جلال برخوردار

نزدیک به ۱۰ میلیون خانوار درامریکا یا خانهایشان را از دست داده اند و یا در استانه از دست دادن هستند.این ترازدی انسانی مسکن که نتیجه زمین لرزها و بخرانیست که از ماها پیش شروع شده و پیش درامد زمین لرزهای عظیم تری است که در اینده نه چندان دور سرنوشت و اینده میلیونها نفر را رقم خواهد زد .( سقوط سهام و بازار بورس) که از توکیو و پکن گرفته تا نیویورک و فرانکفورت اقتصاد جهانی را در مرحله خطرناکی قرار داده است. صدها هزار کارگر تاکنون شغلها و کارهایشان را از دست داده اند و ملیونها نفر در استانه از دست دادن شفلها خانها و یا پس اندازهای دوران بازنشستگیشان هستد.

قهرمانان دنیای بازارازاد یعنی سران شرکتها ی خصوصی گد اه کنان و زانوزده بر سر در صندقهای مالی دولتها و بوجه های عمومی که عموما از طبقه کارگر ذخیره شده زانو زده و خواهان تزریقهای مالی عظیم دولتها هستند. بر این اساس دولتهای امریکای شمالی و اروپایی تاکنون بیش از یک ترلیون و از محل بوجه های عمومی به سهام شرکتهای خصوصی تزریق کرده اند تا سود شرکتهای خصوصی تضمین شود.

اکادمیستها و اقتصادانانی احمقی که تا دیروز در باره خواص ازلی و ابدی سود و مالکیت حرافی می کردند امروزه سر از روی کتابهای قطور اقتصادی و از جمله مارکس بر نمی دارند به این امید واهم که جوابی برای دوران طوفانی کنونی پیدا کنند.

ریشه های این بحران بر خلاف تصور عمومی و ارا جیف سخن گویان سرمایه نه فقط در بحرانهای ادواری بلکه و بیشتر در ارتباط با بحرانهای اقتصادی دوران پس از جنگ سرد باید جستجو کرد.سقوط اقتصاد تازه دهه نود اقای گرین اسپن و بادکنک هایتک شروع و زمینه های این بحران است . ریشه های این بحران نه اقتصادی بلکه سیاسی و بر امده از موضوعات بروز یافته پس از دوران جنگ سرد است

این نظر و توهم پس از جنگ سرد که سرمایه و سود جاودانه و ازلیست و کافیست شما یک اسیت و مالکیت از جمله مسکن و زمین داشته باشید و سود ان جاودانه خواهد بود که معنی اجتماعی و عملی ان چیزی جز سرمایه داری بدون بحران است با سرعت شگفت انگیزی همچون توپ اتشین بر سردر تمامی بازارهای بورس دنیا کوبیده شد و تاکنون بیش از ۳ ترلیون از سهام بازار بورس کاسته شده است. سرمایه داری پیروز و سر مست بر بلوک شرق که خود را فارغ از تمام قید و بندهای اجتماعی یافته بود و جهت حداکتر سود و ناگهان قدرت و توان اقتصادی طبقه کارگر را بر روی کاغذ و سهام کاغذی به ۲ برابر افزایش داد این در حالیست که قدرت واقعی اقتصادی مردمان کارکن نه تنها افزایش نیافته بلکه در همان سطح ۱۹۷۴ منجمد است

جنبه های ترازدیک و انسانی این بی خانمانی با توجه به کنترل اطلاعات و سانسور شدید ممکن است هیچوقت برای عموم بر ملا نشود. اما ترجمه عملی این خواست انسانی و شیرین یعنی صاحب سر پنا ه شدن را میلیونها نفر با ورشکستگیشان با فرار شان و حتی جا گذاشتن حیوانات خانگی و به حراج گذاشتن هد یه های به جا مانده از نسلهای پیشین برای چند دلار را پس می دهند.

