در دفاع ازاطلاعیه هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد (جواب به آقای محمود قزوینی)

حمله مخالفین سندیکای شرکت واحد با اعلام رسمی شکست شان بتوسط آقای محمود قزوینی وارد مرحله ی جدیدی شده است. منظور مقاله حاضر بررسی این حمله جدید و ریشه یابی آن است.

در آغاز می بایست یک نکته را روشن بکنم. با کمال تاسف برای فحاشان، ما تجربه زیادی در امر شنیدن فحش و ناسزا داریم. از دوران نوجوانی خود در زندان رژیم وقتی که زیر بازجویی “به قول بازجویان تعزیر” قرار داشتیم، یاد گرفتیم تمام توان و حواس خود را  متمرکز برای حفظ اطلاعات و جان رفقایمان اختصاص بدهیم و نگذاریم که فحش های آبدار بازجویان، … تاثیری بر ما بگذارند. همچنین در موقع پخش اعلامیه های خود در میدان انقلاب، جوادیه،  گمرک…با شنیدن چنین فحش ها و ناسزا هایی نه تنها ذره ای ترس در دل های ما راه نیافت بلکه با احساس حقانیت بیشتر و مصمم تری به راه خود ادامه دادیم.

در آن روزها هیچ پاسخی به فحش ها و عکس العمل های هیستریک ندادیم، حال هم جوابی به فحش های شما نخواهیم داد.

در جواب خود تنها، خوانندگان را رجوع می دهم به اساسنامه شرکت واحد۱، اطلاعیه هیئت مدیره سندیکا۲ و مقاله آخر خودم با عنوان “باز هم در دفاع از اطلاعیه هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه” این مقاله تنها ببررسی اساسنامه ای اطلاعیه هیئت مدیره سندیکا پرداخته و بدین وسیله سعی در اثبات حقانیت تصمیم هیئت مدیره سندیکا و اطلاعیه آن داشته است.

در این نوشته به بررسی دو مقاله آقای محمود قزوینی با عناوین “اگر در ترکیه می زیستم” و ” برای اطلاع ( وبلاگ حیات غیبی، عضو هیات مدیره سندیکا)”۳  می پردازم، چرا که به نظرم این مقاله ها قابل تامل هستند.

در مقاله “اگر در ترکیه…” که به تاریخ ۲۵ بهمن ۹۱ نگاشته شده، در پارگراف اول آمده است ” من در مقاله ای خوشبینانه نوشتم، هیئت مدیره میتواند بر بحران غلبه کند، اما پیشرفت واقعه دارد خلاف این خوشبینی را نشان میدهد.” یعنی آقای قزوینی با خوشبینی فکر می کردند، هیئت مدیره مسیر دلبخواهی ایشان را در پیش خواهد گرفت، اما بعد متوجه شدند که این خوشبینی بی اساس بوده است و پیشرفت واقعه دارد خلاف این خوشبینی یعنی نیت و خواست ایشان را در پیش می گیرد. آقای قزوینی در جای دیگر می گویند ” راه حلی که هیئت مدیره سندیکا پیدا کرده اند نادرست است.” و تنها دلایلی که در خطا بودن این تصمیم هیئت مدیره مبنی بر برکناری آقای اسانلو از ریاست هیئت مدیره می آورند: ” شٌک برانگیزنده بودن اطلاعیه” و اینکه “این اطلاعیه محصول اختناق و سرکوب می باشد” و یا اینکه “مدافعین هیئت مدیره هم با دفاع از اطلاعیه هیئت مدیره کار را بدتر کردند” می باشند. مضمون این مقاله بیان کننده این واقعیت است که علی رغم خواست و تلاش آقای قزوینی و دوستانشان در جهت ممانعت و مخالفت با برکناری آقای اسانلو، ایشان متوجه شده اند که در شرایط کنونی در نیت شان ناموفق بوده اند. همچنین در ادامه توضیح داده اند که ” چنین اطلاعیه ای نمیتوانست در کشوری که ذره ای آزادی سیاسی  در آن وجود دارد سر بر بیاورد.” یا می گویند “اگر کشور ما مثل ترکیه یا کشورهای اروپایی بود، اصلا هیئت مدیره یک چنین اطلاعیه ای را نمی داد.”

