در رد نظرات و ادعاهای عضو سابق هیات مدیره سندیکای واحد

دیانا نامی – نظیره معماری

نامه سرگشاده  منصور حیات غیبی (عضو سابق هیات مدیریه سندیکای واحد تهارن و حومه)، به سازمان ملل در ترکیه دارای نکات بسیار مهمی هستند. روی نکاتی از این نامه لازم است مکث کرد  و استنتاجات عملی این نظر و عملکرد اقای غیبی را بیشتر متوجه بشویم. در واقع  مهم است که هیات مدیره سندیکای واحد و اعضای این سندیکا در مورد اظهار نظر این عضو سابق هیات مدیره و رفیقشان پاسخ و قضاوت کنند. فکر میکنیم این توقع بسیار ابتدایی باشد از یک سندیکای کارگری که سراپای وجود خود و اعضایش بر علیه ظلم و بی عدالتی و قوانین ارتجاعی است.

آقای منصور حیات غیبی به سازمان ملل در ترکیه مینویسند که : “شخصی به نام منصور اسانلو با اغفال و فریب همسرم مریم ضیا او را از مرز های غیر قانونی جمهوری اسلامی عبور داده و…” ( از نامه آقای حیات غیبی به سازمان ملل- این نامه در پایین صفحه ضمیمه است)

منصور حیات غیبی یک “جنایتکار” و یک “آدم ربا” را دارد به سازمان ملل معرفی میکند. اقای حیات غیبی  منصور اسانلو که زندگی اش بعنوان یک کارگر رنج کشیده و به عنوان یک مبارز و یک رهبر کارگری  برای دوست و دشمن شناخته شده است، معرفی میکند. او انتظار دارد به این عنوان با وی رفتار شود. این واقعیت ندارد و این ادعا قبل از هر چیز منصور حیات غیبی را در کنار دادگاه های شرعی در ایران قرار میدهد که البته و متاسفانه با افتخار چنین موقعیتی را پذیرفته است. قبح مساله در این است که در کنار این ادعا، مریم ضیا نه به عنوان یک فرد، یک انسان مستقل و یک زن بلکه بعنوان “همسر” ایشان و بعنوان دارایی و ملک و مال ایشان که دزدیده شده و اغفال شده و فریب داده شده معرفی میشود. در این یکی هم ذره ای از واقعیت وجود ندارد و یک خروار توهین و تفکرات ضد زن بیرون زده شده است. مریم ضیا مانند همه زنان و بسیاری از زنان آگاه و پیشرو در مبارزات کارگران و زنان برای احقاق حقوقش مبارزه کرده است، شناخته شده است و بعنوان یک مادر افتخاری که بر اثر این مبارزاتش نصیبش شده است را خیلی ها ندارند، مریم ضیا لابد مانند بسیاری از زنان جامعه ما و خیلی از جوامع دیگر در دنیا تا هم اکنون شانس زندگی ازاد و برابر را پیدا نکرد، این انتخاب را بهر دلیلی نداشت و مدتی را هم در زندانی به اسم خانواده با فردی بنام حیات غیبی گذرانده است!

حیات غیبی در جای دیگری در وبلاگشان نوشته اند که ” آیا زن فمنیست در جامعه لیبرالی و بی جان سرمایه داری می خواهد آزاد شود ؟  ملعبه و اسباب بازی جامعه مرد سالاری شود ؟ آزادی زن در چنین جوامعی شعاری بیش نیست”

 همین اظهار نظر ایشان را در کنار اغفال شدن و فریب خوردن مریم ضیا بگذارید واقعا چه نتیجه ای از این گرفته میشود؟ ایا جامعه  “لیبرالی و بی جان سرمایه داری” که ایشان معرفی میکنند و در سنت ارتجاعی مردسالار و مذهبی به زن رایج است، نگاهش به زن مانند حیات غیبی است؟ ایا واقعا نباید هزار بار این “جامعه لیبرال و بی جان سرمایه داری” را به جامعه جان دار و دادگاه های شرع اقای حیات غیبی و کیهان شریعتمداری ترجیح داد؟  اظهارات شکر الود اقای حیات غیبی در مورد یک زن که مدتی را هم در اسارت چنین مردی بوده است  نباید از محیط کارگران و ازادیخواهان طرد کرد؟ کسی که ابتدا به ساکن یک زن را انسان محسوب نمیکند عمیقا مردسالار، عمیقا برده و عمیقا ضد زن است. این تصویری که اقای حیات غیبی از جامعه غربی میدهد که زن اسباب بازی دست مرد و  جامعه است چه اندازه مصداق نظر و عملکرد خود اقای حیات غیبی و مردان مشابه ایشان هستند که نا سلامتی در پی رها کردن زنان و مردان جامعه از بردگی و استثمار سرمایه داری و فرهنگ ارتجاعی اش زمانی ادعا داشته اند و یا مدعی هستند؟! این تصور ضد زن درمیان مبارزین و انقلابیون و در میان تشکلی که بنیادش بر ضد ظلم و نابرابری استوار شده است نباید امکان رشد بیاید و هر لحظه باید خشکانده شود. هیات مدیره سندیکای واحد و اعضا آن و اعضای سندیکا لازم است از این خزعبلات ضد زن فاصله شان را نشان بدهند.

