حزب دمکرات کردستان برای مذاکره با جمهوری اسلامی اعلام آمادگی کرده است

مصاحبه ایسکرا با محمد آسنگران
خالد عزیزی رهبر حزب دمکرات کردستان در یک مصاحبه با هفته نامه “روداوو” که به زبان کردی در کردستان عراق منتشر میشود سیاستها و مواضعی را مطرح کرده است که میتوان گفت متفاوت با برخی از سیاستهای تا کنونی این حزب است.

در گفتگو با محمد آسنگران به بررسی این مصاحبه خالد عزیزی میپردازیم.  این گفتگو را در دو قسمت در نشریه ایسکرا منتشر میکنیم.

 

عبدل گلپریان: اخیرا در مصاحبه مفصل خالد عزیزی در هفته نامه “رووداو” از مسائلی صحبت شده که بعضا تابوشکنی و بعضا سیاستهای جدیدی است٬ از رابطه این حزب با جمهوری اسلامی شروع میکنم. حزب دمکرات کردستان ایران در سی سال گذشته رابطه معینی با حکومت داشته است٬ از یکسو جنگ مسلحانه و پیشمرگایتی و از سوی دیگر همواره مذاکره با حکومت و یا به محض دیدن کوچکترین چراغ سبز با کله بسوی حکومت رفتن٬ البته نادیده نبایدگرفت٬ تعدادی از رهبران این حزب و از جمله قاسملو در جریان مذاکره با جمهوری اسلامی جانشان را از دست دادند٬ بهر حال اکنون خالد عزیزی در مورد مذاکره با جمهوری اسلامی حرف میزند. اولین سوال اینست ٬ او چه میگوید و از حکومت اسلامی چه میخواهد؟

 

محمد آسنگران: اولاً سیاست مذاکره و سازش حزب دمکرات کردستان با جمهوری اسلامی تابو شکنی نیست. زیرا این حزب همیشه آماده مذاکره و سازش بوده است. این جمهوری اسلامی از یک طرف و فشار رادیکالیسم مردم در کردستان از طرف دیگر بود که تا کنون مانع معامله و سازش حزب دمکرات با جمهوری اسلامی شده است.

اجازه بدهید ابتدا برای خوانندگان شما توضیح بدهم که در چند سال گذشته این حزب هم ریزش نیرو داشته و هم چند شقه شده است. اکنون دو حزب به اسم حزب دمکرات وجود دارد. یکی از آن‌ها اسم خودش را حزب دمکرات کردستان ایران یعنی همان اسم قدیمی که به شاخه مصطفی هجری معروف است و دومی  خود را حزب دمکرات کردستان نامیده است. حزبی که خالد عزیزی اکنون سمت دبیری آنرا عهده دار است حزب دمکرات کردستان یا همان شاخه عبدالله حسن زاده است. این ریزش نیرو و چند شقه شدن حزب دمکرات در این چند سال اخیر را باید در پرتو شکست سیاستهای آمریکا در عراق و سرگردانی کل جریانات ناسیونالیست کرد بویژه جریانات حاکم بر کردستان عراق دید٬ که تاثیر زیادی  دربحران و بی افقی این جریان  داشته است.

 اینکه خالد عزیزی در این مصاحبه چه چیزی میگوید و از جمهوری اسلامی چه میخواهد در مصاحبه او کاملا واضح بیان شده است. او و دیگر رهبران حزب مربوطه بعد از شکستهای پی در پی سیاستهایشان در چند سال گذشته به این قناعت رسیده‌اند که هیچ راهی بجز سازش و همگامی با جمهوری اسلامی برای آن‌ها باقی نمانده است. ما اینرا در قطعنامه اوضاع سیاسی کردستان٬ مصوب کنگره ۷ حزب کمونیست کارگری به روشنی بیان کرده ایم که این جریانات با بی افقی کامل مواجه شده و بعد از تحولاتی که در منطقه ایجاد شده است با رژیم اسلامی از در مذاکره وارد میشوند. آنچه به عنوان تابو شکنی از مصاحبه او اسم برده می‌شود صراحت بیشتری در بیان سیاستهای حزب دمکرات است که قبلاً در لفافه بیان میشد. اکنون او بدون لکنت کلام میگوید جمهوری اسلامی حاضر به قبول فدرالیسم و خودمختاری نیست و حزب دمکرات هم شعار سرنگونی رژیم را از سیاستهای خود حذف کرده است تا بتواند راه سازشی پیدا کند. بر مبنای این ارزیابی او اعلام کرده است که حزبش آماده مذاکره و سازش با جمهوری اسلامی است. هدف چنین مذاکره ای را هم اجازه برگشتن به ایران اعلام کرده است. تنها ضمانتی که از جمهوری اسلامی خواسته است این است که آنها را دستگیر و اعدام نکند.!