خواننده خود با خواندن این مقاله متوجه اغتشاش و استیصال فکری آقای قزوینی می شود، بطور نمونه شکٌ زدگی ایشان از دیدن اطلاعیه چه ربطی به درستی یا نادرستی اطلاعیه هیئت مدیره سندیکا و برکناری آقای اسانلو از هیئت مدیره دارد! همچنین ایشان می دانند که چنین اطلاعیه هایی در کشورهای اروپایی یا ترکیه هیچ جاروجنجالی به پا نخواهد کرد. این مسائل هر چند برای خود ایشان شکٌ برانگیز بوده، اما در انتخابات آزاد سندیکایی دائما هیئت مدیره های آنها رئیس جدیدی انتخاب کرده و اسناد و مدارک از رئیس سابق خود تحویل گرفته شده و روابط رئیس هیئت مدیره سابق بر طبق ضوابط اساسنامه ای فسخ و دوباره به رئیس جدید ابلاغ می شود. برعکس آنچه که ایشان می گویند این برخوردهای آقای قزوینی و امثال ایشان است که نه تنها در کشورهایی همانند ترکیه بلکه در ایران خفقان زده هم عجیب غریب و با محتوایی غیر شورایی است. آیا کسی در جوابیه “ای ت اف”۴ نشانی از شکٌ زدگی و تعجب می بیند!؟  بر خلاف ادعای ایشان از روند واقعیات چنین بر می اید که کارگران عضو هیئت مدیره سندیکا از ایشان که در خارج از شرایط اختناق زندگی می کنند بیشتر به قوانین این کشورها و روابط تشکل های کارگریشان مسلط و آشنا هستند.

پریشانی آقای قزوینی از روند کار هیئت مدیره سندیکا که بر خلاف خواست ایشان بوده، کار را به جایی رسانده که برکناری آقای اسانلو از سمتشان را با ترور یکی از رهبران سندیکاهای کارگری تونس برابر دانسته اند. این نشانه حد سرخوردگی ایشان است واگر نه برکناری از سمت ریاست هیئت مدیره کجا و ترور کجا! ایشان در آخر این مقاله خواهان خاتمه درگیری ها شده اند و به کارگران سندیکا و هیئت مدیره آن رهنمود می دهند که از کارگران تونسی آموخته “همه با هم فراخوان اعتصاب عمومی” بدهند. نوشته بعدی آقای محمود قزوینی با عنوان” برای اطلاع ( وبلاگ حیات غیبی، عضو هیات مدیره سندیکا)” در تاریخ ۲۷ بهمن یعنی درست دو روز بعد از مقاله قبلی ایشان نوشته شده است. در این نوشته کوتاه ایشان از خواست “همه با هم” و “فراخوان اعتصاب عمومی” و درس گیری و آموختن از کارگران تونسی هیچ خبری نیست! انگار نه انگار که ایشان مخالف درگیری و اغتشاش در درون سندیکا بودند. آقای قزوینی مسئله شخصی آقای حیات غیبی را دست آویز قرار داده و بدین وسیله می خواهد آن را به هئیت مدیره سندیکا مربوط کرده تا بدین طریق دوباره به هیئت مدیره سندیکا حمله بکند. این “آقای متین” که تا دیروز با دریافتن از شکست خود، خواهان به اصطلاح “همه با هم بودن” بودند، امروز چهره واقعی خود را نشان میدهند. ایشان نوشته اند” ادبیات نامه حیات غیبی به سازمان پناهندگی ترکیه همان ادبیاتی است که در نامه هیات مدیره به فدراسیون جهانی اتحادیه های حمل و نقل جهت  برکناری اسالو به کار رفته است…

طبق اظهارات ایشان در مقاله قبلی “این مدافعین اطلاعیه و هیئت مدیره بودند که فضا را متشنج کرده و نمی گذاشتند سندیکا و هیئت مدیره کار اصولی خود را به پیش ببرد” و باعث شکست نقشه ایشان شدند، آقای محمود قزوینی خود را مدافع “اتحاد برای اعتصاب عمومی” قلمداد کرده اند. اما تنها دو روز بعد از نوشتن آن مقاله در این نوشته کوتاه هیئت مدیره سندیکا و برکناری اسانلو را در کنار برخوردهای آقای حیات غیبی قرار داده اند. ایشان تمام اساسنامه سندیکا، هیئت مدیره سندیکا و خود سندیکا و اعضای آن را با این روش زیر سوال برده اند. با اینکه خودشان به خوبی می دانند مسائل شخصی آقای غیبی هیچ ارتباطی با سندیکا ندارد، بتوسل به این مسئله می خواهند بر احساسات انساندوستانه فعالین حقوق زنان  و زنان تحت ستم جامعه متوسل شده و با فرصت طلبی از آن برای ایجاد جنگ روانی در درون سندیکا سوء استفاده بکنند. ایشان در این نوشته کوتاه چهره واقعی خود را به کارگران نشان می دهند.

