پیش به سوی اتحاد طبقاتی در دفاع از سندیکای واحد

کارگران و انسان های آزادی خواه همچنان که می دانیم اخیرا”بخشی از جنبش کارگری با تقابل  آرایش هم زمان و خشمگین نیروهای راست و مدافع حفظ منافع سرمایه داری وسرمایه داران رنگاورنگ روبرو گردید.بر خوردهای دو پهلو،توهین آمیز،گاها”هیستریک و ذهنی نسبت به تصمیم سندیکای واحد،در اطلاعیه ها وبیانیه های متعددشان را مشاهده نمودیم.ضرورتی به باز خوانی و ردیف نمودن آن بیانات در این نوشته نمی باشد.مراجعه به نوشته هایشان در سایت های مختلف اظهرمن الشمس می­باشد.بسیاری از هم طبقه ایها پاسخ های مبسوطی را ارائه داده اند.وقطعا”در آینده ای نزدیک دوستان سندیکای واحد وهمفکرانشان با دلایل روشن­تر و شفاف­تری نسبت به این بر خوردها  قاطعانه جواب  خواهند داد.

اما مبرم­ترین مسئله اینجا بود.جناح راست در تلاش عمیق بود.تا تصمیم قاطع و جمعی و قانونی سندیکای واحد را به فشار سرمایه داری ایران و گاها”امور شخصی اسانلو تقلیل و نسبت دهند.می خواستند نشان دهند که حرکت و خرد جمعی سندیکای واحد عجولانه ویا بر پایه احساسات غیر منطقی و غیر عقلانی منطبق واتخاذ شده است.می خواستند با دل سوزیهای اخلاقی ذهنی و کاذب روزمرگی،گریزی از نقد به کارکردهای کنونی اسانلو را به سندیکا و طبقه کارگر القا نمایند.این شیوه از نقد و بر خورد به طور قاطع نمی­تواند کمکی به ارتقاءسطح مبارزه طبقاتی باشد.تنزل دادن حرکت جمعی مستقل وعقلانی سندیکای واحد به ریزه­کاریهای غیر عقلانی نمی­تواند،هیچگونه پیروزی برای سرمایه­داری و جناح های راست کارگری و احزاب ونیروهای غیر کارگری به وجود آورد.استدلال­های من درآوردی بسیاری از صادر کنندگان آن اطلاعیه ها علیه سندیکای واحد،نشان از عدم آگاهی ونبود ارتباط زنده وپویا با اعضای سندیکا وبدنه آن است.

علارغم همه فشارها و نسبت دادن­های بی موردعلیه سندیکا، اتحاد طبقاتی محکمی را در میان بخشی از طبقه کارگر مستقل و دلسوز ایجاد نموده است.این پیوند به طور قاطعانه می­رود تا سرنوشت بخشی از جنبش طبقه کارگر را در دفاع از منافع مستقلانه خویش ودر راه رسیدن به اراده خویش از پایین و تحمیل خواسته هایش بر بالایی ها را تقویت و تحکم بخشد.

تلاش مذبوحانه سرمایه داری جهانی و ایرانی در اغوای طبقه کارگر قطعا”به شکست منجر خواهد شد.کارگران ایران با گذشت از فاز بزر گ نمایی های توهم انگیز و ایجاد کیش شخصیت های کاذب و بت سازی­های رنگا و رنگ،پیروز این پیکار خواهد شد.ما امیدواریم دوستان سندیکای واحد با درایت به مسائل و تفکرات متعددی که در پیش رویشان قرار دارد و با وجود موضع گیریهای غیر کارگری که در برابرشان قد علم کرده اند،انرژیشان هدر نرود.رشد بلوغ سیاسی و تفکر طبقه کارگر در ایران می­رود تا خود را هر چه بیشتر با پلاتفرم واقعی و با اتکا به نیروی خود آگاه خود و با دور ریختن همه بت ها و اسطوره سازیهای ساختگی به خود و رهایی خویش بیاندیشد.

حداقل پیام این دوره کارگران بر پایه درک دیالکتیکی از تاریخ خواهد بود.تقویت عمل واندیشه در میان خود کارگران و متوجه ساختن دیگران به این امر تاریخی است.که تنها طبقه تابه آخر انقلابی  طبقه کارگر است.ضمن به وجود آوردن پدیده آگاه رهبری،و بر اساس کارکردهای مثبتش،و البته  نه پدیده­ای بر بالای سرش بر اساس منافع شخصی و کوتاه مدت،بلکه عنصری آگاه و وجدانی بیدار و مثبت،چیزی جدا از طبقه و منافع کارگری نخواهد بود.