 اودر این مصاحبه با هفته نامه روداو رسما اعلام کرده است که اگر فقط آن‌ها را دستگیر و اعدام نکنند حاضر هستند به ایران برگردند و به مبارزه مدنی روی آورند. مبارزه مدنی اسم مستعارعجز و درماندگی و بی افقی حزبی است که قبلاً فکر میکرد با نیروی پیشمرگ میتواند به سهیم شدن در قدرت برسد٬ این  عملی نشد. به سیاست آمریکا پناه بردند و میخواستند مثل طالبانی و بارزانی در سایه توپ و بمب و موشک آمریکا به نان و نوایی برسند٬ این هم شکست خورد. اکنون فقط این مانده است که کوتاه بیایند و بگویند اگر ما را نکشند به ایران برمیگردیم. بیان این سیاست اسمش تابو شکنی نیست بلکه عجز و درماندگی و شکست افق سیاسی ناسیونالیسم کرد است .

 

عبدل گلپریان: همچنانکه شما هم اشاره کردید رهبر حزب دمکرات خواهان مذاکره با حکومت است و شعار سرنگونی حکومت اسلامی را کاملا کنار گذاشته است٬ ایشان میگوید خودمختاری و فدرالیسم استراتژی ماست٬ ولی وقتی حکومت اسلامی برای این خواستها شانه بالا می اندازد٬  فعلا فقط امنیت میخواهیم و سپس به ایران رفته و فعالیت میکنیم. البته ادامه میدهد که منظور از فعالیت شرکت در انتخابات شورای اسلامی و شوراهای محلی است٬ آیا این شعار در اوضاع فعلی ایران یک تف سربالا نیست؟

 

محمد آسنگران: ببینید همچنانکه بالاتر تاکید کردم حزب دمکرات در کردستان با اتکا به فعالیت نظامی خود را تعریف کرده بود. اکنون رهبرشان اعلام کرده است این عرصه کارایی خودش را از دست داده است. در عین حال این حزب هیچ وقت نخواسته است که جنبشهای اجتماعی برای مطالبات خود پا به میدان بگذارند.  روزنه بحران سازی در مرزها هم فعلاً به دلیل شکست سیاستهای آمریکا در عراق و سرگردانی حاکمان کردستان عراق کور شده است. بنابر این راه دیگری بجز سازش با جمهوری اسلامی برای خود نمیبینند. اینکه جمهوری اسلامی خود در سراشیب سقوط قرار گرفته است مانع   تلاش حزب دمکرات کردستان برای سازش نشده است. زیرا بیان این سیاست هم به معنای آمادگی و همکاری این حزب با جناح حاکم است و هم اعلام وفاداری به اصلاح طلبان حکومتی است. اعلام صریح آمادگی حزب دمکرات برای مذاکره و سازش با جمهوری اسلامی اساساً چشم دوختن به این تحولات است که فکر میکنند با یک تیر دو نشان را زده اند. آن‌ها تحلیلشان این است که اگر اصلاح طلبان حکومتی دست بالا پیدا کردند پیشا پیش حزب دمکرات آمادگی خود را برای همکاری با رفسنجانی و موسوی و کروبی و خاتمی بیان کرده است و اگر جناح حاکم همچنان در قدرت بماند میتوانند حزب دمکرات را در کردستان هم پیمان خود قلمداد کنند که مانع قدرتگیری جریانات چپ بشود. به قول خالد عزیزی تلاش کرده اند پارتنر(هم پیمان) خود را در مرکز پیدا کنند.

