رهبری فرقه مجاهد از پیروانش چه می خواهد؟ در حاشیه قیقاجهای رهبری فرقه مجاهد متعاقب موشک باران قرارگاه لیبرتی

مقدمه:

بنا به گزارشات، ساعت ۵ بامداد روز ۹ فوریه ۲۰۱۳، قرارگاه لیبرتی که محل تجمع هواداران فرقه مجاهد در عراق است مورد اصابت موشک و خمپاره قرار گرفت و حداقل ۶ نفر کشته و نزدیک به ۵۰ نفر زخمی بجای گذاشت. کمپ لیبرتی در نزدیکی فرودگاه بغداد قرار دارد و به رغم پوشش نظامی شدیدی که باید از سوی ارتش و حکومت عراق داشته باشد، این جنایت را شاهد بود. مدتی بعد واحدهای سپاه پاسداران رژیم اسلامی خبر حمله موشکی به این قرارگاه را تایید کردند و همه شواهد حکومت اسلامی ایران را نشانه گرفته است. بسیار بعید به نظر می رسد که حکومت اسلامی عراق در این جنایت با عمال رژیم در ایران همکاری نکرده باشند.

قرارگاه لیبرتی قرارگاه کوکی است که نزدیک به ۳۲۰۰ نفر از هواداران فرقه مجاهد را در خود جای داده.این افراد مدتی قبل از “کمپ اشرف” به این قرارگاه منتقل شدند به امید اینکه به قول حکومت عراق و کمیساریای حقوق پناهندگی، بتوانند بعد از پروسه شدن به کشورهای امن اروپا یا امریکا منتقل شوند.

گزارشات خود ساکنین این قرارگاه حاکی است که وضع بهداشتی و امنیتی این قرارگاه بسیار وخیم است و مسئولین حکومت عراق و امور پناهندگی سازمان ملل همکاریهای لازم برای حفظ امنیت این ساکنین هوادار رجوی و مریم را انجام نداده اند.(۱)

سوال برای هر آدم انساندوستی اینست که چه باید کرد؟ مهم نیست این ذوب شدگان در مسعود و مریم چه فکر می کنند، مهم اینست که چه باید کرد که جانسان نجات پیدا کند تا فرصتی یابند و بخود آیند و خود شوند؟ بالاخره ادمها باید فرصت داشته باشند تا چشمهان باز شود!

متعاقب انتشار این خبر ، دو فراخوان در مدیای آلترناتیو و فیسبوک دست بدست شد. یکی از سوی “ساکنین لیبرتی”(۱) و دیگری از سوی فعالین سیاسی مستقل(۲و۳).

فراخوان  اول که مدعی بود که از سوی ساکنین لیبرتی نوشته شده، مدل اطلاعیه های رهبری مجاهد را دنبال می کند و از کمیساریای عالی پناهندگان می خواهد که “اگر نتوانند ساکنین لیبرتی را به امریکا منتقل کنند ، بعنوان انتخاب دوم به قرارگاه اشرف برگردانند”.

فراخوان دوم که از سوی فعالین آزادیخواه مستقل انتشار یافت، از سر انساندوستی ، خواسته بود که رهبری مجاهد سریعا بپذیرد که با مسئولین پناهندگی هماهنگی شود و ساکنین لیبرتی به کشور امن ثالث منتقل شوند.

