سوزاندن یک زن تن فروش شهر نو در اوایل انقلاب ۵۷

عکس: این سند جنایت نظام جهل و جنایت جمهوری اسلامی علیه بشریت (سوزاندن زن تن فروش) از همان آغاز برپائی ش است.

http://4.bp.blogspot.com/-cxDpXxQdS0I/TybMmcAtU8I/AAAAAAAAARs/4Rzl3CiAEb0/s1600/421834_10150572652509433_581019432_8678601_560016366_n.jpg
جنبش کمونیستی ایران از همان ابتدا نتوانست نیروهای تحتانی استثمار شونده و ستم کشیده شده توسط رژیم شاه را تشخیص دهد! بر دانشگاهیان و قشر روشنفکر تکیه تاکید یکجانبه نمود! با احساس رمانتیسم انقلابی فکر میکرد که طبقه کارگر یگانه نیروی اصلی انقلاب است و زنان تن فروشی که به خاطر کارکرد نظام سرمایه داری شاه به آن راه کشیده شده بودند، پتانسیل پیوستن با نیروی انقلاب برای انقلاب سوسیالیستی را ندارند! چشم خود را بر آنان بست! و البته با دیدی رفرمیستی و اکونومیستی بخش کارگری تمامی سازمان های کمونیستی به محلات کارگری نقل مکان داده شد، و به کار کارگری در کارخانه اشتغال پیدا نمودند! اینها خود به مرد سالاران “کمونیستی” مبدل شده بودند که بر زنان کمونیست خود امر و نهی میکردند! متاسفانه زنان چپ کمونیست نیز چشم خود را بر این واقعیت بستند! جنبش کمونیستی ایران و در این مورد مشخص زنان کمونیست، زنان تن فروش را لایق بردن آگاهی کمونیستی در میان شان، پشتیبانی و متشکل شدن در سازمان خویش را نمی دیدند!
زن تن فروش و سوزاندنش را زنگ خطر ندیدند تا آنکه نوبت به تمامی زنان از جمله زنان کمونیست رسید که حکم ارتجاعی خمینی در مورد تحمیل حجاب را باید اجرا کنند!
منظور این نیست که زنان تن فروش دوران شاه ( یا امروزه در همین نظام جمهوری اسلامی) با همان روال و با همان سطح عقب مانده سیاسی باید به نیروی انقلاب جلب میشدند و یا شوند. این تغییر آگاهی طبقاتی سیاسی باید در پروسه طولانی مبارزه سیاسی و ایدئولوژیک با آنان برای ارتقاع آگاهی کمونیستی سیاسی شان دامن زده میشد. این زنان به همراه مردان زور گیر و مواد فروشان و سارقین و حتی جانیان نیز بخشی از نیروی انقلاب اند. باز تاکید می کنم نه به همان شکلی که امرزه هستند! و بر خلاف آموزه های ارتجاعی و جهالت نمایانه سیستم سرمایه داری ایران که بر پایه خرافه مذهب ارتجاعی بنیان شده است، و گویا “طبیعت انسان بلاتغییر است” و این “خواست الهی بوده است که کودک معصومی در عرض فقط چند سال کارکرد درونی این سیستم به هیولای تن فروش یا زورگیر محله و قاچاقچی مواد مبدل شود”، نه چنان نیست!

و آری بدون تردید در آینده با کار آگاه گرانه انقلابیون کمونیست واقعی زنان تن فروش، مواد فروشان و سارقان و زور گیرانی که در ملا عام به خاطر ترس این رژیم از پیوستنشان به نیروهای آگاه و انقلابی ایران اعدام می شوند، به بخشی از نیروهای سرنگون کننده ی این رژیم و بوجود آوردن دولت نوین سوسیالیستی مبدل خواهند شد!

متاسفانه کمونیستهای ایران یک بار دیگر با تکیه یک جانبه بر نقش تاریخی طبقه کارگر همان اشتباهی را می کند که در آغاز انقلاب ۵۷ تا اوایل دهه ۶۰ ( دوران بگیر و ببند ها و دستگیری های چپ انقلابی و بخصوص چپ کمونیست) نمودند! و امروز نیز همان خطا را تکرار می کنند!
به جای کار در میان تمامی اقشار و نیز از جمله این بخش از استثمار شده گان و ستم کشیده گان ( زنان تن فروش، زور گیران و مواد مخدر فروشان) این نظام تنها بطور تقلیل گرایانه و با دیدی محدود به طبقه کارگر چسبیده اند!
و چشمان خود را بر واقعیت هایی که از کارکرد و دینامیک درونی این نظام سرمایه داری نشات میگرد و روزانه تولید و بازتولید می شود بسته اند!
رفقا…چه باید میکردیم؟
چه باید کرد؟

برهان عظیمی
چهاردهم بهمن ۱۳۹۱ برابر با دوم فوریه ۲۰۱۳