با این حساب هدف سیاستهای این حزب بر این مبنا چیده شده است که جمهوری اسلامی فعلاً هست و باید راه سازش و مذاکره را با آن تدوین کنند. و یا دقیقتر بگویم آن‌ها تلاش میکنند با این سیاستها مردم را از تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی برحذر بدارند. زیرا میدانند که با رفتن جمهوری اسلامی کل جناح اصلاح طلب حکومتی هم به پایان عمر خود میرسند و آن وقت امکان دست بالا پیدا کردن جنبش کارگری و چپ جامعه بیشتر خواهد بود و چه کسی جز حزب دمکرات و ناسیونالیسم کرد میتواند بفهمد در جامعه قطبی و حزبی شده در کردستان که چپ نفوذ و تشکیلات دارد٬ سرگذشت احزاب قدیمی و کهنه ناسیونالیستی چه خواهد شد. این حزب با سیاستها و فرهنگ قدیمی و عتیق شده به تاریخ سپرده خواهد شد و دیگر نمیتواند با دفاع ” قهرمانانه” از کردآیتی به جایی برسد.  فعلاً اولویت آن‌ها همانند همه جریانات بورژوایی این است که در مقابل چپ جامعه صف آرایی کنند. این هدفی است که حزب دمکرات برای رسیدن به آن حاضر است از خودمختاری و فدرالیسمش هم بگذرد و آنرا استراتژی خود بداند٬ نه سیاستی که باید فوری متحقق شود. بیان این سیاست در عین حال شکست طرح و سیاست همه فدرالیست چیهای قومی در ایران هم هست.

 

عبدل گلپریان: اصلا پدیده سرنگونی طلبی و سیاستهای کجدار و مریز حزب دمکرات در مورد حکومت  اسلامی در طول سی سال گذشته چگونه بود؟

 

محمد آسنگران: حزب دمکرات از همان اوایل سرکار آمدن جمهوری اسلامی نمیخواست در مقابل آن قرار گیرد. به قول خالد عزیزی قاسملو تلاش زیادی کرد که با امام خمینی کنار بیاید اما جمهوری اسلامی قبول نکرد. او میگوید طرح خودمختاری را قبول نکردند و گفتند این یک ترمینولوژی غربی   است آنرا ابتدا به خودگردانی تغییر دادند و بعداً به طرح ۲۶ ماده ای و بلاخره طرح ۶ ماده‌ای شد اما اینرا هم قبول نکردند. بیان این سیاست به این شکل به وضوح دارد میگوید که ما آماده بودیم و هستیم که هر نوع سازشی را بپذیرم اما جمهوری اسلامی باید این سازش را قبول کند. بنابر این از زبان رهبران این حزب ما میشنویم که حزب دمکرات هیچ وقت یک جریان سرنگونی طلب نبوده است. جنگ اش با جمهوری اسلامی هم اساساً برای کسب امتیاز و شریک شدن در قدرت بوده است نه برای سرنگونی رژیمی که حداقل پرونده کشتن و قتل عمد صد هزار انسان را در پرونده خود دارد روزمره بر این جنایت افزوده میشود. مشکل حزب دمکرات این همه جنایت نبوده و نیست. اکنون هم با صراحت گفته‌اند که شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را از سیاست خود حذف کرده اند.

 

عبدل گلپریان : جالب است در شرایطی که مردم به خیابان آمده و در ابعادی میلیونی شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را سر میدهند٬ حزب دمکرات برخلاف این جنبش به یاد کنار آمدن با حکومت اسلامی  افتاده است. چرا؟

 

محمد آسنگران: حزب دمکرات کردستان با همه جناحهایش حزب بورژوازی کرد در کردستان است. بورژوازی کرد منافع خود را نه در گسترش اعتراضات اخیر و انقلابی زیرو رو کننده٬ بلکه در چانه زنی و معامله و سازش برای سهیم شدن در قدرت میبیند. بنابر این حزب دمکرات اتفاقاً این بار تلاش کرده است با صراحت  بیشتری خود را حزب بورژوازی کرد معرفی کند. همچنانکه اصلاح طلبان حکومتی از رادیکالیسم انقلاب در ایران لرزه بر تنشان افتاده٬ حزب دمکرات هم زنگ خطر را شنیده و میخواهد به هر قیمتی شده دین خود را به سرمایه داران کرد برای حفظ منافعشان ادا کند.

 

عبدل گلپریان : یعنی میخواهید بگوئید سرمایه داران کرد٬ طرفدار حکومت اسلامی هستند؟ اگر چنین است چرا آنها از طرف دولت مرکزی تحت فشار هستند؟

 

محمد آسنگران: ببینید واقعیت این است که اکنون نه تنها در کردستان بلکه در تمام دنیا صاحبان سرمایه مرز و ملیت و مذهب و تمام مقدساتی که خودشان ساخته و پرداخته اند را در نوردیده و به دنبال کسب سود هستند. برای صاحب سرمایه مهم این است که کسب سود بیشتر بکند. سرمایه داران کردستان هم نفعشان در این است که به عنوان یک طبقه با هم طبقه ایهای خود در مرکز و دیگر مناطق ایران سیاست واحدی را پیش ببرند. اگر از جمهوری اسلامی ناراضی هستند به دلیل محدودیتهایی است که این رژیم با ایدئولوژی اسلامی و قوانین دست و پاگیر امکان اینرا فراهم نمیکند که اینها وارد بازار جهانی بشوند. در عین حال سرمایه داران کرد سهم خود را از قدرت و حاکمیت میخواهند. به همین دلیل سرمایه داران هم اختلاف منافع دارند و هر بخشی سهم خود را از سود و قدرت در جامعه میخواهد. حزب دمکرات هم چیزی بجز این از جمهوری اسلامی نخواسته است.

