تحولات منطقه خاورمیانه در طى بیش از یکسال گذشته در میان کشورهاى منطقه باعث تغییر و تحول نیروهاى سیاسى و صف بندى هاى اجتماعى دراین کشورها شده و تغییراتى در تناسب قوا و رابطه بین نیروهاى اپوزیسیون و دولت بوجود آو رده است . ترکیه در ابتداء تحولات منطقه در کنار سیاستهاى دول غربى نقش فعالى داشت . و تلاش مى کرد جاى خالى مصر را به عنوان رهبر کشورهاى اسلامى منطقه پرکند. اما با شروع تحولات در سوریه و نقش فعال ترکیه در آن ، فاکتورهایی علیه این کشور پدیدار شدند. تقابل ترکیه با دولت بشار اسد باعث سردى روابط این کشور با دو همسایه دیگر آن، ایران و عراق گردید که جدا از تضعیف روابط دیپلماتیک و بىاعتمادى متقابل، مهمتر از آن باعث تقویت و بهرهبردارى پ.ک.ک از این شرایط گردید. شرایطى که در آن پ.ک.ک با سازمان دادن طرفدار آن خود در کردستان سوریه، عملا با دولت ترکیه به مقابله برخواست.
حزب اتحادیه دمکراتیک سوریه که تحت تأثیر پ.ک.ک است حدود ١۵٠٠٠ نیروى مسلح آموزش دیده دارد، که به برکت شکاف مابین دولتهاى منطقه، به دامان احزاب ناسیونالیست افتاده است. دولت ترکیه که تحمل یک دولت فدرال کُرد دیگر در جوار خود را سخت مىدید ، در اثر این تحولات هم چنین با رشد سریع و وسیع تمایلات و تحرکات ناسیونالیستى در داخل کردستان ترکیه روبرو شد. تحرکاتى که به قیام و تظاهرات میلیونى تبدیل مىشد و سرکوب روزمره و سیستماتیک دارو دستههاى فاشیستى دیگر قادر به عقب راندن آن نبود . دستگیرى هزاران نفر در کردستان ترکیه هم در سال ٢٠١٢ نتوانست فضاى اعتراضى جامعه را عقب بنشاند و بعکس هزاران زندانى در بند با اعتصاب غذاى خود افکار عمومی جهان را علیه دولت ترکیه بسیج کردند. این فشارها و نارضایتى رو به ازدیاد درون جامعه ترکیه به همسویی بىچون و چراى ترکیه با کشورهاى غربى در تحولات اخیر همگى دولت ترکیه را در موقعییتى قرار داد تا به فکر عبور از دست انداز هاى پیشروی خود و کم کردن فشارهاى موجود شود. مذاکرات نمایندگان دولت ترکیه با اوجالان در بطن چنین موقعیتى صورت گرفته و قابل بررسى است.
مذاکرات دولت ترکیه با پ.ک.ک داراى تاریخ و سابقهاى حدودا ٢٠ ساله است. قبل از دولت أوردو غان هم دولت مرکزى بصورت پنهانى در تلاش بوده است که با در مذاکره سیاستهاى خود را پیش ببرد. اما این مذاکرات چه آنهنگام و چه در زمان حکومت اوردوغان که بخصوص از سال ٢٠٠٩ فعالانه دنبال شده است، هیچ نتیجهاى نداشته است و دولت ترکیه هر بار از این مذاکرات اهداف آنى و دورهاى خود را دنبال کرده است. این مذاکرات نه تنها به قبول خواستهاى اعتراضى مردم در کردستان ترکیه منجر نشده است، بلکه همان مطالبات هرچند چیز و سازشکارانهی پ.ک.ک و احزاب کُرد قانونى داخل ترکیه هم با سرکوب و خشونت بیشتر پاسخ گرفته است. هرچند روشن است که هدف دولت ترکیه از این مذاکرات نه حل مسئله کرد، بلکه فریب دادن پ.ک.ک و کنترل اعتراضات مردم بوده است، اما پ. ک .ک – درست مانند احزاب ناسیونالیست در بخش هاى دیگر کردستان همیشه براى بدست آوردن گوشهاى از قدرت- براى مذاکره و بندوبست با دولت ترکیه آماده بوده است. هدف دولت ترکیه در مذاکرات سالهاى ٢٠٠٩ تا ٢٠١١ در اسلو منزوى کردن اوجالان و اساسا تفرقه انداختن در صفوف پ.ک.ک بود. اما مذاکرات کنونى در متن تحولات منطقهاى استفاده از اوجالان براى آرام کردن اوضاع درکردستان ترکیه و فرعى کردن نقش احزاب قانونى کُردى مثل حزب “صلح ودمکراسى” است.
