برگی از تاریخ! …….. یاد و خاطره شهین باوفا جاودان!……….

خبر اعدام خانم شهین باوفا در هفته نامه فرانسوی اکسپرس به شرح زیر منتشر شد : 
خانم دکتر شهین باوفا

سن ۳۰

ملیت ایرانی

مذهب احتمال قوی اسلام

شغل پزشکی

تاریخ اعدام ۲۶ تیر ۱۳۵۹

محل سنندج, ایران

نحوه اعدام تیرباران

اتهامات پندار و/یا گفتار ضد انقلابی

خبر اعدام خانم شهین باوفا در هفته نامه فرانسوی اکسپرس به شرح زیر منتشر شد : »
روز سه شنبه ١۶ اردیبهشت ١٣۵٩، دو خبرنگار مجله اکسپرس، کریستیان هش و ژاک هایو، مخفیانه وارد شهر سنندج شدند. این شهر چند هفته بود که شب و روز بمباران می شد… در محیطی امیخته با خون و مرگ (دو روزنامه نگار) به گفتگو با زن جوانی با لبخند و صدایی ملایم نشستند. نامش شهین باوفا بود و مسئول بیمارستان شهدای سنندچ. او از جنون پاسداران سخن گفته بود که شهروندان غیر نظامی را بمباران می کردند… سپس اطاق عمل را به مخبرین نشان داده بود که هدف یک بمب قرار گرفته و منهدم شده بود. شهین باوفا همچنین به انان گفته بود که نیروهای جمهوری اسلامی به آمبولانس ها تیر اندازی می کنند و بیمارستان ها به آنتی بیوتیک، داروی بیهوشی و حتی باند برای پانسمان محتاجند. هنگامی که خبرنگاران بیمارستان راترک می کردند، خانم باوفا از آنان قول گرفته بود که پریشانی و فریاد اعتراض او به گوش افکار عمومی غرب برسانند وی همچنین از آنان خواسته بود که نامش را ذکر کنند تا گزارششان با بدگمانی روبرو نشود. خانم شهین باوقا به مخاطبین خود که برای حفظ امنیتش به او توصیه کرده بودند از افشای نامش خودداری کند گفته بود که شهادت با نام و نشان از سندیت بیشتری بهره مند است. «

دستگیری و بازداشت

بنا به این گزارش، روز سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ نیرو های مسلح جمهوری اسلامی وارد سنندج شدند، چند روز بعد خانم باوفا بازداشت شد.

اتهامات

خانم باوفا متهم به «خرابکاری» و » انتشار مطالب ضد انقلابی در یک مجله خارجی » شده بود.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست

حکم

از جزئیات حکم دادگاه انقلاب اسلامی که خانم باوفا را محکوم به اعدام کرد اطلاعی در دست نیست.
…………………………………………….
شهین باوفا فرزند ابراهیم باوفا در سال ۱۳۲۶ در محله جورآباد سنندج بدنیا آمد او که فرزند کوچک خانواده بود از همان دوران کودکی به دلیل خصوصیات ویژه ای که داشت مورد توجه افراد خانواده و اطرافیان قرار گرفت .

دوران تحصیلاتش را در دبیرستان پروین اعتصامی به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل وارد مدرسه عالی پرستاری گیلان شد . پس از پایان دوران تحصیلات در سال ۱۳۵۲ به استخدام اداره بهداری استان کردستان در آمد و در بیمارستان پهلوی سابق سنندج مشغول به کار شد . وی بعد از مدت زمانی کوتاه به دلیل احساس مسئولیت و پشت کار زیاد در محیط بیمارستان ؛ از سوی اداره بهداری استان برای یک دوره ی تحقیقی چند ساله جهت ادامه تحصیل به صورت بورسیه به مرکز پزشکی داریوش کبیر ( محل کنونی بیمارستان شریعتی ) وابسته به دانشگاه تهران فرستاده شد .

این مرکز در آن زمان . که یکی ازمعتبرترین مراکزتخصصی ،پزشکی درسطح ایران شناخته می شد به دلیل برگزاری کنفرانس ها و کنگره های مهم نظیر”کنگره بین المللی جراحان مغز و اعصاب در خاورمیانه” و همچنین انتشار مقالات تحقیقاتی متعددی که از این مرکز در کنگره های بین المللی ارائه و در مجلات معتبربه چاپ می رسید اعتبار خاصی داشت .

شهین با وفا پس از اتمام این دوره در سال ۱۳۵۶ مجددا به بیمارستان پهلوی سنندج بازگشت ودر سمت سوپر وایزر و مسئول بخش مشغول به کار شد . برخورد صمیمی با اطرافیان وتوجه به افراد کم بضاعت در محیط کار از او سیمایی مردمی ساخته بود که دراولین برخورد ؛ مراجعین بیمارستان را به سوی خود می کشاند.

با شروع قیام و برخورد های خیابانی مردم با نیروهای نظامی رژیم سابق شهین باوفا از زمره کادر های بیمارستانی بود ؛ که بیشترین خدمات را به مردم سنندج نمود .
سرانجام در شبانگاه ۲۴ خرداد سال ۱۳۵۹ شهین با وفا به همراه دو تن از فعالان سیاسی جانسپرده :فرشته گل عنبریان و غلام خاکباز محکومین به اعدام در محوطه دادگاه انقلاب سنندج در برابر دیدگان جمعی از زندانیان سیاسی تیرباران شدند .

شهین باوفا در مدت حیات کوتاه خود به دلیل خصوصیات بارز و خدمات ارزنده ای که به مردم سنندج نمود ؛ جایگاه ویژه ای در محافل سیاسی و اجتماعی کردستان دارد . نام نیک و پر آوازه همچون دیگر جانسپردگان راه آزادی و انسانیت و حقیقت در تاریخ مبارزات آزادیخوهانه مردم کردستان همچون مظهری از شجاعت و انسانیت خواهد درخشید .

یادش گرامی باد
م شکیب