 

عبدل گلپریان : خالد عزیزی در این مصاحبه در مورد جنبش سبز حرف میزند٬ ولی کاملا در چهارچوب سیاستهای اصلاح طلبان حکومتی٬ گویی این جنبش فقط منحصر به موسوی و شرکا است٬ و گویا همه این جنبش سبز است نظر شما چیست؟

 

محمد آسنگران: حزب دمکرات  اینرا میگوید که وفاداری خود را به اصلاح طلبان حکومتی تاکید کرده باشد. و البته این حزب فقط امروز نیست که از مبارزات حق طلبانه مردم تبری جسته است. این حزب در کردستان به این شناخته شده است که همیشه در مقابل خواستها و اعتراضات بر حق مردم از منافع سرمایه داران و ملاکین دفاع کرده است. ترور و کشتن فعالین کارگری در کردستان و تهدید فعالین جنبشهای اعتراضی سیاست همیشگی حزب دمکرات بوده است. اکنون هم حزب دمکرات خود را متحد موسوی و کروبی و رفسنجانی میداند و از اعتراضات مردم در مقابل جمهوری اسلامی خشنود نیست. به همین دلیل این حزب از کاندیداتوری کروبی برای ریاست جمهوری دفاع کرد. و اکنون هم به همه جناحهای جمهوری اسلامی اعلام کرده است که آماده مذاکره و سازش به هر قیمتی است. آن‌ها متوجه شده‌اند که این اعتراضات جاری در ایران خواه ناخواه دامنه اش به کردستان خواهد رسید و از همین حالا دارند میگویند که حزب دمکرات نمیخواهد جمهوری اسلامی را سرنگون کند.

چیزی که از جمهوری اسلامی مطالبه کرده اند نه خواست و مطالبات مردم کردستان که ۳۰ سال است برای آن مبارزه میکنند٬ بلکه فقط اجازه فعالیت به آن‌ها داده شود کافی است. این تمام توقع و انتظاری است که رهبر حزب دمکرات کردستان میخواهد در مذاکره با جمهوری اسلامی به آن برسد. البته مقامات جمهوری اسلامی هم از زبان سرکنسولگری رژیم در هولیر (اربیل) عراق به این خواست عزیزی جواب مثبت و تحقیر آمیزی داده است. او اعلام کرده است که آن‌ها آماده هستند امکان بازگشت افراد ایرانی مقیم عراق را به ایران فراهم کنند. همین نشریه روداو که با عزیزی مصاحبه کرده است با سرکنسولگری جمهوری اسلامی در اربیل هم مصاحبه‌ای ترتیب داد است و او در آن مصاحبه گفته است که جمهوری اسلامی حاضراست در مورد گفته‌های عزیزی مذاکره کند. زیرا به قول این سرکنسولگری اکنون که کسانی پیدا شده اند “عاقلانه” حرف بزنند آن‌ها هم در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی میتوانند مذاکره کنند. برای اطمینان هم اعلام کرده است که چند صد نفر از افراد مجاهدین به ایران بازگشته و مشکلی نبوده٬ افراد جریانات دیگر هم میتوانند به ایران بازگردند و در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی فعالیت کنند.

 

عبدل گلپریان: ولی در این مصاحبه سرکنسول حکومت اسلامی اعلام کرده٬ کسانیکه قتلی انجام نداده و … در امان هستند و به نوعی اعلام کرده ٬ افراد میتوانند برگردند و نه سازمان با اسم و رسم٬ درست است؟

 

محمدآسنگران: از گفته های سرکنسولگری جمهوری اسلامی میتوان فهمید هم میخواهد یک نیروی اپوزیسیون ذلیل شده مثل حزب دمکرات کردستان را تحقیر کند و هم آنها را به زیر چطر جمهوری اسلامی هدایت کند. او میگوید کسانی که مقامات جمهوری اسلامی را ترور کرده باشند محاکمه خواهند کرد. اما همزمان اطمینان میدهد که مشکلشان فقط با تعداد محدودی در سازمان مجاهدین خلق است٬ بقیه به طور فردی میتوانند به ایران بازگردند و شامل عفو عمومی جمهوری اسلامی شوند.! این جوابی است که جمهوری اسلامی بدون اینکه اسمی از حزب دمکرات ببرد به تقاضای مذاکره رهبر این حزب داده است. هر دو مصاحبه را یک هفته نامه به اسم “رووداو” در کردستان عراق ترتیب داده و چاپ کرده است.

