روز هشت مارس یادآور مبارزات برابری طلبانه انسانهاست برای ایجاد یک دنیای بهتر!

اکنون صد و پنچ سال از اولین اعتراض بنام هشت مارس میکذرد.
الف، تاریخا هشت مارس پیام آور حقوق برابر انسانها صرفنظر از جنسیت، تعلقات ملى یا مذهبى است که به یمن مبارزات زنان و مردان آزادیخواه برپا شد. اما این روز ها تجاوزات گروهی به زنان در خیابانها و اماکن عمومی به ترند جدید تبدیل دارد میشود و در پناه مذهب و سنتهای ضد انسانی مرد سالارانه این زنان و دختران جوان هستند که در هند، پاکستان و دیگر کشورهای اسلامی قربانی این توحش افسار گسیخته و ضد انسانی میشوند.
ب، تاریخا هشتم مارس با جنبش کارگرى، حرکتهاى مردم آزادیخواه علیه بیحقوقى و نابرابرى در جهان شناخته شده است. اما در تمام دنیا نابرابری بین زن مرد هر روزه به یمن حاکمیت فاسد سرمایه داری، بحران مالی سرمایه داری بیشتر و بیشتر میگردد، کار خانه ها و محل کار، که دچار سقوط و یا ضرر مالی میشوند اول زنان را اخراج می نمایند و از همین راه بیکاری گسترده و فقر را به مردم جامعه تحمیل میکنند. فقر و نابرابری را بر انسانها تحمیل میکنند و در این چامعه مرد سالار اول زنان و دختران قربانی میگردند. سر مایه داری، مذهب و ملیت با تحمیل جدایی و تفرقه بین انسانها اتحاد و همبستگی انسانی در جامعه را نابود میکند تا بتواند راحت تر مبارزات و تلاش برای زندگی انسانی، که خواست روزمره همه ماهاست را شکست دهد.
بنابراین بجاست در صدو پنجمین سال این روز فرخنده “هشتم مارس” با پرچم آزادى و برابرى و ایجاد یک دنیاى بهتر بمیدان آییم. هشت مارس متعلق است به جنبش برابری طلبی و آزادیخواهی زنان و مردانی که برای یک دنیای بهتر در صفی متحد و جهانی هر ساله خودرا سازمان میدهند و علیه نا برابری ها اعتراض میکنند. اما اگر به صحنه امروز مبارزات در جامعه نگاه کنیم، جریانات مرتجع و مذهبی حاصل مبارزات برابری طلبانه مردم را به زور سر نیزه و ترور و اختناق به میدان و جولانگاه برنامه های ارتجاعی و ضد بشری خود تبدیل کرده اند. در دو سال اخیر شاهد هستیم که چگونه مرتجعین مذهبی، احزاب و تشکلهای زن ستیز در تونس، مصر، الجزایر، لیبی و دیگر کشورهای عربی و شمال آفریقا در تلاش برای تحمیل قوانین ضد بشری اسلامی بر سر مردم رها شده از دیکتاتوری های فاسد قبلی هستند.
باید در روز هشت مارس در سراسر دنیا به پاس مبارزات انسانهای برابری طلب، کمونیست و آزادیخواه که مسبب و بانی این روز جهانی هستند همه انسانهای آزادیخواه ضمن قدر دانی از مبارزات آنها تلاش کنند خواستهای و آمالهای هشتم مارس را عملی کنند. خواستهای انسانی و برابری طلبانه هشت مارس همیشه پر چم مبارزات زنان و مردان برابری طلب علیه تمام نابرابری های جامعه سرمایه داری خواهد بود. در روز هشت مارس امسال باید علیه این توهین به بشریت ایستاد. جمهوری اسلامی، جمهوری قتل و کشتار و تحمیل بیحقوقی به انسان و نیز زنده کننده دوران توحش و تجاوز به حقوق برابر انسانهاست. باید علیه قوانین آپارتاد جنسی در ایران در دیگر کشورهای اسلامی متحد و یکپارچه شد. صف مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه در هشت مارس باید به مارش مبارزه علیه آپارتاید جنسی در ایران تبدیل شود. باید همصدا علیه کلیه قوانین تبعیض جنسی و حجاب ایستاد. جمهوری اسلامی با تحمیل قوانین تبعیض جنسی و آپارتاید جنسی در ایران توانسته است صف مبارزات مردم برای سرنگونی را دچارانشقاق کند. باید در هشت مارس همکوش و همدوش علیه این وضعیت و علیه حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی با تمام اعوان و انصارش ایستاد. اگر بتاریخ هشت مارس و مبارزات پیگیر زنان و مردان آزاده برای برابری نگاه کنیم ، بوضوح پیداست که هیچ جامعه ای نمیتواند آزاد و انسانی باشد مگر مسئله برابری انسانها را عملا به پلاتفرم زندگی روزانه مردم درجامعه تبدیل کرده باشد.
آپار تاید جنسیتی و ما به ازائ عملی آن!.

حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی در بیش از سه دهه گواه وجود آپارتاید جنسیتی در ایران تحت حاکمیت مذهب است. سرکوب و اختناق، ترور و ایجاد تحمیل بیحقوق به نیمی از افراد و آحاد جامعه ایران یعنی توحش و حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی . این شرایط مانع بزرگی سر راه همبستگی و همکوشی انسانها در زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. از بدو سر کار آمدن جمهوری اسلامی کوشید، از نظر سیاسی ، تعدادی از زنان مسلمان را بعنوان وسیله و تایید قوانین اسلامی خود در جامعه مورد استفاده قرار میدهد، در تظاهرات در اول صف اعتراضات بنفع رژیم شرکتشان میدادند، تا قوانین علیه حرمت و انسانیت خودرا تقویت کنند، یعنی زنان مسلمان مجبور شوند علیه حرمت خود حرکت کنند. چگونه در زمان آپارتایید نژادی در آفریقا؛ کارگران سیاه پوست در آفریقای جنوبی، بوتسوانا، رودزیا و نامیبیا در تولید جامعه شرکت داشتند و تمام نعمات را تولید میکردند اما درنهایت فقر و تبعیض نژادی بسر میبردند. یا دولتهای سفید پوست سیاه پوستان را اجیر میکردند برای سرکوب سیاهان دیگر. در آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی هم به همان سان از زنان مسلمان علیه زنان مبارز و آزادیخواه استفاده میکردند و هنوز هر جا بتوانند این کار را میکنند.
جمهوری اسلامی با ایجاد قوانین تبعض جنسی تلاش کرد عملابرای شرکت زنان در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، مانع تراشی کند. مبارزات جدی در جامعه از بدو سرکار آمدن جمهوری اسلامی، زنان را به شرایط و موقعیت سیاسی اجتماعی دیگری راند. اما در بیست سال گذشته و با توجه به بالا رفتن آگاهی سیاسی در کل جامعه، زنان “حتی مسلمانها هم که مزدور رژیم نبودند” علیه فشار و اختناق آپارتاید جنسی ایستاده اند. علیه قوانین ضد بشری تعدد ذوجات ایستادند. کمپین یک میلیون امضا راه انداخته اند. در ایران زنان عملا در کلیه عرصه ها فعالیت خودرا شروع کردند مثلا بیش از شصت در صد زنان و دختران در دانشگاه ها حضور دارند، در نتیجه همین فشار مبارزات زنان و مردم جمهوری اسلامی مجبور شده زنان را در فعالیتهای جامعه شرکت و دخالت دهد اما با ایجاد قوانین تبعیض جنسی در مسیر پیشرفت آنها مانع تراشی میکنند. برای اثبات این مسائل اشاره میکنم به قوانین ضد زن جمهوری اسلامی و نظر شمارا به قوانین ضد انسانی در حکومت مذهبی جلب مینمایم. لازم میدانم نظر شما را به قوانین رسمی جمهوری اسلامی در مورد فعالیت زنان در جامعه جلب کنم تا متوجه عمق و موضع ضد بشری اسلام علیه زنان و برابری انسانها شد. همین جان میتوان به روشنی آپارتاید جنسی را لمس کرد، دید و بوضوح نشان داد.