حیات غیبی این گونه اقدامات تکمیلی خود را به سازمان ملل گزارش میدهد تا انها را به اصطلاح در مقابل نه تنها شکایت یک فرد بلکه ادعای دادگاه و ادارات این کشور قرار دهد: ” اینجانب از طریق قانونی اقدامات لازم را انجام داده ام ،در دادگاه خانواده تهران و همچنین دادسرای انقلاب  و دادگاه ارشاد شکایاتی را تنظیم نموده ام که امیدوارم با رسیدگی عادلانه اقدامات لازم جهت پیگیری قانونی موضوع انجام شود”

از نظر حیات غیبی چنین “شیاطینی” که قصد فراری دادن فرزندان مشترک ایشان و مریم ضیا را هم دارند باید افشا و مورد تعیقب قرار بگیرند و به جرم باز هم “آدم ربایی” مورد تعقیب قرار بگیرند. حیات غیبی به این ترتیب هر گونه تلاش یک مادر و فرزندانش را برای ملحق شدن به هم مسدود میکند تا حلقه انتقام از “همسرش” تکمیل شود و مونا و فاطمه هم ممنوع الخروج باشند و هر اقدامی برای ملحق کردن این فرزندان و مادرشان با “اقدامات” اقای حیات غیبی روبرو شود. اما مساله این است که مریم ضیا و حیات غیبی بیش از دو سال است که عملا زندگی جدایی داشته اند و دقیقا با اتکا به جامعه مورد نظر اقای حیات غیبی برای دفاع کثیف و ارتجاعی از مرد در برابر زن و تبدیل زن به برده در جامعه و ابزاری برای هر نوع تو سری زدن و تحقیر و تجاوزی، ایشان ورقه ننگین اسارت مریم (طلاقنامه) را امضا نکرده اند و اکنون با اتکا به همین قوانین و فرهنگ میتوانند این چنین در وصف دو انسان و دو همسنگر سابقش حرف بزند.

در اینجا لازم است ما هم بعنوان  انقلابیون کمونیستی که سالهای زیادی است در دفاع از “شیاطینی” همچون مریم ضیا و اقای اسانلو که اتفاقا سابقه مبارزاتی و زندگی و محرومیت هایشان برای ما عیان است، بیشتر آستین های مان را بالا بزنیم. بعنوان کسانی که نه تنها کل دم و دستگاه حکومت جنایتکار اسلامی و قوانین جاری ضد زن آن را به مبارزه ای همه جانبه در زندگی خود تبدیل کردیم، بلکه بعنوان کسانی با تجربه بیش از ده سال نجات هر روزه جان زنان و فرزندانشان از ازدواج های اجباری و اجحافات مردان و خانواده هایشان و سنت های ارتجاعی و کثیف بر زن،  عمیقا خود را در کنار مریم ضیا و اسانلو قرار بدهیم و چنین افکاری را بیشتر افشا کرده و در مقابلش ایستادگی کنیم.

هیات مدیره سندیکا در برابر گفته هایی که به او منتسب میشود نمیتواند سکوت کند چرا که اظهار نظر اعضا و سازمان سندیکا دراین مورد اخیر بسیار مهم است. اینده سندیکا و کیفیت فعالیتش در گرو این ها است. اقای حیات غیبی در همین نامه خود به سازمان ملل ادعا میکند: ” در آخر اعلام می کنم بنا به تصمیم هیئت مدیره سندیکا منصور اسانلو هیچگونه سمت و مسئولیتی در این تشکل مستقل ندارد و ایشان به دلیل تخلفات اشاره شده از سندیکا اخراج شده است

هیات مدیره سندیکا در رابطه با این ادعای حیات غیبی چه میگوید؟  اینجا حیات غیبی بر نکته بسیار مهمی تاکید دارد و میگوید که برکناری اسانلو به “دلیل تخلفات اشاره شده” بوده است. تخلفات اشاره شده منظور همین تخلفات اشاره شده در نامه حیات غیبی به سازمان ملل است. هیات مدیره سندیکا چه جوابی به این مساله دارد؟

