جوابی به رفیق رحمان حسین زاده و بیانیه”تا کی به حقیقت پشت میکنید؟”

رفیق رحمان حسین زاده زیر اسم “چند واقعیت برای حال و آینده مان (در جواب به ریبوار احمد)” به گمان خود جوابی به رفیق ریبوار احمد و دو حزب کمونیسم کارگری عراق و کردستان داده است.اما در حقیقت من نتوانستم در این نوشته جوابی برای هیچکدام از این مسائل و سوالهای اصلی پیدا کنم که در بیانیه دو حزب و نوشته ریبوار به آن پرداخته شده است.این جواب رفیق رحمان بیش از آنچه جواب باشد تفره رفتن از جواب میباشد.

جدل چطوری شروع شد؟

در ابتدا این جدل از آنجا شروع شد که دو حزب نامبرده در یک بیانیه سیاسی متین و دوستانه ، دور از کنایه زدن و پروپاگاند کردن انتقاد مورد نظر خود را درباره دو سیاست حزب حکمتیست –جناح هیئت دائم اعلام کرده بودند، گفته بودند “ما دو حزب کمونیسم کارگری عراق و کردستان بعد از مدتی  دقت کردن کردن به مسئله و رویدادهای اخیر، مانند مسئول در برابر خط و متد و اتوریته کمونیسم کارگری و منصور حکمت، همچنین به عنوان مسئولیت در برابر آن سطح از نزدیکی سیاسی که تا کنون بین ما و دو جناح حزب حکمتیست بوده ،  به عنوان وظیفه ای ضروری روی شانه های خود دانستیم تا ملاحظات این دوره خود در این سطح را برای اطلاع عموم و به حزب حکمتیست “جناح هیئت دائم ” اعلام کنیم و از این توجه مطلعشان سازیم.

اما حزب نامبرده به جای یک جواب شایسته و درخور، به موجی از نفرت و عصبانیت و جوابی خیلی تند و ادبیات ناروا و غیر سیاسی پناه برده است . فکر میکردم رفیق رحمان حسین زاده در وهله نخست در جوابش اقدام به پذیرفتن اشتباه خود  میکند و علنا از آن انتقاد میگیرد.اما پیش بینی من درست از آب درنیامد .ریبوار در نوشته خودش انتقاد جدی از آن نوع رفتار و ادبیاتشان گرفته است، رفیق رحمان یا میبایست صراحتا از چنین رفتاری دفاع میکرد یا اینکه از آن انتقاد میکرد. اما خود را از هر دو مورد دورکرده است. معلوم است در طی جواب بازهم مسئولانه و سیاسی و دوستانه ریبوار احمد و دو حزب ، رحمان این دفعه زبان و لحن گذاشته را بکار نبرده و عقب نشینی کرده ولی بدون اینکه مستقیما اعلام کرده باشد.

برای من سوال شد که چرا جوابهای آنها به این صورت است. این همه نفرت و کینه در مقابل این دو حزب چرا؟ این همه ادبیات ناپسند و به رسمیت نشناختن این دو حزب و رهبری آنها و نقش این دو حزب  چه دلیلی دارد؟ این همه ایما و اشاره برای اختلاف درست کردن در رهبری و صفوف این احزاب چه دلیلی دارد؟ چرا وقتی دیدگاه و تصمیمات این دو حزب مورد قبول آنها واقع نمیشود دیگر رهبری و صفوف و نقش و وزنه و همه چیز آنرا زیر سوال میبرند؟ رفقا خود شما که تجربه جناح حمید تقوایی را دارید، چطور به خود اجازه دادید اینطور رفتار کنید؟

