دفاع از منصور اسالو، دفاع ازحرمت رهبران کارگری است!

هیات مدیره سندیکای شرکت واحد غیابا منصور اسالو رییس سندیکا را اخراج کرده است.

صرفتظر از ابراز تاسف، بلحاظ حقوقی نفس این کار ایرادی ندارد. این را حتما اساسنامه و آیین نامه های سندیکا  توضیح داده اند.

اما فراتر از آن و همزمان، هیات مدیره سندیکا  خطاب به –فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل (ITF و رونوشت به :  سازمان جهانی کار ، کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری،- کنفدراسیون کارگران فرانسه، کلیه اتحادیه ها و نهاد های کارگری داخلی و بین المللی، خواستارقطعهمهارتباطات، همکاریهاوحمایتهااز اسالو شده است!.

صرفنظر از اینکه این فراخوان  طرد و عدم حمایت و سلب اعتماد را نهادهای کارگری جهانی چقدر جدی می گیرند، اما این شیوه رفتار که، ” اخراجت میکنم واز حقوق اجتماعی هم محرومت می کنم”، روش و  کار کیست؟ ایا این  شیوه آشنایی  برای خود فعالین و رهبران سندیکای شرکت واحد نیست که  مدام از جانب دشمنان طبقه کارگر علیهشان استفاده شده است!

منصور اسالو را نه بر اساس این اطلاعیه و فراخوان هیات مدیره سندیکا، بلکه در جوامع کارگری ایران و جهان، تا کنون  بر اساس یک دوره طولانی  مبارزه طبقاتی و ایستادگی  و پافشاری بر حق تشکل و رفاه کارگران می شناسند. رفقای دیروز اسالو و کارگران شرکت واحد جوابشان به این تاریخ چیست؟ آیا این تاریخ را میتوان یکشبه خط زد و پاک کرد؟

علیرغم اطلاعیه هیات مدیره و گردو خاکهای شخصیت شکنانه و عقبمانده  حول و حوش آن، این سوال جواب سر راستی دارد و کسی نمیتواند انکارش کند:

منصور اسالو یک تجربه وتلاش در مبارزه طبقاتی کارگران است. هر تصمیم جدید و سیاسی اسالو که مورد تایید سندیکا یا هر کسی نباشد نمی تواند این تاریخ را پاک کند. نمیتوان افتخارات یک رهبر کارگری را دلبخواهانه از او پس گرفت. این اسالو نیست که بدهکار سندیکا است برعکس سندیکا واعضای سندیکا هستند که اگر بدهکارنباشند، حد اقل به مبارزه و تلاش یکی از رهبران خود در اعاده حقوق کارگران و بازسازی وحفظ سندیکا احترام بگذارند.

علیرغم هر تصمیم  سیاسی و شخصی اسالو، سندیکای شرکت واحد یک قدردانی بزرگ به او بدهکاراست. این را بورژواها به فعالین و رهبران  سیاسی خود حتی در بدترین شرایط ویا به قول خودشان لغزش سیاسی و شخصی .. رعایت کرده اند. در حالیکه سنت کارگری سنتی به شدت انسانی، بیغرض و عاری از عقبماندگی و منفعت حقیر شخصی و  حاوی منفعت طبقاتی است. این سنت حکم می کند که حرمت رهبرانش را پاس بدارد.

فراخوان سندیکای شرکت واحد مبنی برعدم حمایت دیگران از او، ناعادلانه، غیررفیقانه و غیرکارگری است و در سنت مبارزه طبقاتی طبقه کارگر اگر بدعت نباشد سنتی واپسگرا و بر خلاف وحدت و رفاقت کارگری است. با چنین برخوردی کدام رهبر و فعال کارگری است که درمیان رفقایش در هر موقعیت رهبری و تشکیلاتی احساس امنیت کند؟ کدام رهبر کارگری است بخاطر ترس از اشتباه حاضر به وحدت با رفقای خود و قبول مسوولیت رهبری و تشکیلاتی بشود؟

این سنتی به شدت بازدارنده و تفرقه افکنانه است. اگر رهبرو فعال کارگری بفرض مرتکب شدن یک اشتباه یا خطای سیاسی، تشکیلاتی و… چنین مورد غضب ونفرت رفقایش قرار گیرد، باید فاتحه اتحاد رهبران کارگری را خواند.

نتنها منفعت طبقاتی کارگران سندیکای شرکت واحد، بلکه منفعت کل طبقه کارگر ایران ایجاب می کند و نه تنها ایجاب بلکه حکم می کند که هیات مدیره سندیکای شرکت واحد در احکام خود تجدید نظر و از حرمت و مبارزه رفیق خود دفاع کنند. این سنت نمی تواند و نباید قابل تکثیر باشد و به الگویی درمیان رهبران و تشکلها و فعالین کارگری تبدیل شود. نباید بهر دلیل و بهانه ای با شخصیت و حرمت انسان بازی کرد و  صندلی را از زیر پای رفقای خود کشید. برعکس حفظ حرمت، قدردانی از مبارزات رهبران کارگری، ولو رفیقی خود بخواهد صفوفی را ترک کند، یا حتی از مبارزه دست بکشد، سنت و الگوی کارگری و انسانی است. شخصیت شکنی و نتنها درخواست، بلکه ارزوی طرد وانزوای رفیق دیروز را کردن، خالی از وجدان طبقاتی و رفاقت کارگری است.

شکی ندارم، هیات مدیره سندیکا با تسلیم نشدن به فشار عقبمندگی ها و با  دفاع از حرمت شخصی  منصوراسالو و قدردانی از مبارزات و فداکاریهایش ، در میان صفوف کارگران شرکت واحد برای خود احترام می خرد. این فرصت و تصمیمی تاریخی است که باید شهامت انجام ان را داشت.

مظفر محمدی

۴ بهمن ۹۱ (۲۳ ژانویه ۲۰۱۳)