دولت ترکیه با اینکار مىخواهد از این مذاکرات براى منزوى کردن جریانات “رادیکال” در درون کردستان ترکیه استفاده کند… وگرنه برعکس شایعات و اخبار غیر موثقى که اساسا از طرف پ.ک.ک پخش مىشود، در این مذاکرات هیچ توافقى بدست نیامده است. رئیس سازمان اطلاعات ترکیه که در ماه دسامبر گذشته ٢ روز را در زندان ایمرالى با اوجالان گذراند، در مورد این مذاکرات گفت هدف آنها خلع سلاح و بیرون رفتن نیروهاى پ.ک.ک از ترکیه است. همچنین اردوغان در پاسخ به این سؤال که:” آیا درست است که در این مذاکرات قرار است اوجالان آزاد و در حصر خانگى بماند و دولت فرمان عفو عمومى صادر کند،” ، گفت : “چنین قرارى وجود ندارد . هدف ما خلع سلاح پ.ک.ک است.” در حالیکه دولت ترکیه زیر بار هیچ توافقى نرفته است، پ.ک.ک مدعى است که مذاکرات ادامه خواهد داشت و وعده خودمختارى و تغییر قانون اساسى وحق تحصیل وآموزش به زبان کردى را در میان مردم پخش میکنند .
با اینحال در بین رهبران ناسیونالیست ترکیه و رهبرى پ.ک.ک هم عکسالعملهاى از سر بىاعتمادى به این مذاکرات وجود دارد. مراد قریلان(کارایلان) از رهبران پ.ک.ک گفته است که : “خلع سلاح تسلیم محض است و جاى بحث ندارد. هم چنین صلاح دمیرتاش مسؤل حزب صلح و دمکراسى در عکسالعمل به حمله نیروهاى دولتى به مردم گفته است :” اینها هم مىکشند ، هم مذاکره مىکنند”. اما علیرغم مسائل فوق و دلائل منطقهاى ومشکلات داخلى، حزب حاکم اردوغان از این مذاکرات براى جلب توجه مردم کردستان ترکیه در انتخابات آینده استفاده مىکند . وبه این صورت درصدد مقابله با احزاب رقیب براى بدست آوردن رأى مردم کردستان ترکیه برخواسته است که ٢۵ در صد کل واجدین شرایط در انتخابات ترکیه در آنجا سکونت دارند. انتخابات شهرداریها و بخصوص انتخابات مجلس در سال ٢٠١۵ نقش اساسى در سرنوشت حزب حاکم اردوغان خواهد داشت.
وبالاخره این مذاکرات به هر نتیجهاى برسد، موفقیت اساسى وقابل توجهى که بتواند به پایان دادن به ستمهاى دولت ترکیه و سرکوبگرى نیروهاى فاشسیت ترکیه بیانجامد، در دست مبارزات پیگیر و سازش ناپذیر مردم کردستان ترکیه و بخصوص رهبرى آن است. رهبرىاى که با تکیه بر ارگانهاى تودهاى و باخواستها و مطالبات روشن مستقل از جریانات ناسیونالیست امر رهبرى این اعتراضات را به عهده بگیرد. اینجا جایی است که جریانات پیشرو، کارگرى و کمونیستى مى توانند مبتکر تغییرات ریشهاى در آن منطقه باشند. گرچه سرکوبگرى هاى سیستماتیک دولت ترکیه، پ.ک.ک را در ذهن افکار عمومى درصدر این اعتراضات قرار داده است، اما این جریان مانند تمامى احزاب ناسیونالیست کُرد در مناطق دیگر کردستان ربطى به حل ریشهاى این ستم و نابرابرىها ندارد و خود مانع حل ریشهاى آن هستند. هدف این جریان هم بند وبست و رسیدن به گوشه اى از قدرت است.
همایون گدازگر
١٣ ژانویه ٢٠١٣