اما اینجا لازم است یک اعتراف تلخ را بیان کنم. آنهم این است که متاسفانه آنچه  در مدت هر دو انشعاب سال ۲۰۰۴ حککا و ۲۰۱۱ حکمتیست دیدیم درمورد نحوه جدل و دیالوگ و اختلافات سیاسی خیلی عقب مانده بود. نقطه ضعف بزرگی در جنبش ما برملا شد که هرگز با متد کمونیستی همخوانی نداشته. اگر چه این حقیقت تلخ است اما لازم است قبولش کنیم و به آن فکر کنیم. و شما رفقای جناح هیئت دائم در این انشعاب و جدل کردنهای اخیر قسمت شیربه شما تعلق دارد. دیدیم چطورکورش مدرسی را که از روز بنیاد گذاشتن و تشکیل این حزب و ایجاد خط متمایز و سیاستهای حزبتان نقش اصلی داشت وتا آخرین پلنوم های حزب حکمتیست یکپارچه،  قرار ارج نهادن و با ارزش بودن نقش و شخصیت او را صادر کردید ، که تا آخرین کنگره مشترکتان تاج گل ارج نهادن به او تقدیم کردید، که در یک مدت کوتاه تبدیل به شیطانی کردید و ربط و بی ربط یک لعنت برای او میفرستید. ارتباطتان با احزاب ما هم به این شیوه است که میبینیم! تنها به خاطر اینکه دیدگاهایشان باب طبعتان نیست و از شما انتقاد دارند ، دیگر سیاست رسمی و بیانیه رسمی حزب را به سیاست بخشی قلم میدهید و علنا در جهت دو شقه کردن و دو دستگی ایجاد کردن تلاش میکنید. انتقاد دوستانه و شفاف و کمونیستی را بهانه گرفتن و نا روا و ناشیانه  و.. توصیف میکنید. که حتی رحمان در مقابل ریبوار که درخواست کرده بود که دست ازسنت تخریب کردن همدیگر بردارید، میگوید  تحزب را نیز باید به لیست ریبوار درباره احترام گذاشتن به طرف مقابل و جدل متمدنانه و …. زیاد کنیم! من میپرسم آیا این است تحزب ؟ این سنت تا استخوان ضد حزبی است که هر وقت با حزبی اختلافات بوجود آمد دیگر رهبری و تمام ارگانهای آن مشروعیت خود را از دست میدهند وآن حزب دیگر هیچ نقش و وزنی درجامعه پیدا نمیکند و تلاش برای دو دستگی و ازهم پاشیدن در آن میشود.

در مقابل این انتقاد هر دو حزب راساَ گناه بزرگ  طرفداری از جناح دیگر حزب حکمتیست را منتصب کرده اند. گفته اند اینها بهانه هستند که به ما میگیرند، میخواهید بروید کنار جناح راست گرا و دنباله رو رهبری معنوی!! اما نمیدانم این کابوس چیست که این رفقا برای خود تراشیده اند؟ تمام انتقادهایمان را با این پاسخ میدهند. اما رفقا! مطمئن باشید هیچ برنامه ای در دستور کار حزب نیست که به دنبال هیچکدام از جناحها برویم. توجه و انتقاداتمان از دو جناح حکمتیست را در دوره انشعاب روشن و صریح معلوم کرده ایم و انتقاد جدی از هر دو طرف داریم.

“جنگ تبلیغاتی”

رحمان میگوید:” اگر نگرش و تحلیلتان همان های قدیم باشد…  پس این موضعگیری و بیاینه جدید… برای چیست؟ این “جنگ تبلیغاتی” تان در میان احزابی که به گفته خودتان با وجود هر اختلافی بهم نزدیک هستند، چرا تحمیل کردید؟ … این کار “غیر از ضرر و ناراحتی که بوجود آورده ،هیچ منفعتی نداشته و امیدوارم ازآن درسی بگیرید برای آینده”

این بدین معناست : اگر از ما انتقاد بگیرید  یعنی اعلام جنگ تبلیغاتی کرده اید. و میگوید امیدوارم از آن جواب تندی که ازما گرفتید درس بگیرید و در آینده دیگر تکرار نکنید.

