دل‌داده گی ( شعر )

پارسا نیک جو

……………………………………………………..

در آغاز

من و تو

نه یگانه بودیم، نه بیگانه

دل‌داده بودیم، دل‌داده

وقتی فراموش کردیم

بی حصار و دریایی ست

جهان

دوگانه و بیگانه شدیم

من و آن

و دل‌داده‌گی تا سیاهی ِ داشتن

در سیاهه‌ی داشتن

گم شد.

چند زمستان دیگر

در کمین بهار دل‌داده‌گی

من و توست ؟

ماهی

در چشم بی قرار من

ماهی غرق می‌شود

ماهی چشم من در بی قراری غرق می‌شود

غرق می‌شود

چشم من در ماهی بی قرار

بی قراری چشم من

در ماهی غرق می‌شود.

http://kherad-e-enteqadi.blogspot.com/