ماجرا به این “اختلاف ” پایان نیافت و فعالین فرقه مجاهد در اینترنت و فیسبوک شروع کردند به لیچاربافی و حمله و شانتاژ و اتهام زنی به فعالینی که خواستشان انتقال فوری ساکنین لیبرتی به کشور امن ثالث بود! باران “مزدور مزدور” بود که از سوی این فرقه ایها باریدن گرفت! متد بسیار شناخته شده و نخ نمائی که چندین دهه است اساس فرهنگ دارودسته رجوی است. (۴)

در این مقاله کوتاه ، تلاش خواهم کرد مقداری از سطح این ماجرا عمیقتر شوم و توضیح دهم که بواقع راه حل این کمدی تراژدی فرقه در عراق چیست؟

(۱)تناقض نهفته در برخورد رهبری فرقه مجاهد به مسئله کمک به ساکنین لیبرتی:

هر انسان صادقی می فهمد که وقتی یک گروه ۳۲۰۰ نفره از قرارگاهی به قرارگاهی کشیده می شود در کشوری که بی امنتیتی وجه مشخصه اش هم هست و حکومتش با رزیم اسلامی همکاری نزدیک دارد، راه حل باید بیرون رفتن از اون کشور باشد! حداقل شعور و انساندوستی حکم می کند که هم صدا شد و فراخوان داد تا هر چه زودتر این ماجرای دردناک خاتمه یابد.

فرقه مجاهد در زمان حکومت صدام بیش از ۱۰ هزار نفر (یا بیشتر) نیرو در اردوگاههای نزدیک مرز ایران داشت و مرتب توسط حکومت صدام از جهت مالی و نظامی حمایت می شد. متعاقب سرنگونی صدام ارباب جدید عراق یعنی حکومت امریکا صلاح دید که از این فرقه به عنوان ابزار مصالجه استفاده کند و زمانی انها را تحت فشار قرار دهد و زمانی “از لیست در بیاورد” تا مانورهای سیاسیش با رژیم موفقتر باشد.حکومت عراق هم در این دارم سیاسی سهم خودش را می خواست و رژیم اسلامی که نیروهای نظامی و سیاسیش در عراق مستقر هستند بیرون راندن و انهدام فرقه مجاهد را بعنوان شرط اساسی هرگونه همکاری با حکومت امریکا گذاشتند روی میز. لذا فرقه مجاهد در همه میزهای مذاکره حضور داشت ، نه بعنوان طرف مذاکره بلکه بعنوان موضوع سازشها و فشارهای سیاسی .

فراخوان فعالین ازادیخواه برای بیرون بردن این ساکنین لیبرتی به کشور ثالث هدفش حفظ جان انهاست.چرا رهبری فرقه مجاهد اینگونه و خشمگین به این فراخوان می نگرد؟ مگر در بیانه شان ، خود اینها نگفته اند هدفشان بیرون بردن ساکنین است به امریکا؟ مگر “برگشت به لیبرتی” را بعنوان گزینه دوم انتخاب نکرده اند؟ لذا در انتخاب اول منطقا باید اینها هم جهت باشند با فراخوان ازادیخواهان؟ چرا بجای هم اوائی با ازادیخوهان حامی نجات ساکنین لیبرتیریال بازان اتهام و “مزدور مزدور” دارد می بارد؟!

از دید من این تناقض است و حتما باید دلیلی داشته باشد:

(۲) چرا رهبری فرقه مجاهد به ماندن این ساکنین لیبرتی در عراق و برگشتشان به اشرف  نیاز دارد؟

از دید من دو علت اصلی برای اصرار رهبری مجاهد به ماندن باقیمانده های فرقه در عراق مترتب است:

الف: ماندن “کمپ مجاهد در عراق” بعنوان ابزار چانه زنی سیاسی با حکومت امریکا

در شرایط حاضر رهبری فرقه مجاهد این باقیماندها از لشگر شکست خورده مجاهد را ابزاری می داند برای معامله سیاسیش با حکومتهای غرب. ماندن اینها را در عراق لازم دارد. ماندن یگ گروه حتی به کوچکی این عده بواقع برگی است برای رو کردن در مذاکرات حول “دولت آلترناتیوی” که حکومتهای غرب دیر یا زود مجبورند سازمان دهند تا در رقابت ناشی از انقلاب سرنگونی طلبانه بر علیه رژیم اسلامی ، عقب نمانند.