رفقا، قرار بود یکی از خصوصیات این حزب کنونی تان به قول رفیق رضا کمانگر زبان شیرین و دیالوگ متمدنانه و احترام مخالفینتان باشد. تا حدى که او میگوید ارتباط دوستانه و وسیع کنونی مان با جریانات مختلف از این سرچشمه میگیرد . اما نمیدانم چرا ما دوست و همپیمان دیروزتان از این احترام و زبان شیرین سهمی نمیبریم؟ این خود گواهی است که نزدیک شدنتان با جریانات دشمن با حزب حکمتیست قبلی، مسئله زبان نرم و شیرین کنونی تان  نیست و میبایست چیز دیگری باشد ، اگر اینطور نبود ما هم سهمی میبردیم.

رحمان میگیود آیا راه دیگری نبود که این ملاحظات خود را با ما در میان بگذارید، میباسیت اینطور بصورت علنی از ما انتقاد میگرفتید؟خیلی عجیب است … حق این را نداریم به صورت علنی از آنها انتقاد بگیریم. فرض بگذاریم که این انتقادها را به صورت پنهانی برایتان میفرستادیم و این جواب شما را بصورت پنهانی دریافت میکریدم  و ما دوباره جواب  خود را میدادیم…. آیا چه چیزی صورت میگرفت؟ آیا هر دوستدار و عضو حزب و هر کسی که بیرون از حزب است این را حق خود نمیداند از ما بپرسد که با آن حزبی که قبلا هم پیمان بودید و این سیاستهای الانش میباشد ، شما چه میگوید؟ در سال ۲۰۰۷ حزب اتحاد پذیرفته نشد الان چطور اتفاق افتاد؟ در جواب بگوییم نامه برایشان فرستاده ایم و آنها هم دلایل خود را برای ما توضیح داده اند و ما هم دو باره به آنها جواب داده ایم…!! سنت تا کنونی جنبش ما این بوده که همیشه انتقاد کمونیستی و علنی و شفاف در مقابل هم داشته باشیم. این چیزی که شما میگوید از چه وقت به سنت کمونیسم کارگری تبدیل شده؟ مگر تو و کورش بحثی ۷۰ صفحه ای علنی از انتقاد گرفتن از حککع ننوشته اید؟ بهشان نگفتید مریخی و میکروسکوپی و آکسیونیستی؟ من خودم برایتان ترجمه نکردم؟ مگر منصور حکمت همیشه اینکار را نمیکرد؟ کجا سیاست و پراتیک حزبی سیاسی پنهانی نقد میشود؟!

همانطور که در بیانیه دو حزب هم آمده ما نه تنها حق خود میدانیم انتقاد مخصوصا از هر سیاست شما و جناح دیگر حزب حکمتیست بگیریم ( مخصوصا تاوقتی  که به حزب حکمتیست منتصب شود و مثل خط سیاسی حزب حکمتیست نشان داده شود)، بلکه این را به عنوان وظیفه خودمان میدانیم. همیشه این حق را برای خودمان قائل شده ایم که به شما و تمام جامعه هم اعلام کنیم که از فلان سیاست تان انتقاد داریم و همراهی نمیکنیم.

جدل سیاسی متمدنانه

رحمان در ادادمه بحث میگوید:” ریبوار احمد که درخواست میکند مرزهای جدل سیاسی متمدنانه را نشکنیم، خودش با استفاده از آدرس (حکمتیست – جناح هیئت دائم) که در چند نوشته یک ساله گذشته از همین عنوان استفاده کرده اید  صراحتا میگویم به شیوه ای نامتمدنانه و بی احترامی بزرگی درباره صدها کمونیست داخل حزب حکمتیست حرف زده . من سوالم از ریبوار این است این نام به عمد انتخاب شده “حکمتیست- جناح هئیت دائم” بی احترامی به صدها کمونیست نیست که حزبشان اسمش حکمتیست است.”

