تنها راه رهائی از سلطه دشمن همبستگی خلقهاست!

بحرانی شدن هر چه بیشتر روابط جمهوری اسلامی با آمریکا و قدرتهای غربی و گسترش هر چه بیشتر تحریمهای اعمال شده علیه رژیم چه از سوی شورای امنیت سازمان ملل و چه همین قدرتها و همچنین تبلیغات روزمره در مورد احتمال حمله نظامی به ایران، یکی از تبعاتش تلاش علنی قدرتهای مزبور جهت آلترناتیو سازی‌های امپریالیستی بوده است. آنها به این ترتیب هم رژیم را تحت فشار می گذارند و هم خود را برای برنامه های آینده آماده می سازند. با نگاهی به این کنفرانسها فورا روشن می شود که یکی از پاهای دائمی چنین سمینارهائی افراد و نیروهائی هستند که خود را نماینده اقلیتهای ملی تحت ستم در ایران جا می زنند. این امر خود بروشنی نشان میدهد که آمریکا و قدرتهای غربی با تکیه بر واقعیت ستم ملی اعمال شده بر خلقهای ایران در تلاش‌اند تا با پر و بال دادن به اندیشه‌ها و نیروهای خواهان جدائی، خود را برای پیشبرد پروژه‌های آینده ‌شان آماده سازند. چنین پروژه‌هائی بطور طبیعی فرصت طلبانی را در بین خلقها به جنب و جوش واداشته است تا در این شرایط خاص تاریخی از این موقعیت حساس سود جسته و جهت استفاده از کمکهای تبلیغاتی، مالی و نظامی امپریالیسم آمریکا خود را نماینده مردم تحت ستم جا زده و ضمن کوبیدن بر طبل کینه و نفرت برعلیه “فارس” ها بکوشند با جمع آوری نیروی مادی برای اندیشه‌های کثیف خود، مجری تحقق چنین اهدافی شوند تا شاید با بوجود آمدن شرایط دلخواهشان ، خود بقدرت برسند.
این وضع را در میان همه خلقهای تحت ستم می توان دید از جمله در میان خلق عرب. در اینحا هم شاهد هستیم که کسانی که خود را نماینده خلق عرب جا زده اند بدون توضیح اینکه این نمایندگی را از کجا به دست آورده اند! به جای تمرکز بر جمهوری اسلامی به مثابه کانال اصلی سلطه امپریالیستی، “فارس” را دشمن اصلی جا زده و به جای تحکیم وحدت در مبارزه علیه جمهوری اسلامی انشقاق و جدائی را دامن می زنند. برای نمونه، “جبهه دموکراتیک مردمی احواز” با صدور اطلاعیه‌ای در رابطه با سالگرد تاسیس این جریان می نویسد: ” در چنین ایامی در ماه ژانویه ۱۹۹۰ فرزندان دلیر عرب احواز برای مبارزه با نظام اشغالگر فارس و تحقق حق تعیین سرنوشت ملت عرب احواز بدست خود و ایجاد دولتی عربی و مستقل در سرزمین احواز اقدام به تاسیس جبهه دمکراتیک مردمی احواز نمودند تا با اتحاد و اهدافی مشترک با رژیم اشغالگر و شونیست فارس مبارزه نمایند. به همین مناسبت جبهه دمکراتیک مردمی احواز از تمامی افراد حقیقی ، حقوق ، احزاب عرب و ملتهای غیر فارس جهت شرکت در مراسم سالگرد تاسیس جبهه دمکراتیک مردمی احواز در روز شنبه مصادف با ۱۹ ژانویه ۲۰۱۳ دعوت به عمل می آورد”.(۱) (تاکید از من است)
با مطالعه این اطلاعیه آشکار می شود که نویسندگان آن آگاهانه خلق عرب ایران را نه بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و شوینیسمی که از آن نشات میگیرد، بلکه بر علیه “فارس” برانگیزند. آنها با استفاده از کلماتی چون “انتفاضه” و “ارتش اشغالگر” که در رابطه با مبارزه خلق فلسطین با ارتش اشغالگر اسرائیل بکار برده میشود خلق عرب را به خلق فلسطین تشبیه کرده و “فارس” را اسرائیلی اشغالگر جلوه میدهند و با پوشش ملی عربی، که بجای خود قابل احترام است، هویت غیر ایرانی بخود داده و این کینه و نفرت بر علیه رژیم را در شکل مخالفت با “فارس” جلوه میدهند. و این در شرایطی است که رژیم جمهوری اسلامی با انتقال دهقانان عرب به شهرهایی چون یزد و کرمان، و دادن زمینهای آنها به مزدوران خود ، بر خلق عرب ستم روا می دارد. ظلم و ستمی که به خلق عرب رفته و میرود از دوره خمینی مرتجع و با گفتن “آنها را بدریا بریزید” شدت هر چه بیشتری یافت ولی نباید فراموش کرد که ظلم و ستم خمینی و رژیمش صرفا بر علیه خلق عرب نبوده و همه خلقهای ایران را فرا گرفته بود. کسی فراموش نکرده که این مرتجع ضمن سرکوب همه توده‌های ستمدیده، بر علیه زحمتکشان خلق کرد نیز اعلام جهاد نمود.