 

عبدل گلپریان: یک جنبه مصاحبه این است که حزب دمکرات میخواهد به پایه دوم خردادی خود و یا به جماعتی البته از ” کردهای مبارز از نوع رمضان زاده” وصل شود که “علنی فعالیت میکنند”٬ این را چگونه می بینید؟ عزیزی میگوید ما دنبال پارتنر در تهران میگردیم.

 

محمد آسنگران: به نظرم عزیزی سیاستهای حزب دمکرات کردستان را بهتر از بقیه همکیشان خود نمایندگی کرده است. این‌ها چیزی علاوه بر آنچه بهاالدین ادب و رمضانزاده و… در مجلس شورای اسلامی خواسته اند نمیخواهند. به همین دلیل آن‌ها را متحدین خود اعلام کرده و میخواهد حزب دمکرات و  ناسیونالیسم کرد را به همان راهی تشویق کند که بهاالدین ادب قبل از مرگش و رمضانزاده و امثالهم امروز همچنان پیگیر آن هستند که در چهار چوب قوانین جمهوری اسلامی  سهمی از قدرت به آن‌ها هم برسد. این در عین حال نقد تاریخ ۳۰ ساله اخیر حزب دمکرات هم هست که به قول عزیزی نباید دنبال خواسته‌های غیر ممکن میرفتند. او گفته است که سرنگونی جمهوری اسلامی وظیفه مردم کردستان نیست. او همچنین تاکید کرده است که خواست فعلی حزب دمکرات کسب اجازه فعالیت “مدنی” برای حزبش در کردستان ایران است. فدرالیسم را به عنوان استراتژی حزبش اعلام کرده و فعلا آنرا عملی نمیداند. به همین دلیل این رهبر حزب دمکرات کردستان میگوید به نسبت تعادل قوا باید خواسته‌ها را مطرح کرد. بنابر این نه تنها به خواست و مطالبات مردم حتی اشاره هم نمیشود٬ بلکه بقیه مطالباتی که تا کنون این حزب مطرح کرده هم کنار گذاشته میشود.

 

اگر قاسملو ۲۵ سال قبل نوشت سوسیالیسم برای کردستان زود است و باید بعد از ۲۵ سال این خواست مطرح شود اکنون در پایان ۲۵ ساله مورد نظر قاسملو حزب دمکرات باید از سرنگونی طلبی و هر نوع خواست و مطالبه دیگر هم فاصله بگیرد تا بتواند با حکومت فاشیست اسلامی بسازد. اینرا خالد عزیزی رسما اعلام کرده است. ما همان وقت در نقد قاسملو گفتیم که سیاستهای حزب دمکرات از واقعیات جامعه کردستان به دور است و سوسیالیسم مورد نظر او  کاریکاتوری از سوسیال دمکراسی است که در کردستان لباس ناسیونالیسم کرد را هم به تنش کرده اند. امروز حقانیت پیش بینیها و تحلیل کمونیستهای کردستان عیانتر از آن شده است که احتیاج به استدلال داشته باشد. سیاست حزب دمکرات همین بود که اکنون خالد عزیزی بدون پرده پوشی آنرا بیان کرده است. آن‌ها میخواهند همانند اصلاح طلبان حکومتی در کردستان بخشی از این حکومت باشند. برای رسیدن به این مدینه فاضله حزب دمکرات ابتدا باید گدایی اجازه فعالیت از جنایتکاران حاکم بر ایران را بکند. غافل از اینکه همان دوم خردادیهایی که حزب دمکرات چشم امید به آن‌ها دوخته است سرانشان اکنون در زندان هستند. این همواره دیر رسیدن و بی درایتی و بی کفایتی سیاسی٬ ماهیت واقعی این جریانات است.

ادامه دارد

 

 

 لینک مصاحبه های هفته نامه روداوو با خالد عزیزی و سرکنسولگری حمهوری اسلامی

 

http://www.rudaw.net/newspapers/rudaw/2009/88/05.pdf

 

http://www.rudaw.net/newspapers/rudaw/2009/88/05.pdf

 

http://www.rudaw.net/details.aspx?lang=Kurdish&page=articles&c=Hevpeyvyn&id=15002