نگاه به  “این بی احترامی بزرگ و جدل های نا متمدنانه” کنید که ریبوار در مقابل صاحبان بیانیه (تاکی به حقیقت پشت میکنید) انجام داده!! چرا رفقا، جناح مقابلتان اسم حزبشان چیست؟ مگر حکمتیست نیست، نمیدانم اگر رحمان به جای ما بود چه کاری میکرد. حزب حکمتیست انشعاب کرده و حالا دو حزب زیر همان نام و همان آرم و لوگو دارند فعالیت میکنند. ما وهمه را ناچار کرده اند هنگام اشاره کردن به هرکدامشان پسوندی به آن اضافه کنیم تا خواننده بداند منظورمان کدام است. آیا اسم بردن جناحی به حزب حکمتیست جناح هیئت دائم یا جناح رحمان حسین زاده و حزب مقابل به حکمتیست جناح ۵ نفر دفتر سیاسی یا آذر مدرسی بی احترامی است ؟ آیا شما این وضع را درست نکرده اید؟ به جای آنکه خود را مقصر بدانید که دو حزب هستید و زیر یک اسم فعالیت میکنند ما را مقصر میدانید.

پیوستن حزب اتحاد

درباره انتقاد دو حزب درمورد تناقضاتی که در خصوص قبول نکردن پیوستن حزب اتحاد کمونیسم کارگری در سال ۲۰۰۷ و قبول کردنشان در حال حاضر باید روشن شوند ، در بیانیه جواب داده اید :”این موفقیت مهمی برای جنبش کمونیسم کارگری است و تنها معدود کسانی که غرق تنگ نظری مفرط وزندگی حاشیه ای و محفلی خود هستند و ربطی با جنبش و جامعه و حزبیت کمونیستی ندارند ، نمیتوانند اهمیت این گام مهم روبه پیش را ببینند “.

این حرف رفقا قبل از هر کس دیگری یخه خودشان را میگیرد که در سال ۲۰۰۷ غرق تنگ نظری مفرط وزندگی حاشیه ای و محفلی خود بودند و ربطی با جنبش و جامعه وحزبیت کمونیستی نداشتند و نتوانستند اهمیت این گام مهم  و رو به پیش راببینند و درخواست حزب اتحاد را برای پیوستن به آنها را رد کردند.

 اما جالب این است که این رفقا که امروز آنقدر مشتاق متحد شدن و یکپارچگی صفوف “کمونیسم کارگری” هستند، چرا یکسال پیش اینطور نبودند؟ بعد ازچندین سال تلاش کردن برای درمان زخم انشعاب ۲۰۰۴، بعد از چندین سال تلاش برای از بین بردن ناامیدی که انشعاب قبل درست کرده بود، این رفقا خود بخشی ازطرفین دعوا بودند که حزب حکمتیست را دو تکه کرد و ضربه بزرگی به جنبش کمونیسم کارگری زد. خوشان یکطرف این انشعاب دوم بودند و هر دو طرف آنهمه تلاش جدی و دلسوزانه دو حزب عراق را برای یکپارچه نگاهداشتن حزب حکمتیست از بین بردند.

نیز درباره اتحاد با حزب اتحاد میگوید:” همین را میگویم ریبوار احمد و رفقای رهبری دو حزب میتوانستداز همان سیاست درست دفعه قبل خودشان پیروی کنند و آیا بهتر نبود ریبوار و رفقای دیگر قبل از اینکه سوال از تغییر مواضع ما بکنند، از خودشان بپرسند که چه چیز باعث شده موضعشان را عوض کنند

ریبوار احمد ملاحظات و دلایل خود را درباره سیاست قبل حزب حکمتیست و به روشنی توضیح داده است و هیچ شباهتی با دیدگاه های شما ندارد. اما رفیق رحمان خود را از تمامی آنها دور کرده و هیچ جوابی به اینها نداده و دوباره همان چیز را میگوید. جالب اینجاست که انگار این دو حزب عراق و کردستان هستند که با حزب اتحاد متحد شده اند و باید جوابگو باشند! رفقا ، این شما هستید که این کار را کرده اید و باید بتوانید از مواضع خودتان دفاع کنید. نمیشود دلیل پیوستنتان با حزب اتحاد  این باشد که این دو حزب دفعه قبل از این انتقاد داشتند که حزب حکمتیست درخواستشان را رد کرده بودند. این دلیل نیست. رفقای رهبری حزب عراق هم مثل شما  میتوانند ساده و آسان بگویند : موضع آن دوره شان اشتباه بوده و الان درست است!