باز هم تحمیل تبعیض و نا برابری بر زنان!

الف/ در سطح علمی و تحصیلات مثلا کار وکالت و در سطح کارشناسی قضایی، در ماده ۴۵۹ قانون مجازات عمومی؛ زنان کارشناس با مردان کارشناس فرق دارند. این قانون میگوید گواهی دو کارشناس خبره مرد برای تشخیص جرم کافیست.در غیر اینصورت اگر یک کارشناس خبره مرد و دو زن خبره کارشناس نظر بدهند نیز تشخیص قابل قبول است. اینجا به عینه علم و دانش توانایی علمی زنان، تخصص و تحصیلات آنها ارزش مساوی با مردان در همان سطح ندارد و دانش زنان نصف مردان بحساب میاید. مضاف بر اینها آپارتاید جنسی زنان را مجبور میکند (مثل سیاهان در آمریکا که حق نداشتند بغل دست سفید پوستها در اتوبوس بنشینند) در بخش عقب اتوبوس سوار شوند و در همه محلهای عمومی در جامعه ایران زنان باید پشت سر مردان بصف بایستند.
ب/ از نظر اقتصادی و شرکت در فعالتهای اقتصادی، قوانین جمهوری اسلامی میگوید؛
براساس بند چهار از اصل چهل و سوم و بند شش از اصلهای نوزدهم، بیستم و بیست و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی:” اجبار افراد به کار معینی و بهره کشی از دیگری ممنوع است. مردم ایران از هر قوم وقبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند.رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود. همه افراد از زن و مرد در حمایت قانون قرار دارند. هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند”
اولا در این قانون از برابری جنسی صحبتی در میان نیست. ثانیا دست صاحب کار را باز گذاشته تا تحت نام مخالفت با شئونات اسلامی یا مصالح عمومی هر بلایی را سر کارگر زن بیاورد. مثلا اگر زنی شوهرش مخالف کار کردنش باشد هیچ کس بهش کار نمیدهد. طبق ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی “مرد رییس و سر پرست خانواده است” حتی جدیدا برای صاحب کارانی که زن هستند قانون وضع کرده اند که زنان صاحب رستوران باید یک مباشر مرد داشته باشند. طبق ضوابط جدید اداره نظارت بر اماکن عمومی ؛ زنان برای مدیریت رستوران باید یک مباشر مرد داشته باشند. در غیر اینصورت از فعالیت آنها جلوگیری خواهد شد. رئیس اتحادیه صنف رستوران داران میگوید: “طبق ضوابط جدید زنان علاوه بر گذراندن تمام مراحل قانونی و ارائه مدارک لازم باید یک مرد را بعنوان مباشر خود معرفی کنند. در غیر اینصورت اجازه کسب نخواهند گرفت” بقول مسئول نیروی انتظامی با نبودن مباشر مرد، امنیت اجتماعی منطقه بخطر میافتد.
اینها قوانین و مقرارات تبعیض جنسیتی و چهارچوبه اداری آپارتاید جنسیتی در ایران را نشان میدهند. اینها نمونه های روشن و بارزی است که درست آپارتاید جنسیتی در ایران جمهوری اسلامی را رسمیت بخشیده و بهمین خاطر نصف انسانهای جامعه ایران در پرتو ضد انسانی بودن قوانین مردیالار/ مذهبی و اسلامی جزو شهروندان درجه دوم هستند.
این قوانین و این جامعه با چنین سازمانی لایق زندگانی بشر مدرن و مبارز نیست. باید علیه آن مبارزه کرد و روز هشت مارس را به روز اتحاد برای سرنگونی قوانین و حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل نمود. .
.

گرامی باد هشت مارس