ب:نگه داشتن سازمان فرقه و جلوگیری از هم پاشیدگی درونیش

روانشناسی فرقه ها همیشه حکم می کند که هوادارنش را در قلعه ای و منطفه ای محدود و ترجیحا با سیم خاردار “حفظ” کند. عضو فرقه نباید با دنیای بیرون ارتباط داشته باشد.نباید بتواند با دنیای بیرون بده و بستان فکری و عاطفی داشته باشد. رهبری فرقه هویتش را از نگه داشتن عضو و هوادار فرقه در محدوده فیزیکی و روانی و فکری تعریف می کند.

ج:” نسل فنا” هویت سازی برای فرقه

فرقه ها عموما از نسل فنا از خون و شهادت عضو هوادارشان تفذیه می کنند.تا “فدائی” نباشد و خون ندهد ، فرقه معنی ندارد.رهبری فرقه مجاهد مدتهاست که در ذهن علیلش دارد روزی را رویا می بیند که این باقیمانده “کمپ مجاهد” یا فرد به فرد شکار شود یا جمعی خودکشی کند تا “افسانه فرقه” ادامه یابد و ابزاری شود برای “تدوام”! تاریخ فرقه ها را بخوانید همه این مراحل را طی کرده اند و فرقه مجاهد هم دارد آخرین پله های حیاتش را طی می کند!

(۳)پس راه حل چیست؟

مدتهاست که من بر این عقیده ام که راه حل تراژدی فرقه مجاهد در عراق ، صرفا انتقال اینها به کشور ثالث نیست.بدون شکسته شدن خود فرقه و بیرون آمدن اعضا و هوادارش از مناسبات فرقه ای ، هر جا که بروند همان مسئله گریبانشانرا می گیرد.

خوش حیالی است باور کنیم که این ساکنین لیبرتی را به کشور امن منتقل کنند و دوباره جای دیگر در کمپی بگذارند و همین درام جنایت از بیرون و درون ادامه نیابد.

اگر از هر ادم با انصافی می پرسیدی که چه می شود کرد برای فرقه جیم جونز(۷)؟ پاسخ فقط می توانست این باشد که عضو هوادارش اول باید تصمیم بگیرند که دنبال او نیفتند و خودشان باشند.نفس ماندن درون فرقه، امکان نجات آنرا غیر ممکن می کند. افرادی که خواستند فرقه جیم جونز را از طریق “انتقال به کشور ثالث” نجات دهند ، بجائی نرسیدند! خطر واقعی که این باقیمانده های فرقه مجاهد را تهدید می کند ، خود مناسبات فرقه ای است.

آیا انتقال به کشور ثالث، بدون این خودآگاهی مسئله ای را حل می کند؟ کاشکی اینطور بود!

منابع دیگر:

(۱)فراخوان “مجاهیدن” ساکن لیبرتی یه انتقال به امریکا یا کمپ اشرف”

http://tipf.info/name,zendaniyan,az,erag.htm

(۲)متن جدید فراخوان برای نجات زندانیان لیبرتی از عراق

http://tipf.info/farakhan,khoroj.htm

(۳) کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران در دانمارک: حمله جنایتکارانه علیه اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران ساکنان کمپ “لیبرتی”را محکوم می کنیم

http://www.rowzane.com/annonce-archiev/82-reports/12431————-qq—.html

(۴) کدام دوست با دشمن نشیند؟زهره محسنی پور

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=2836

(۵)اسماعیل هوشیار:آقای مسعود رجوی بشنو!

http://www.azadi-b.com/G/2013/02/post_439.html

(۶)اسماعیل هوشیار: “شرم کنید برای تغییر”

http://tipf.info/BOEI,janbolton.htm

 (۶)ادرس فیسبوک کمپین برای انتقال ساکنین لیبرتی به کشور ثالث

https://www.facebook.com/groups/campaigneliberty/

(۷)تاریخ فرقه جونز

http://en.wikipedia.org/wiki/Jim_Jones