ناسیونالیسم گوگلی

نوید مینائی
www.navidminai.wordpress.com

سایت گوگل در قسمت گوگل ارت اخیرا در کنار اسم خلیج فارس نوشته "خلیج عرب" و ظاهرا این شده دلیل نگرانی وطن پرستان و نیروهای راست و اعوان و انصارشان. در تبریز و مشهد و تهران راهپیمایی هایی راه انداخته اند و شعار هایی در دفاع از تمامیت ارضی ایران سر داده اند، بی بی سی و رادیو فردا و صدای آمریکا نیز با آب و تاب آن را گزارش کرده اند.

چه درصدی از مردم در ایران گوگل ارت را می شناسند یا امکان استفاده از آن را دارند؟ چرا مسئله این همه اهمیت دارد؟ اصلا برای چه کسی اهمیت دارد؟ تحکیم وحدتی ها، حزب اللهی ها و ارگان های دولتی و تشکل های ناسیونایستی  برگزار کنندگان این تجمعات بودند. این ها همان نهادهایی هستند که همیشه در مقابل خواست های مردم و کارگران برای سرکوب با حکومت همکاری می کنند. این بار هم به این بهانه دست به تجمع و اعتراض زده اند. در حالیکه اتفاقات بسیاری از جمله گرانی و تورم و سرکوب زن و دانشجو و کارگر مسئله اصلی اکثریت مردم در ایران است این جماعت به خاطر تغییر نام خلیج در یک سایت اینترنتی رگ گردشان بالا می زند.

در حالیکه اعتراضات دانشجویان برای مطالبات انسانی شان، کارگران برای حقوق معوقه و تشکلات مستقل شان، زنان برای برابری و آزادی و سایر بخش های معترض جامعه درجریان هستند و با جمهوری ضد انسان اسلامی در حال مبارزه هستند، تعدادی مسئله شان نام خلیج است، مسئله را از نشنال جئوگرافی گرفته تا گوگل ارت دنبال می کنند و اعتراض می کنند. این جماعت هر چند طیف نسبتا متفاوتی را شامل می شوند ولی در یک چیز مشترک هستند، ضدیت با مبارزات حق طلبانه و تلاش برای فرعی کردن آن و حفظ وضع موجود، یعنی نظام سرمایه داری و سرکوب اعتراضات حق طلبانه مردم فصل مشترک این نیروهاست. اگر ماه ها و سال ها حقوق کارگر به عقب بیفتد، اگر ده ها دانشجو در زندان و سیاه چال های جمهوری اسلامی بپوسند، اگر زن ها به خاطر زن بودن سرکوب و سنگسار شوند این جماعت اینقدر ککشان نمی گزد، هیچ تجمعی سازمان نمی دهند چون یا برایشان مهم نیست، یا "هزینه" دارد. یعنی رژیم عزیزشان که همان جمهوری اسلامی باشد نمی گذارد. ولی این یکی را میگذارد و اصلا خودش جزو سازماندهنگان است. و این جماعت  در فرصت مناسب و برای منافع مشترکشان با حکومت در کنار جمهوری اسلامی قرار می گیرند. برای فرعی کردن مبارزات کارگر و زن و دانشجو به کمک بی بی سی و صدای آمریکا و سایر رسانه های حکومت های سرمایه داری به موقع به کمک جمهوری اسلامی قرار می آیند.

درست در اوج سرکوب مبارزه و سرکوب  حکومتی و در زمانی که باید مبارزات مردم در ایران علیه جمهوری اسلامی در راس اخبار مهم مربوط به ایران و دنیا باشد ، گوگل و صدای امریکا و تحکیم وحدت و ناسیونالیست ها خبر سازی می کنند و تازه از همان حکومت سرکوب گر در کمال احترام تقاضا می کنند هوشیارانه در مقابل این "تهدیدات" اجنبی مقابله کند و از سرمایه گزاران محترم ایرانی، یعنی همان هایی که خون مردم در ایران را در شیشه کرده اند تقاضا می کنند در کشورهای خلیج سرمایه گذاری نکنند.

این جماعت همانطور که از اعتراض و ماهیت شان پیداست هیچ ربطی به کارگر و معلمی که حقوقش کفاف زندگیش را نمی دهد و دانشجویی که به خاطر آزادی خواهی و برابری طلبیش به زندان افتاده و زحمتکشان جامعه و منافع انسانی مردم در ایران ندارند. مخاطبشان را می شناسند و از همانها مطالبات شان را تقاضا می کنند، از دولت و سرمایه دارها یعنی دشمنان طبقه کارگر و علی العموم مردم.

 این تجمعات را در کنار تجمع کارگران و معلمان  برای دریافت دستمزدهای عقب افتاده شان بگذارید و برخورد جمهوری اسلامی را با هر دو مقایسه کنید. کارگر و معلم و دانشجو سرکوب می شوند، در حالیکه برای راحتی تجمع کنندگان در اعتراض به تغییر نام خلیج صدها اتوبوس در تبریز توسط شهرداری در اختیار سازمان دهندگان تظاهرات قرار می گیرد و در جاهای دیگر هم امکانات برای ابراز وجود این تجمعات تهیه می کند.

البته در خبرها آمده در تبریز ۲۰۰  هزار نفر در این تجمع شرکت کرده اند و به صورت خانوادگی راهپیمایی کرده تا به پارک بزرگی در تبریز رسیده اند و روز را در کنار هم گذرانده اند. بی شک نمی توان این تعداد را به حساب ناسیونالیسم و در کنار جمهوری اسلامی گذاشت. اما صدای آمریکا سعی کرد که این کار را بکند و چند تا عکس که در گوشه و کنار و با شعارهای ناسیونالیستی بالا رفته بود را  چاپ کرد و همه چیز را به حساب ناسیونالیسم و جمهوری اسلامی گذاشت.

جامعه صحن تقابل جنبش هاست. اعتراضات در جامعه، از کارگری تا دانشجویان و زنان همه و همه عرصه جدال جنبش ها و بخش های متحزب شان هستند که هر کدام می خواهند آن را به سمت خود هدایت کنند. نمی توان منزه طلبانه نشست و شاهد بود هر اعتراضی را به هر بهانه ایی به جیب سایر جنبش ها مثل جنبش های ناسیونالیستی قوم پرست و این دفعه ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی بریزند. مردم علی العموم معترضند و خواهان تغییر اوضاع و شرایط زندگیشان هستند. فعالین چپ و کمونیست باید با توجه به این پتانسیل و خواست عمومی برای تغییر اوضاع آگاه باشند و هر تجمعی را به محل اعتراض به جمهوری اسلامی و طرح مطالبات انسانی تبدیل کنند. این از جمله وظایف فعالین اجتماعی چپ و  رادیکال است که با  طرح مطالبات انسانی اجازه ندهند اعتراضات مردم به جیب نیروهای ضد مردمی ریخته شود. بدنه شرکت کننده در این تجمعات بی شک اگر آلنرناتیو رادیکالی ببینند که حرف دلشان را می زند و خواست های شان برای تغییر اساسی و بنیادین در اوضاع را نمایندگی می کند، آن را انتخاب می کنند و معرفی این آلترناتیو فقط از چپ و کمونیسم بر می آید. چپ و کمونیسمی که حرف دل مردم را می زند، به هیچ خرافه ای چه مذهب و چه ناسیونالیسم و تفرقه قومی میدان نمی دهد و مطالبات آنان را
تا انتها نمایندگی می کند. آزادی و برابری را نمایندگی می کند و یک دنیای بهتر را.