من میخواهم چند مورد دیگر درباره پیوستن حزب اتحاد بگویم. اول، اینکه حزبتان قطعنامه علنی دارد که ازحزب اتحاد به عنوان حزبی بیگانه به کمونیسم کارگری و متعلق به گرایش چپ غیرکارگری اسم برده شده و یکی شدن امروزتان در تناقض قرار میگیرد با مصوب خودتان. به همین دلیل باید یکی از آنها اشتباه باشد، یا قطعنامه تان یا اقدام امروزتان . شما که اینقدر بحث حزبیت میکنید این تناقض را چگونه علاج میکنید و چگونه با تحزب چفت میشود. این علنا برعکس قرار کنگره پنجم خودتان است که تمام مصوبات تاکنونی حزب حکمتیست را تصویب کردید و پایبندی خود را به آنها اعلام کردید، دوما ، سال۲۰۰۷ وقتی حزب اتحاد درخواست پیوستن به حزب حکمتیست را  پیش کشید ، حزب حکمتیست در اوج مطرح بودن خود بود . حرکت دانشجویان (داب) که همه میدانستند تحت تاثیرات حزب حکمتیست رخ داده بود، میدان سیاست ایران را به لرزه درآورده بود و حزب حکمتیست را به یک حزب مطرح تبدیل کرده بود . حزب اتحاد با دیدن این وضعیت و نقش اجتماعی موثر حزب حکمتیست و مشخص شدن دیدگاههای اشتباهشان در مورد این حزب، درخواست پیوستن به این حزب را کردند. اما اینبار حزب حکمتیست در دوره یک بحران عمیق بود ، دو تکه شده بود ومتحد شدن با یکی از جناح های این حزب بود. اینبار درخواست متحد شدن برای ستایش کردن پراتیک کمونیستی و نقش اجتماعی این حزب نبود، بلکه درمدح و ستایش نقشی بود که شما با جناح دیگر حزب حکمتیست درگیرش بودید. اینکه حزب اتحاد و حزب کمونیست کارگری چندین سال بود که به حزبتان و کورش مدرسی میگفتند راست و پاسیفیست و شما علیه این ادعای آنها بودید، امروز دوباره همان حرفهای آنها را میزنید. نه تنها جناح دیگر بلکه ما را هم که پشتیبان شما نیستیم به دنباله روهای  جناح راست گرا اسم میبرید.

رابطه  با کومله

درباره پیوندی با کومله میگوید:”از نظر ریبوار مسئله به همان شیوه چپ سنتی  تفسیر شده، که چون بحث از ۴ مورد برای همکاری شده است، بدین معناست که پلاتفرم سیاسی و پراکتیک حزبی و سازمانی  هیچکدام از طرفین در این عرصه ها بجای نمیماند.”

بیانیه دو حزب و مخصوصا نوشته ریبوار مفصل و به روشنی از این بحث کرده اند که رفقا ، اینکار که شما انجام میدهید، جداست از آن نوع کار و اقدامات موردی که تا امروز جنبش ما در رابطه با کومله به آن پرداخته .دلایلی میاورید که منصور حکمت در “سناریو سیاه و سفید” گفته بود  ویا هر کار دیگری که انجام داده، همچنین آنهای که حزب حکمتیست قبل از جدا شدن انجام داده و چند فراخوان مشترک برای اعتصاب عمومی شده، همانطور که ریبوار نشان داده  اینها خیلی متمایز میباشد و متناقض است با این “همکاری وهماهنگی” گسترده امروزتان که در بیانیه خودتان اشاره کرده اید، و با سنت تا امروزمان همخوانی ندارد. آنها میگویند بخاطر اینکه هر کدام پلاتفرم جداگانه  خود را دارند دیگر شریک شدن در این عرصه های مبارزه و همکاری و هماهنگی عیبی ندارد و تلاقی  درست نمیکند. اما رفقا، آن احزابی که رسما در یک ائتلاف هم شرکت میکنند همیشه تشکیلات و برنامه و پلاتفرم متمایز خود را دارند. ائتلاف کردستانی در کردستان عراق نمونه بارز آن میباشد.

