“شب و تاریکی..
شب و سکوت حنجره ها؛
از وحشت ازدحام سگان ولگرد..
و درهای بسته،
بروی مهربانی نسیم..

شب و صدای گریه باران،
در سوگواری پنجره ها..
و آسایش ناپایدار پرندگان،
در آشیانه های نشسته در هجوم باد..

شب و رنج کودکان
در حسرت کوچکترین رؤیاهایشان..
و آه دلخراش مادران،
در باور ناتوانی عشق..

شب و پاهای خسته ات
در جستجوی تکیه گاهی،
و عطش دیدن چراغ کلبه های دور..
در سرمای بی پناه بیابان..

شب و سوسوی ستارگان دوردست،
و انعکاس تابششان بر رؤیاهای ما..
شب و شنیدن صدای امید،
از دورترین فاصله ها..
و هم آوائی با زنجره ها…

شب و دردِ آگاهی..
دردِ انتظار..
و تلاشهای بی دریغ..
بخاطر رسیدن به آرزوهای بزرگ..

شب و سرود..
شب و نیاز عمیق جستجوی روزنه ها..
و همیاری با
گامهای هدفمند…
* * *
در پس پرده های ضخیم آسمان،
خورشیدی آرمیده..
و قلبهای بیشماری
در انتظار طلوعش می طپد…
* * *
شب و نیاز به پس زدن پرده ها..
به آفریدن حماسه ها..
به نوشتن برگی نو؛
در کتاب کهنه تاریخ…

اینک صحنه و
این دستهای توانای ما!..

منابع دیگر:

در گذرگاه فصلها:
http://pejvakmag.blogspot.no/2013/01/blog-post_2.html

تا طلوعی دیگر:
http://www.rowzane.com/index.php?option=com_content&view=article&id=11825:1391-09-21-09-17-54&catid=168:1391-01-17-20-21-57&Itemid=66

در جدال با تاریکی:
http://www.rowzane.com/index.php?option=com_content&view=article&id=11591:-q-q-&catid=168:1391-01-17-20-21-57&Itemid=66

دَه شقایق وحشی:
http://www.rowzane.com/index.php?option=com_content&view=article&id=11424:1391-08-05-06-14-21&catid=168:1391-01-17-20-21-57&Itemid=66