بیش از یک ماه است مباحثات بسیار زیادی حول مساله تصمیم هیات مدیره سندیکای واحد در جریان است. بسیاری آگاهانه تلاش کردند از تصمیم اعلام برکناری اسانلو به دلیل “تخلفات”  “حرکتی رو به جلو در جنبش کارگری” کشف کنند و امروز با نامه حیات غیبی بیشتر معلوم میشود که چه پیشروی بزرگی نصیب طرفداران این نظریه شده است! شاید نامه حیات غیبی و دیگر اقداماتش در سایه این پیشرویها دارد صورت میگیرد! قبلا هم معلوم بود که نامه “تعدادی از فعالین سندیکا” چگونه ماتریال این “پیشروی” را فراهم کرده بود. نامه “تعدادی از فعالین سندیکا” که اکنون دیگر ربط آن به اقای حیات غیبی و نظراتشان در مورد اسانلو و مریم ضیا اکنون دیگر  کاملا واضح است، نشان داد که چه اندازه توانست بر تصمیم هیات مدیره در اعلام چنین نظری تاثیر بگذارد. محافل و فرقه های مختلف هم در پی کشف مبارزه طبقاتی تمام عیار در اوج دوری از هم و بر حسب “اتفاق” دارای یک جهت و سیاست های مشترکی در این قضیه شدند و این هم تجربه جالبی در فعالیت اینها بود. اینک تعقیب مریم ضیا و اسانلو با اتکا به دادگاه و احکام جزایی حکومت اسلامی و “رشادت و پیگیری” اقای منصور حیات غیبی، ممنوع الخروج کردن بچه های مریم ضیا و بالاخره ربط مستقیم تصمیم هیات مدیره به “تخلفات” مورد نظر اقای غیبی قرار است دنباله این موضوع باشد. هیات مدیره سندیکای واحد چگونه هر گونه رابطه مورد ادعای اقای غیبی را میتواند توضیح بدهد و مهمتر اینکه توقع این است این افکار و نظرات عضو سابقش را مورد نقد قرار بدهد و حداقل انها را از خود و سندیکا دور کند و دور بریزد و اجازه ندهد این چنین چرندیات ضد کارگری و ضد زن تحت عنوان ” عضو سابق سندیکای واحد” به این سندیکا و اعتبارش مرتبط شود. سرنوشت اقای حیات غیبی با چنین اعمال و نظراتی بسیار “معلوم” است آنچه که نا معلوم است نظر سندیکا در مورد این ادعا های منصور حیات غیبی است.

diana.nammi@gmail.com

nmehmari@gmail.com

۷ اسفند ۱۳۹۱

۲۵ فوریه ۲۰۱۳

ضمیممه:

نامه منصور حیات غیبی به سازمان ملل

 نامه سرگشاده به سازمان پناهندگان ترکیه (UN)

من منصور حیات غیبی عضو سابق هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه هستم که این درد نامه را برای شما ارسال می کنم :

شخصی به نام منصور اسانلو با اغفال و فریب همسرم مریم ضیا او را از مرز های غیر قانونی جمهوری اسلامی عبور داده وبا ورود به ترکیه و حضور در نمایندگی سازمان ملل مریم ضیا را همسر خود معرفی کرده است تا بتواند با کمک شما مراحل پناهندگی خود را سپری کند.

 اینجانب از طریق قانونی اقدامات لازم را انجام داده ام ،در دادگاه خانواده تهران و همچنین دادسرای انقلاب  و دادگاه ارشاد شکایاتی را تنظیم نموده ام که امیدوارم با رسیدگی عادلانه اقدامات لازم جهت پیگیری قانونی موضوع انجام شود .

لذا از شما عزیزان تقاضا دارم به خاطر خیانتی که این دو نفرانجام داده اند، در صورت امکان هیچ کمکی برایشان در نظر نگیرید همچنین قابل ذکر است این شیاطین قصد فراری دادن دو فرزندم به نام های مونا و فاطمه حیات غیبی را هم دارند

در آخر اعلام می کنم بنا به تصمیم هیئت مدیره سندیکا منصور اسانلو هیچگونه سمت و مسئولیتی در این تشکل مستقل ندارد و ایشان به دلیل تخلفات اشاره شده از سندیکا اخراج شده است / با احترام

منصور حیات غیبی

۱/۱۱/۱۳۹۱