“ما را در رده  ضد شوار و کمونیستها میگذارند”

رحمان میگوید:” ریبوار دراین نوشته دست به سنت خیلی بد تعصب تشکیلاتی درست کردن برده است. به همین دلیل است که این حرفهای ما را با حرفهای کسانی که دشمن شوراها و کمونیستها  هستند در کنار هم میگذارد. فکر نمیکنم کمونیستهای عراق و کردستان با این نوع مقایسه ناقص راضی باشند و ما را دشمن حزب خود بدانند.

بفرمایید اینها حرفهای شماست و بگذاریم کمونیستهای عراق و کردستان خودشان قضاوت کنند و بدانند این حرفهایتان نقل و گل و حلواست یا ادبیاتی دشمنانه.

” بهانه هایی که علیه حزب حکمتیست ردیف کرده اند واقعی نیست. “

” هدف پیوستن نهایی به سیاستهای راست محفل بیرون رفته از حزب ما و رهبر معنویشان است”

” این تصمیم را بر اساس “مکث و ملاحظه”در مورد دو سیاست ما این چنین پوشیده و ناشیانه اعلام کرده اند”

“هر بخش از رهبری این دو حزب که چنین تصمیمی دارد، بهتر است بهانه گیری نکند، ناشیانه و گام به گام راه بیراهه در پیش نگیرد، بلکه جرات به خرج دهد و صراحتا همین را اعلام کند”

” درهر دو مورد آگاهانه واقعیت را وارونه کرده اند، ناشیانه صورت مسئله را تغییر داده اند”

” نه آنطور که نویسنده یا نویسندگان اعلامیه رهبری دو حزب با چرخش قلم اپورتونیستی آن را به “نزدیکی و هم پیمانی سیاسی” تغییر داده اند.”

” نویسندگان این اعلامیه و تایید کنندگان آن میبایست به این مسئله توجه میکردند که به آسانی نمیتوانند حقیقت را وارونه کنند و ضد حقیقت را در لابلای سطور و کلمات جاسازی کنند!”

” این ادعانامه ناشیانه تماما ضد حقیقت است. این اعلامیه تداوم خط و سیاست اپورتونیستی آن بخش از رهبری در حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان است که در دل جدال حاد درون حزب حکمتیست جانب سیاسی محفل راست و پاسیو را گرفت.”

” سیاست نادرست بهانه گیری بی پایه و درنتیجه تحمیل جدال علنی به حزب حکمتیست به اولویت آنها تبدیل شده است.”

” اکنون هم فراخوان ما به رهبری این دو حزب این است که سیاست حقیقت گریزی و جانبداری سیاسی از محفل راست و ضدحزبی خارج شده از حزب حکمتیست را کنار بگذارند، به صادر کردن احکام فرقه ای علیه حزب حکمتیست پایان دهند.”

تمام این ادبیات زیبا را در جواب به انتقاد هر دو حزب  دشمنی نمیداند، اما بیانیه حزب که خیلی سیاسی و دلسوزانه توجه و نقد خود را در مورد دو سیاست این حزب اعلام کرده به جنگ تبلیغاتی اسم میبرد و نصیحت میکند “این کار غیر از ضرر و ناخشنودی که درست کرده ،هیچ سود نداشته و امیدوارم ازآن درس بگیرند برای آینده”

“حزب حکمتیست نمانده”

رفیق رحمان در پایان میگوید:” نمیشود به آسانی اعلام شود که حزب حکمتیست نمانده و آنچه هست “جناح هیئت دائم “است. نمیشود به راحتی با یک ابلاغیه اعلام شود که ازخط کمونیستی و حکمتیستی ” منحرف شده اند”، نمیشود با کسانی که ضد شورا وکمونیستها هستند مقایسه کرد. تمام اینها ایجاب میکند که نگاهی به سیاست یکساله گذشته خود بیندازند”.

