانی از قبل و سازماندهی وسیع ارسال کمکها در زمان حادثه، با کانالیزه شدن کمکهای جهانی به دور از بازی کثیف منفعتها و مصلحتها و بازی دیپلماسی دو طرف ماجرا  و قدرتهای بزرگ جهانی پشت صحنه این صف آرایی،  اینکار ممکن بود. اینکه چرا این اتفاق نمی افتد چون چه در برمه  و چین حامی آن و چه در سطح جهانی و در آمریکا و اروپا و کشورهای دنیا نمایندگان نظم سرمایه  تصمیم میگیرند که قبل از هر چیز انسان و منفعت انسان و حیات و زیست و ادامه زندگی آن بی ارزش و تابع منفعت سرمایه و دولتهای سرمایه داری است. درست به این دلیل در جریان این فاجعه بزرگ هم کمک رسانی و نجات انسانها ضربدر منفعت و مصلحتهای دولت نظامی حافظ سرمایه و چین حامی آن و منفعتهای آمریکا و اروپا و قدرتهای بزرگ میشود. آنچه در این میان قربانی شده است مردم نگون بخت این سانحه است. بر خلاف پروپاگاند واهی انسان اسیر دست طبیعت نیست بلکه بشریت امروز و مورد اخیر آن در برمه اسیر دست نظام ضد انسانی سرمایه و دولتهای حافظ آن است.

فاجعه برمه یک بار دیگر این درس بزرگ را یادآور میشود که طبقه کارگر آگاه  وهمه انسانیت تحت ستم این نظام ظالمانه، با آگاهی و اتحاد و تشکل و صف متحد  مبارزاتی باید علیه نظم وارونه کنونی بشورند و به این جهان  وارونه پایان دهند و دنیا رابر قاعده اش بگذارند.
***