ناسیونالیستهای عرب، از سرمایه داران عرب که پرولتاریای عرب و سایر خلقها را استثمار میکنند، از شکنجه گران عرب و بازجویان عرب و دیگر مرتجعین قاتل عرب البته سخنی نمیگویند، برای آنها عرب، عرب است و “فارس” چه کارگر باشد و چه سردمدار جمهوری اسلامی، دشمن است. آنها حاکمان جمهوری اسلامی را “سردمداران جنایتکار فارس”(۲) خوانده و کینه توزانه این ایده را دامن میزنند که ستمی که بر خلق عرب میرود ستمی نژادی است. آنها از ستمی که بر علیه خلق کرد رفته و میرود که تا کنون بر اثر این ستم هزاران زحمتکش کرد جان خود را از دست داده‌اند، از ستمگری و اهانت به خلق ترک که هر بار که بر علیه این اهانت به اعتراض برخاسته‌ وحشیانه سرکوب شده‌ است، از ستم بر خلق بلوچ و ترکمن سخنی نمیگویند تا خود را در این ستم مستثنی جلوه دهند و اگر از این ستم بر سایر خلقها چیزی گفته شود فقط برای تایید حقانیت نفرت و کینه بر علیه “فارس” است. برای این سبک مغزان مفلوک، نه تاریخ معنایی دارد، نه واقعیتهای جامعه طبقاتی و نه سیاستی که از آن نشات می گیرد و نه مبارزه آزادیخواهان و کمونیستها. آنها منافعشان حکم می کند که برای نمونه به خلق عرب توضیح ندهند که در تابستان ۶۷ چه گذشت و چرا هزاران کمونیست و بهترین فرزندان این خلقها، از کرد و فارس و ترک و بلوچ و ترکمن و عرب از دار آویخته شدند آنهم به دست جمهوری اسلامی و نه فارسها، چرا زحمتکشان همه خلقها اینچنین در فقر یکسان بسر میبرند و چرا هر فریاد اعتراضی نسبت به شرایط حاضر در سراسر این سرزمین دربند، در گلو خفه میشود. سرمایه‌داری و تاریخ سرمایه‌داری در این سرزمین مشکل آنها نیست، اینکه چرا خلق عرب تحت ستم است و ریشه‌های این ستم از کجا نشات می گیرد ، مسائلی نیستند که این فرصت طلبان در لباس ناسیونالیسم به آن بپردازند. اگر جوانان عرب با “جرم”های مختلف به مجازات یکسان اعدام محکوم میشوند این نفرت انگیز است ولی این رژیم کثیف، چنین شیوه‌ای از مجازت را در سراسر این مرز و بوم انجام میدهد و برای این رژیم، کرد و فارس و ترک برای اعدام شدن یکسان هستند.
همانطور که ثابت شده است فرهنگ مسلط بر هر جامعه ای فرهنگ طبقه حاکم می باشد و در این فرهنگ منحط تنها خلقهای تحت ستم نیستند که تحقیر می شوند کارگر فارس هم تحقیر می شود و جمهوری اسلامی در عمل دشمن همه این تحقیرشده ها و هیچ بودگان می باشد، دشمن مشترک همه ستمدیدگانی که باید متحداً بپاخاسته و آنرا سرنگون سازند. تجربه نشان داده که هیچ خلقی و از جمله خلق عرب به تنهائی به آزادی نخواهد رسید و از آنرو لازم است که در این شرایط خطیر مبارزه طبقاتی، کمونیستها و عناصر آگاه و آزادیخواه همه خلقها در ایجاد و تقویت احساس همبستگی در بین خلقها بکوشند. خلق عرب همچون سایر خلقها فقط در یک شرایط دموکراتیک میتواند در مورد سرنوشت خود تصمیم بگیرد و ایجاد این شرایط دموکراتیک تنها در پرتو یک انقلاب که بتواند جمهوری اسلامی و اربابانش را سرنگون سازد، امکان پذیر است. انقلابی که بدون همبستگی همه خلقهای ستمدیده قابل تصور نمی باشد.
قبل از آنکه فرصت طلبان چشم دوخته به کمکهای خارجی قادر به فریب زحمتکشان شده و آنها نیز زیر پرچم ناسیونالیسم همدیگر را در خون یکدیگر غرق کنند، در همبستگی آنها بکوشیم.

برقرار باد اتحاد خلقهای ایران

عبداله باوی
ژانویه ۲۰۱۳

۱ـ سایت “جبهه دموکراتیک مردمی احواز”
۲ـ مقاله رامین سلطانی با عنوان “خاکی که بوی نفت میدهد امروز خونین است”، در سایت “جبهه دموکراتیک مردمی احواز”.