نامه ای به اداره مهاجرت سوئد در مورد دفاع از پرونده غلام حسین صالحی

نامه ای به اداره مهاجرت سوئد
موضوع: دفاع از پرونده غلام حسین صالحی است

رونوشت به آقای  Göran Barjandahl وکیل حسین

در این نامه میخواهم از جانب فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی نکاتی را در مورد حق کسب اقامت غلام حسین صالحی مطرح کنم و دلایل خود را در دفاع از حق زندگی وی در سوئد توضیح دهم.

۱- غلام حسین صالحی در سال ۱۹۹۹ یعنی ۹ سال پیش  از کشور نروژ درخواست پناهندگی کرده است. او در سال ۲۰۰۲  در حالی که از آن کشور پاسخ منفی گرفته بود و آز آنجاییکه احتمال خطر دیپورت وی به ایران از سوی پلیس نروژ وجود داشت، اینبار درخواست پناهندگی خود را تسلیم اداره مهاجرت سوئد کرد. ۲ سال زندگی در نروژ و ۷ سال در سوئد توأم  با ترس از بازگشت به ایران در حساس ترین دوران زندگی اش به عنوان یک خاطره تلخ در ذهن حسین و همه کسانی که اورا میشناسند برای همیشه باقی خواهد ماند.

۲ – ۹ سال  زندگی همراه با ترس آنهم برای حسین که بعد از گذشت چند سال هنوز از صدمات و ضرباتی که جمهوری اسلامی بر جسم و روان  وی  وارد آورده است با دشواری زندگی میکند؛ سخت و غیرقابل تحمل است. به علاوه  بیم آن میرود که حسین صالحی در اثر ضربات  وارده  شنوایی  گوش چپ خود را کاملا از دست دهد. متاسفانه  با وجود تمام سختیهایی که حسین صالحی در طول این چند سال کشیده است  بدلیل نداشتن اقامت هیچ نوع معالجه ای در مورد وی صورت نگرفته است. از نظر ما این نوع برخورد به هیچوجه قابل توضیح و توجیه نیست و با هیچ کدام از معیارهای  دفاع  از حقوق انسان همخوانی ندارد.
۳- فردی که در بهترین دوران جوانی اش در این کشور ۹ سال زندگی کرده باشد و به شرایط زندگی و معیارهای فرهنگی و اجتماعی در سوئد عادت کرده باشد، اخراج وی در چنین شرایطی  از سوئد برخلاف میل خود به  معنی ایجاد یک تراژدی  در مسیر زندگیش خواهد بود. از نظر ما این تراژدی سالهاست در مسیر زندگی صالحی وجود داشته است. درست است که مسبب اصلی آن رژیم  اسلامی در ایران  بوده است اما اداره  مهاجرت سوئد میتوانست و میتواند  با برسمیت شناختن حق پناهندگی و اقامت غلام حسین ادامه این تراژدی را از زندگی وی دور نماید.

۴- دو مانع اصلی در راه بازگشت حسین به ایران در طول این سالها  وجود داشته است: یکی اینکه حسین فعال سیاسی بوده  و در حال تظاهرات علیه جمهوری اسلامی دستگیر میشود و از ناحیه سر او را  بشدت مجروح میکنند به طوری که هر گونه بی تفاوتی  نسبت به معالجه و مداوای وی ادامه زندگی اورا باخطر جدی  روبرو خواهد کرد. دوم اینکه حسین علاوه بر فعالیتهای همیشگی اش علیه جمهوری اسلامی، در کنگره ۶ حزب کمونیست کارگری ایران که در اواخر ماه  مای  سال ۲۰۰۷ در شهر استکلم برگزار گردید به همراه  ۹ نفر دیگر که در آن کنگره شرکت کرده بودند در مقابل دوربینهای خبرنگاران از حزب کمونیست کارگری ایران درخواست عضویت کردند و  در انظار شرکت کنندگان به او دسته گل تقدیم گردید. فیلم این کنگره  هنوز در سایت روزنه  وجود دارد و چند مورد نیز از تلویزیون کانال جدید که از طریق ماهواره برای ایران برنامه پخش میکند آن صحنه ها پخش گردیده است.

بعلاوه  حسین یک فعال و یک چهره علنی و شناخته شده  علیه رژیم اسلامی است در همین مورد مدتها در رادیو همبستگی  که به فارسی و علیه دولت اسلامی در ایران برنامه پخش میکند گویندگی کرده و یا از تریبون این رادیو و رادیوهای دیگر برای افشای جنایات رژیم در ایران استفاده کرده است.

متاسفانه اداره مهاجرت سوئد تاکنون هیچ کدام از این موانع را یا ندیده است و یا اگر دیده  از آن چشم پوشی کرده است. به همین دلیل من ضمن فرستادن این نامه به مراجع قانونی مثل دادگاه تصمیم گیری، اداره مهاجرت و یوران بریاندال وکیل غلام حسین صالحی، جهت اطلاع عموم آن را به طور علنی منتشر خواهم کرد.
با توجه به توضیحات فوق فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی خواهان برسمیت شناختن حق پناهندگی و اقامت حسین صالحی میباشد.

با احترام
عبدالله اسدی
 دبیر فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در سوئد
۱۱  مای ۲۰۰۸