غذا

قیمت مواد غذایی به طور سرسام اوری و تقریبا در تمامی دنیا گران شده. ادعا می شود که این ناشی از افزایش جمعیت جهان و رو امدن طبقه متوسط در چین و هند و همینطور مصرف بخشی از این مواد جهت سوخت ماشین است. ایا کمبودی در کار است ؟

اما واقعیت این است که دلایل و امار مستقلی مبنی بر کمبود مواد غذایی نیست. ان چه که به عنوان کمبود مواد غذایی وتوسط رسانهای دسته راستی غربی تبلیغ می شود در واقع شروع و بسیج و جهت گیری و هجوم سرمایه های کلان از یک طرف و اماده سازی افکار عمومی برای گران شدن این حیاتی ترین مواد و بقای بشریست.گران شدن مواد غذایی اخرین حلقه حمله به دوران رفا دهه های پس از جنگ جهانی دوم است . کمبودی در کار نیست بلکه این اعلام یک کمپین و ریاضت کشی افتصادی و قطع یوبسیدهای مواد غذاییست که تقریبا تمامی کشورهای جهان انرا اعمال می کنند . این رابطه عرضه و تقاضا نیست که قیمت و ارزش را تعیین می کند بلکه نرخ سود و هجوم سرمایه هست که قیمت را تعیین می کند. کمبود نفت وبنزین نیست اما با این وجود از سال ۹۰ قیمت ان ۴ برابر افزایش یافته است.

نفس بیان کمبود مواد غذایی یک پلاتفرم اقتصادیست و به مرور و شاید هم اکنون سیب زمینی و مواد نشاسته ای جایگزین پروتینها ( گوشت. ماهیها و سبزیجات خواهد شد. با این پلاتفرم مواد غذایی بیشتری سالانه روانه دریاها خواهد شد.

سیب زمینی

از طرف سازمان ملل سال ۲۰۰۸ سال سیب زمین نام گذاری شده .اعلام این خبر در ادامه و انتهای ماها تبلیغات و کمپین رسانه ای کتیف مدیا و دولتهای سرمایه داری بود.

سیب زمینی این معجون غذای بشری که از قطب شمال گرقته تا کویر لوت قابل کشت و پرورش است دارد خود را به عنوان غذای اصلی و جایگزین پروتینها نه تنها سر سفره خانوادها در جهان با اصطلاح سوم بلکه خانواده های غربی مطرح می کند.

تاریخچه سیب زمینی البته تاریخ ملتها و تشکیل طبقه کارگر و بازار داخلیست. نقش تعیین کنند سیب زمینی در شکل دهی به انقلاب صنعتی و تشکیل طبقه کارگر و حتی شکل دهی بازار ملی از کشفیات تاریخی مارکس و انگلس بود. مارکس می گوید سیب زمینی در انقلاب صنعتی همانقدر مهم است که اهن و پولاد. توده های دهقانی خلعیت شده و سرازیر به شهرها را فقط با سیب زمینی ارزان و قابل کشت درحیاط و هر زمین دیگری را می توان تامین کرد

در اینده نه چندان دورمواد غذایی پروتین دار که امروز بطور محدود و از طریق سوبسیدهای دولتی قابل دست رسی هست ازسرسفرها ی حداقل ۲ میلیارد بشر حذف و یا محدود خواهد شد البته نه به این دلیل که کمبود است بلکه به این دلیل که انقدر گران خواهد بود که برای بخش مهمی از جمعیت جهان قابل دست رس نخواهد بود.

این تعرض و افرایش قیمت غذاها همانطور که مسکن بود جهانی و بین المللی است و هدف حمله طبقه ایست که روزی سه چهار دلار بیشتر در امد ندارد و طبقه کارگر ایران جز سر لیست این تعرض هست . اراجیف رزیم اسلامی و جناحهای مختلف ان در توجیه گرانی سرسام اور مواد غ
ذایی و مسکن بیان اسلامی راستهای غربیست.

افرایش سرسام اور قیمتی مواد و اقلام حیاتی زندگی از جمله مسکن .پزشکی و غذاها را نمی توان با قانون عرضه و تقاضا ان طور که سرمایه داران می گویند توضیح داد. این افزایش نتیجه حمله سرمایه های کلان برای افزایش نرخ سود است. و این چیزی جز اوج توحش سرمایه و سرمایه دارن و بیان پایان یک دوران است . بازگشت به سرمایه داری قرن ۱۸ .

اما غذا هایتک و کامپیوتر نیست متل مسکن هم نیست این منشا بقاست و تاکنون عکس العملهای شدیدی که در چهار گوشه جهان و از طریق تظاهرات خونین که شده حاکی از یک جبهه گیری بین المللی در این زمینه هست.

حل نهایی و کلید خوشیختی بشراز این بحرانهای مرگبارخارج شدن ازمافیای اختاپوس بازارو تشکیل یک حکومت ازاد و برابر که در ان سود سازی بر روی اقلام حیاتی از جمله مواد غذایی مسکن و پزشکی یک جرم جنایی محسوب خواهد شد.

زنده باد ازادی و برابری

زنده باد حکمتیسم

جلال برخوردار می ۲۰۰۸