برای راضی کردن رفیق رحمان که باید همصدا با آنها بگوییم :  در حزب حکمتیست هیچ اتفاقی رخ نداده و حزب سر جای خودش است. تنها چیزی که اتفاق افتاده این است که جمعی یاغی راست رو و دنباله رو رهبر معنوی حزب حکمتیست را ترک کرده اند و ما جای آنها را با رفقای حزب اتحاد پر کرده ایم. و نباید بگوییم این سیاست شما متناقض است با سیاستهای گذشته حزب حکمتیست چونکه این دشمنی و اعلام جنگ تبلیغاتی است. مثل خودشان که میگویند آنوقت با حزب اتحاد یکی نشدیم اشتباه کردیم، اینکه گفتیم  ما با آنها از دو سنت متمایز هستیم و قطعنامه مصوبه حزبی در اینباره داشتیم اشتباه کردیم. خوب کاری کردیم مصوبه را لگد مال کردیم. انتقادات حزب اتحاد و حککا از سیاستهای راست روانه و لیدر راست گرامان خیلی درست بودند اما ما آنوقت به آن پی نبرده بودیم وجدیدا آن را درک کرده ایم. ما در سال ۲۰۰۷ غرق تنگ نظری مفرط و زندگی حاشیه ای و محفلی خود بودیم و ربطی با جنبش و جامعه و حزبیت کمونیستی نداشتیم که تقاضای پیوستن حزب اتحاد را رد کردیم، ونتوانستیم اهمیت این گام مهم روبه پیش را ببینیم . اما رفقا با این حرفها چه خمیر مایه سیاسی برای حزب حکمتیست باقی میگذارید؟

حرفهایشان با ضد شورا و ضد کمونیستها مقایسه شده 

میگوید:” آیا این حرفهای را ما میشود با حرفهای کسانی که ضد شوراها و کمونیستها هستند ،که در نوشته اش به آن اشاره کرده مقایسه کرد .این نوع مقایسه کردنهای ریبوار با بخش دیگر نوشته اش درتناقض است که نوشته:” هر کس بخواهد رفیق چندین ساله خود را بشکند که سالها به او افتخار کرده ،اول خود را میشکند“.

دو حزب از آنها انتقاد کرده اند و در جواب میگویند بروید پی کار خودتان. در عراق و کردستان هیچ کاری نتوانستید انجام دهید حالا از ما انتقاد میگیرید! میگویند شما با این بهانه ها میخواهید خود را کنار محفل راست رو ضد حزب دنباله رو رهبر معنوی قرار دهید . سپس به ریبوار میگویند چرا حرفهایشان را با ضد شورا و کمونیستها مقایسه میکند که در تمام تقابلهایشان با حزب عراق ،هنگام آکسیون اتحادیه بیکاران، در حمله ۱۴-۷-۲۰۰۰ به مقرها و دفاتر حزب  و…   به ما گفته اند هیچ نقش و وزنه ای ندارند در جامعه، حزب نیستند، فرقه هستند ، کمونیست نیستند ، دنبال رهبر معنوی افتاده اند و از او فرمان میگیرند؟ اما آیا برای خودتان جای سوال نیست که چرا تا دیروز به این دو حزب افتخار میکردید که امروز به خاطر اینکه پشتیبان شما نیستند و انتقاد دارند یادتان افتاده که نقشی ندارند و قدرت نیستند. مثل ریبوار که میپرسم اگر پشتیبان شما بودیم ، قدرت بودیم؟ مانند کومله چپ و مطرح می بودیم درجامعه ؟جای افتخار میشدیم برایتان.