عدول این عنصر از حرکت طبقاتی و ضد سرمایه داری قطعا”بایست مورد نقد جدی قرار گیرد.و گر نه تاریخا” فهمیده­ایم به ساده گی گذشتن از آن مصیبت بار خواهد بود.اما بایستی بر اساس متدولوژی فلسفی دیالکتیکی سالم که با آن مجهز هستیم مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد.قطعا” آنچه را که برای هم طبقه ایهایش موءثر مفید وهم گام بوده  برجسته نمود و آنچه را که مضر و ضد کارگری است.بایستی به چالش کشیده شود.

خمیر مایه بت واره گی و تاپو سازی در عصر کنونی کمدی خنده آور و قطعا”فرو خواهد ریخت.این نشانه را در دور اخیر مبارزات آگاهانه کارگران ایران وهم طبقه ایهایش را در جهان  مشاهده و قابل ارزیابی می­باشد.

از هم طبقه ایهایمان می­خواهیم به دور از تعصبات گروهی و حزبی و…به این اتحاد طبقاتی فکر کنیم.به قولی نگذارید.این جمله تداعی شود، که دشمن آگاه به از دوست نادان است.

این اتحاد طبقاتی کارگران از پائین به طور اتفاقی روی نداده است.بلکه سر فصل های کار و فکر مشترک در پروسه مبارزه چندین ساله کارگران ایران علیه سرمایه داری جهانی به وجود آمده است.مبارزه مشترک علیه دار و دسته های اغوا گری همچون مرکز همبستگی امریکایی و امثالهم شوخی و سر گرمی نبوده است .بلکه دغدغه روتین پیکار طبقاتی است.

و اما تجربیات تحولات منطقه و دولت های همسایه و به هرز بردن مبارزات کارگران آنها توسط سرمایه داران جهانی و دولت های امپریالیستی و ربودن مبارزات واقعیشان که  برای نان وآزادی بود.نمی توانست از دید کارگر ایران پنهان بماند.همه این مسائل باهم گره خورده اند تا ما به اتحادی واقعی در تضاد با خود سریهای سرمایه داری قرار گیریم نقد بت واره گی و جریانات رنگارنگ سرمایه داری ایرانی و جهانی و به چالش کشیدن مدام آنها،این عرصه را برای اتحاد واقعی را باز گذاشته است.نیروی کارگران باز هم به همه گروه­ها و جریانات مختلف خارج و ویا در کنار این طبقه اثبات خواهد کرد .ماچنین اتحادی را برای امر مبارزه انتخاب کرده و به پیش می­بریم.اتکا به متدولوژی و اسلوب زیر بنایی ضد سرمایه داری و جای گزین نمودن ساختارهای علمی و انسانی برای رهایی از استثمار را در این گامها را تجربه می­کنیم.ما از طبقه پایین هستیم هیچ پرچم وهیچ نگاهی را از بالا به پایین رانمی­پذیرم همه اتحادهای مقدس و نامقدس ضد کارگری را به چالش خواهیم کشاند.قرن ۲۱ قرن آگاهی طبقاتی کارگران و ستم دیده گان علیه ویرانگریهای سرمایه داریست.تنها حرکت اجتماعی و سازمان یافته ماست می تواند به همه امیال و افکار خودسرانه جهالت سرمایه داری و ماندگاری وضع کنونی پایان دهد.

قطعا”هراس، همه نیروهای متوهم سرمایه داری جریانات حساب شده و پروژه های راست کارگر نما،از اتحاد پاینیهای طبقاتی بوده و عکس­العمل های ناشیانه آنها روشمند وطبیعی است.امید واریم دوستان هم طبقه ای ما تحت تاثیر آنها قرار نگیرند.و ما با اتحاد طبقاتی تلاش خواهیم کرد  تاثیر مخرب جریانات غیر کارگری علیه دوستان سندیکای واحد وهمه نیروهای و جریانات مدافع آنها را به حداقل رسانیم.لازم است بار دیگر تاکید شود به این اتحاد طبقاتی حول منافع کارگری به پیوندیم.این یکی از آن فرصت های است که می­تواند به تسریع روند پیروزی طبقاتی کارگران کمک نماید.اگر تا کنون چهره ها و کارکرد های مختلف نیروهای بازدارنده سرمایه­داری را نشناخته باشیم قطعا به اغوای هم دیگر پرداخته ایم.

جهانگیر محمود ویسی عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری۲۲/۱۱/۱۳۹۱