سرمایه داران اعتصاب نمی کنند! پاسخی به حامد محمدی

حامد محمدی مقاله با عنوان اریستوکراسی سازماندهی چاپ کرده است. سراسر مقاله جنگی نا معلوم با دستی نامرئی در سازماندهی طبقه کارگر است که می خواهد فقط کارگران صنعتی را سازماندهی کند.و کاری به بقیه اقشار طبقه کارگر از جمله کارگران بیکار و غیر صنعتی ندارد. سپس حامد محمدی میگوید در پی سازماندهی کارگران صنعتی بودن اشتباه است و راه به جایی نمی برد چون خود سرمایه داران هم به موقع اعتصاب می کنند و دست از تولید میکشند.
اولا حداقل از پنجاه سال پیش در دنیا هیچ کمونیستی پیدا نمی شود که بخواهد با نظام سرمایه داری مبارزه کند و نخواهد کل اقشار کارگران را متحد نکند و سازماندهی نکند مسلما کمونیستها بخشی از خود طبقه کارگر هستند که بنا به نیازهای روز و حیاتی شان دست به مبارزه برای احقاق حقوق در سطوح رادیکال می زنند و اقتضای این مبارزه بر اساس شرایط اجتماعی است که در ان زندگی می کنند. در تاریخ معاصر چپ ایران هم کمتر گروه سیاسی از خط ۳ گرفته تا مارکسیسم انقلابی و کمونیسم کارگری این مسئله را نقض نمی کند انتقاد حامد محمدی به کیست معلوم نیست! حامد محمدی از اریستوکراسی سازماندهی صحبت می کند ولی متد همین گروه فرضی و نامرئی مورد نقد ایشان که کاری به کارگران بیکار ندارد را ادامه می دهد. حامد محمدی از بالای سر کارگران نسخه می دهد و از بالای سر کمونیست ها یافتم یافتم میکند که بله اگر انقلاب نشده چون تمام سرمایه گذاری کمونیستها بر روی کارگران صنعتی بوده است.کمونیسم ذهنی حامد محمدی یک نوع کمونیست تزریقاتی از بیرون به تن بیمار طبقه کارگر است سازماندهی بر اساس بافته های ذهنی است .فاکتور اول سازماندهی مبارزه کارگران از دل پتانسیل اعتراضی و شرایط اجتماعی خود کارگران زاییده می شود. مسلما هیچ کمونیستی تنها سلاح مبارزه با سرمایه داری را اعتصاب نمی داند. اعتصاب ظرف مبارزه کمونیستی نیست یکی از اشکال مبارزه کمونیستی است. ظرف مبارزه کمونیستی مجمع عموی کارگران و حزب کمونیستی است. شوراهای کارگری است. که می توانند اعتصاب کنند کنترل کارخانه را به دست بگیرند مبارزه بر سر حداکثر دستمزد کنند حتی در بعضی اشکال مبارزه مسلحانه کنند. ولی اعتصاب کارگری مانعی بر سر سازماندهی دیگر اقضار طبقه کارگر نیست بلکه قوت قلبی برای دیگر لایه های طبقه کارگر است. بعنوان مثال در اسپانیا و شیلی وقتی کارگران اعتصاب می کنند کارگران بیکار و مردم و جوانان به حمایت بر می خیزند و پشت این اعتصاب شهر را به هم می ریزند و نخست وزیر را به سلابه می کشند.

حامد محمدی از نا کارامد بودن اعتصاب صحبت می کند و به کسانی که تبلیغ اعتصاب می کنند مفلوک لقب می دهد. سوال اینجاست اگر اعتصاب نا کارامد است چرا در افریقای جنوبی به جرم اعتصاب کارگر را به گلوله می بندند؟ چرا کارگران خاتون اباد را رژیم جمهوری اسلامی به گلوله بست. چرا استاندار خوزستان شبانه از ترس اعتصاب کارگران از تختخوابش در امد و برای ارام کردن کارگران لوله سازی به محلشان شتافت؟ تمام پلیس و قانون و ارتش حامی سرمایه در پی اینند که برای ثانیه ای چرخه تولید از کار نایستد. نیروهای مخفی اطلاعات و لباس شخصی در کارخانه ها چرخ می زنند که مبادا اعتصاب و اعتراضی صورت نگیرد و عوامل انرا در نطفه خفه کنند. سازماندهان مفلوک اعتصاب کارگری ترمینولوژی طبقه حاکم و سرمایه داران مفت خور است و نمی شود با صد من روغن انرا وارد چارچوب سازماندهی کارگری کرد.

حامد محمدی از اعتصاب سرمایه داران صحبت می کند این دیگر رسما فاجعه است حامد محمدی هنوز فرق اعتصاب با تغییر جهت سرمایه دار در شاخه های مختلف سود آور را نمی داند و تغییر ریل سرمایه را با اعتصاب سرمایه دار یکی می داند. اعتصاب به معنی خواباندن چرخ تولید به اتکا تصمیم جمعی کارگران است. تغییر ریل سرمایه را چطور میتوان اعتصاب نامید؟ این یک الفبای سیاسی است که حامد محمدی از ان کاملا بی اطلاع است. در ثانی سرمایه دار گیرم چرخه تولید کفش را بخواباند و خط تولید کیف را شروع کند این چه ربطی به مصیبت طبقه کارگر و بی حقوقیش دارد؟ خب کارگران کیف به جای کارگران کفش می توانند اعتصاب کنند!

در پایان حامد محمدی کارگر صنعتی را ترمینولوژی می داند اینکه یک واقعیت زنده و ملموس یک مقام اجتماعی که هر روز استثمارش کنی را نمی توان ترمینولوژی نامید این واقعیت زنده و ملموس است که می توان همه جا با گوشت و پوست حسش کرد کارگر صنعتی واژه اختراعی و تخصصی نیست مدرن ترین برده معاصر است.

حامد محمدی بجای پرداختن به ضعف های سازماندهی طبقه کارگر دست به متد وارونه ای میزند به جای تلاش برای استحکام اعتصاب در سنگر مبارزه کارگری نا امیدانه به دنبال سنگرهای دیگر میگردد. وظیفه یک کمونیست تاس انداختن نیست بلکه شروع به مبارزه در میان کارگران بکند. برای اعتصاب تبلیغ کند. صندوق مالی دفاع از خانواده های کارگری را سازمان بدهد در صورتیکه کارگر اعتصابی احتیاج به ساپورت مالی برای ادامه اعتصاب دارد افکار عمومی جامعه را به حمایت از کارگر اعتصابی بکشاند و به جای مرثیه شکست خواندن قبل از مبارزه مبلغ اعتصاب در محیط شود.صد البته و هزار البته اعتصاب تن و بدن هر سرمایه داری را در چهارگوشه زمین می لرزاند. مسلم است که برای سازماندهی انقلاب کارگری تمام اقشار طبقه کارگر باید استین بالا بزنند. ایجاد رابطه بین صفوف مختلف طبقه وظیفه ایست که بر دوش همه کمونیستهاست.