سوالی دوستانه

رفقا ، این جدل سوالی نزد من درست کرده که میخواهم دوستانه از شما بپرسم. مدتی قبل مطلب رفیقی از حزب حکمتیست جناح ۵ نفر دفتر سیاسی  را در یکی از سایتها دیدم که  در آن اشاره به این کرده بود که گویا ارتباط با اتحادیه میهنی کردستان عراق هم ایجاد کرده اید و از آنها کمک میگیرید .اما خواهشا اینبار عصبانی نشوید، من تنها دوستانه میپرسم :این واقعیت دارد یا نه؟ من هیچ تکذیب کردنی از شما تا بحال ندیده ام . چونکه این بر خلاف سیاست حزب حکمتیست قبلی است که قرارصادر کرده بود بدون رضایت  دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان حق ندارد مناسباتی با آن حزب حاکم برقرار کند که از رفقای دو حزب ما را کشته اند؟ اگراین خبر راست نیست خواهش میکنم ساکت نباشید و آن را تکذیب کنید، اگر هم واقعیت دارد لطفا این تناقض را با سیاستهای حزب حکمتیست قبلی روشن کنید.

در پایان

من هم میخواهم صراحتا چند نکته را دوستانه به شما بگویم

رفقا ، باور کنید نه من ، نه حمید تقوایی و نه علی جوادی و نه سید ابراهیم و… به نظر من نه هیچ کس دیگر شما را به ادامه دهنده خط گذشته حکمتیست نمیدانند. این جریانات از روز انشعاب چشم امید به شما دوخته اند. آنوقتی که شما مشغول جدال با “جناح راست درون حزبتان” بودید آنها نیز از بیرون با نوشته هایشان پشتیبانی شما را میکردند و “خط وسیاست راست روانه حزب حکمتیست”را میکوبیدند . این ریبوار احمد و ما بودیم که  در دفاع  از سیاستهای حزبتان صدای مان  درآمد وازآن پشتیبانی کردیم. که شاید با همان دفاع از خط حکمتیست و جواب دادن به آنها  دل شما را هم آزرده باشیم.  چون نتیجه اش این است که امروز میبینیم ، با یکی از آنها متحد شده اید و حرفهای طرف دیگر را بر راست روی جناح دیگر حزبتان تکرار میکنید. دلسوزانه میگویم و برای خودتان هم بهتر است که خود را از این گرفتاری رها کنید و صراحتا اعلام کنید که حزبی جدید هستید و روی پای خودتان بایستید. با ناخشنودی و سطحی خودتان را به حزب گذشته و مصوباتش نبندید که امروز به آنها دیگر باور ندارید. این وظیفه را هم از دوش ما بردارید که هر بار به شما بگوییم رفقا این کار را نکنید با خط و متد حزب گذشته تان متناقض است که  در کنگره تان اعلام کردید و به آنها پایبند هستید و شما  هم صحبتهای ما را با جنگ تبلیغاتی قلمداد کنید و با (تا کی به حقیقت پشت میکنید؟) جواب ما را بدهید. باور کنید این ارتباط میان ما و شما را دوستانه تر میکند نسبت به حال حاضر. صراحتا به شما میگویم، به باور من کومله بعد از جدایی منصور حکمت چقدر ربط داشت به مصوبات قبل از جدایی ، شما هم همانقدر ربط دارید به مصوبات گذشته تان. این را صراحتا اعلام کنید هم برای خودتان و هم برای همه ما هم بهتر است. روی پای خودتان بایستید و آن سیاستهای که درنظرتان درست است تصویب کنید و اجرا کنید. ما گوشهایمان را نبسته ایم وبه انتقادهای که از سیاستهای حزب حکمتیست قبلی دارید گوش میدهیم و اگر انتقادهایتان درست باشد پشتیبانی میکنیم.

دو حزب حکمتیست از جنگ اسم دست بکشند. مانند دو حزب متمدن مشکل اسمتان را حل کنید (همچنین هر مشکل دیگر از این قبیل اگر با هم دارید حل کنید). اگر حتی نیاز به نشست بین دو طرف باشد، انجام دهید. اسم حزب حکمتیست برای هر کدام شد ، این به معنای این نیست که در واقع ادامه دهنده حزب قبلی است. ما درباره دو طرف بر اساس پراکتیک و سیاستهاتتان حکم میدهیم . ودیگر مجبور نمیشویم برای اسم حزبتان پسوند درست کنیم.

۲۰-۲-۲۰۱۳

ترجمه کردی به فارسی: وریا نقشبندی