انتظار کثیف در جبهه کارفرمایان , از اعتصاب پرستاران در سوئد دفاع کنیم!

مصطفى اسدپور

اعتصاب پرستاران در سوئد سومین هفته خود را پشت سر میگذارد. همانگونه که انتظار میرفت مذاکرات برنامه ریزى شده صبح امروز میان نماینده اتحادیه پرستاران و کارفرمایان بدون نتیجه پایان رسید. اتحادیه پرستاران سوئد چاره اى ندارد جز اینکه مطابق نقشه قبلى خود، از روز پانزدهم ماه مه دامنه اعتصاب را گسترش دهد.

 به این ترتیب آُسیب وارده بر بیماران و نیازمندان به مراقبتهاى درمانى و عمل جراحى وسعت دامنه وسیعترى پیدا خواهد کرد و به این ترتیب اتحادیه پرستاران و اعتصاب آنها وارد دوره پر مخاطره ترى از کشمکش خود خواهند شد. نگرانى از تداوم و تعمیق اعتصاب در جامعه غیر قابل چشم پوشى است. اتحادیه پرستاران هر روز از اعتصاب خود را با اظهار تاسف از پیامد اعتصاب بر بیماران آغاز میکند. اتحادیه پرستاران در برنامه ریزى اعتصاب دقت هر چه بیشترى را مد نظر قرار میدهد که مبادا بیماران از معالجات و جراحى حیاتى مورد نیاز خود باز بمانند. اما در جبهه کارفرمایان خونسردى و انتظار حاکم است، یک انتظار کثیف.

خواست اتحادیه پرستاران مبنى بر افزایش ١۵ درصد حقوقها در طول دو سال از جانب کارفرمایان قاطعانه رد شده است. کارفرمایان در مقابل فشار پرستاران و گسترش دامنه اعتصاب با ارقام و آمارها بازى میکنند و با خونسردى شانه بالا میاندازند. به این ترتیب مذاکرات در بن بست کامل فرو رفته است. سیاست کارفرمایان در یک انتظار کثیف خلاصه میشود و آن اینستکه عواقب دردناک اعتصاب، دیر یا زود، افکار عمومى را علیه اعتصابیون تحریک خواهد کرد، دیر یا زود صندوق اعتصاب ته میکشد و اتحادیه پرستاران با خفت به زانو در خواهد آمد. این یک بازى کثیف است که در آن، نه فقط کارفرمایان بلکه کل اتحادیه کارگرى و کارکنان به تبیعت از مرکزیت اتحادیه سراسرى کارکنان در سوئد LO، و بعلاوه اکثریت بزرگ احزاب پارلمانى و از جمله خود سوسیال دمکراتها،  همگى شریک شده اند. در این میان حزب چپ استثنا است. در تکمیل این صف، بایکوت رسانه ها نباید از قلم بیافتد. این قابل انتظار بود. کر بزرگ مواجب بگیران نسبتا شریف رسانه ها، امروز که افکار عمومى به نفع پرستاران است، با سکوت خود مراقبند که مبادا آب به آسیاب اعتصاب ریخته شود. اما از حالا خود را آماده میسازند، فردا که ورق برگردد، آنوقت دوربینها و ورق پاره هایشان را پر از "درد دل" و "حقایق" عواقب اعتصاب خواهند نمود!

حمایت گسترده و گرم افکار عمومى از پرستاران ابدا جاى تعجب ندارد. بدشوارى میتوان کسى را یافت که در قبال عفونت زننده ریشه دار تبعیض دستمزدها نسبت به این بخش جامعه، پا روى حقیقت و شرافت خود بگذارد. تا اینجا، حمایت افکار عمومى تنها منبع اتکا اعتصاب بوده است. مشکل اینستکه حمایت افکار عمومى ابدا شکل فعال ندارد. مردم، بیماران، بستگان همگى با صبر و تحمل در مقابل اعتصاب و اعتصابیون رفتار میکنند. در سرمقاله روزنامه پرتیراژ و معتبر صبح استکهلم، Dagens Nyheter، آشکارا اطمینان خاطر داده میشود که با تداوم اعتصاب و با عواقب مخرب ناشى از تاخیر معالجات در مرگ و زندگى بیماران و مرگ بیهوده انسانها آنوقت ورق برخواهد گشت و حمایت و سمپاتى مردم ته خواهد کشید.

شمارش دقایق از جانب جبهه متحد دولت و کارفرمایان و اتحادیه ها و احزاب سیاسى فقط به شکست اعتصاب پرستاران محدود نیست. اینها در پى شکست و خفت اتحادیه بطور کلى و نفس روحیه اعتصاب در میان پرستاران دارند لحظه شمارى میکنند و ناخن میجوند. جرم پرستاران اینستکه خودسرانه دستمزدى را طلب میکنند که بالا تر از سطح توافق ـ سازش ـ میان اتحادیه سراسرى LO و کارفرمایان قرار میگیرد. جرم پرستاران اینستکه بجاى باز هم صبر و سوختن و ساختن ابتکار عمل را بدست گرفته اند تا بر علیه شکل شنیع تبعیض دستمزدهایشان آنهم در بخشهایى که دولت در مقام کارفرماست، فکرى بحال خود کنند. در تمام طول چند ساله یک آپارتاید کاملا رسمى در زمینه حقوقهای پرداختى میان مدیران و سیاستمداران و مقامات دولتى از یک طرف و مردم معمولى در جریان بوده است. درصد افزایش حقوق و مزایاى صاحبان منصب در هیچ قالبى نمیگنجد. جرم پرستاران اینستکه در دوره پر رونق اقتصادى و در دوران طلایى خزانه مرکزى سهمى را براى زحمات شاق خود طلب کرده اند. در معیت خونسردى و انتظار کثیف کارفرمایان و شرکا، یک سیاست فعال و کینه ورزانه علیه روحیه اعتصاب و اتحادیه نافرمان پرستاران جلوى چشم همگى ماست.

هنوز روحیه رزم و حق طلبى در میان پرستاران و اتحادیه آنها بالاست. هنوز حمایت عمومى مردم از اعتصاب بسیار بالاست. اعتصاب و پرستاران هنوز از ظرفیت بیشترى برخوردار هستند. همه چیز در گرو آنستکه که حمایت عمومى از این اعتصاب باید شکل فعال و روزمره بخود بگیرد. این اعتصاب به حمایت اخلاقى، روحى، سیاسى و مالى بسیار فعالترى نیاز دارد. گره اصلى در دست خود اتحادیه پرستاران، قدرت سازماندهى و ابتکار رهبران آن است.

تا آنجا که به دیگر شهروندان جامعه برمیگردد، اکسیون حمایتى واحد شهرى حزب حکمتیست و سازمان پناهندگان ایرانى در روز پنج شنبه ٨ ماه مه یک نمونه از اقدام و ابتکار در حمایت فعال از اعتصاب پرستاران و خواستهاى برحق آنهاست. بعلاوه این یک قدم در بسیج سیاسى بر علیه تعرض آشکار کارفرمایان و شرکاى آنها در احزاب سیاسى و اتحادیه هاى زردشان به حق طلبى در کل جامعه است. این اکسیون حمایتى را باید تقویت کرد و دامنه اقدامات مشابه را گسترش بخشید.

ششم مه ٢٠٠٨