همانطورکه در مقاله قبلی ” باز هم در دفاع از اطلاعیه …” ثابت کردم، تصمیم گیری هیئت مدیره سندیکا کاملا بر اساس مصوبات سندیکا و حقوق شورایی هیئت مدیره آن انجام گرفته است، و اما مشکل آقای حیات غیبی شخصی بوده، به فرهنگ عقب مانده جامعه و به قوانین ضد زن حکومت سرمایه جمهوری اسلامی بر می گردد. مشکل آقای قزوینی هم برخواسته از منافع فرصت طلبانه خودشان است، ایشان از شکست گرایش فکری خود رنج می برند، هیچ کدام از اینها ربطی به اساسنامه سندیکا، خود سندیکا و برکناری آقای اسانلو از ریاست هیئت مدیره ندارند. هر اعتراضی بر علیه قوانین ضد زن جمهوری اسلامی در حیطه درگیری با خود نظام و در خواست سرنگونی این رژیم قرار دارد و هیچ ربطی به مسائل پیش آمده در درون سندیکای شرکت واحد نمی تواند داشته باشد. در واقع مشکلات آقای هیات غیبی همانقدر با سندیکای شرکت واحد و مسائل آن  بی ربط است که این حمله آقای قزوینی به سندیکا. ایشان هم مثل خیل معترضان به هیئت مدیره سوارخ دعا را گم کرده و به جای حمله به رژیم ضد زن و ضد کارگر، به سندیکا و هیئت مدیره آن حمله ور شده اند. وضعیت آقای محمود قزوینی همانند غریق یست که برای نجات خود حتی به پر کاهی هم متوسل می شود. مقالات آقای قزوینی برای کارگران، بویژه کارگران شرکت واحد آموزنده می باشند، دقیقا با خواندن این مقالات و درک تناقض گویی ها ی موجود در اینهاست که کارگران می توانند دوستان و دشمنان خود را بشناسند.

 (۱

http://www.syndicavahed.asia/index.php?option=com_content&task=view&id=26&Itemid=12

 (۲

 http://www.syndicavahed.asia/index.php?option=com_content&task=view&id=403&Itemid=10

 (۳

http://www.azadi-b.com/arshiw/?cat=73

 (۴

http://www.ofros.com/etelayee/syndicav_bkmo1.htm

نامه آی تی اف در باره موضوع رانندگان اخراجی و تایید برکناری منصور اسالو

نامه آی تی اف به سندیکا در مورد اخراج غیر قانونی سه تن از رانندگان شرکت واحد آقایان وحید فریدونی ، حسن سعیدی و ناصر محرم زاده و تایید برکناری رئیس پیشین سندیکا
امروز آی تی اف موضوع سه راننده اخراجی سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد را مستقیما با دولت ایران مطرح کرد.
دیوید کاکرافت؛ دبیر کل آی تی اف پس از اینکه خبر اخراج این رانندگان را از زبان ابراهیم مددی، نایب رئیس سندیکای شرکت واحد که از سازمان های عضو آی تی اف است، مطلع شد، در نامه هایی به رئیس جمهور و وزیر کار خواستار بازگشت به کار این رانندگان اخراجی شد.
نام های این سه راننده حسن سعیدی، ناصر محرم زاده و وحید فریدونی است. هر سه این رانندگان از اعضای فعال سندیکا هستند و پس از فعالیت برای افزایش دستمزد کارگران از کار اخراج شده اند. اخراج این سه نفر مستقیما به فعالیت های اتحادیه کارگری آن ها مربوط است.
دیوید کاکرافت به ابراهیم مددی؛ نایب رئیس سندیکای شرکت واحد” قول داده است که آی تی اف به حمایت خود از هئیت مدیره سندیکای واحد که اولین اتحادیه عضو آی تی اف در ایران است در دفاع از اعضای خود ادامه خواهد داد.”
دیوید کاکرافت همچنین تصمیم هئیت مدیره سندیکا را مبنی بر برکناری منصور اسانلو از پست خود بعنوان رئیس سندیکا برسمیت شناخت و تاکید کرد: “ما حق هئیت مدیره را بعنوان هئیت منتخب اداره کننده سندیکا برای این تصمیم به رسمیت می شناسیم و آن را کاملا رعایت می کنیم.”

متن انگلیسی بیانیه آی تی اف اینجا کلیک نمائید.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه