نگاهی نزدیکتر به سیاستهای برخورد به مسئله اعتیاد در پرتغال

مقدمه:

در دو مقاله قبلی(۱و۲) بخشی از دیدگاههای موجود در غرب را در موضوع مسئله اعتیاد بررسی کردم. توضیح دادم که حل مسئله اعتیاد را باید در کانتکس چند بعدی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و بهداشتی (فردی و اجتماعی) دید.نمی شود یکسویه با وضع یک قانون انتظار داشت که ماجرا حل است. چه آزاد بکنیم و چه بگیریم و ببندیم، مسئله اعتیاد ممکنست به رشدش ادامه دهد اگر همه جانبه بهش برخورد نشود.

اعتیاد و میل به مواد مخدر را گاها پدیده ای درونی و “ژنتیک” می دانند نه از اینکه کاملا نادرست باشد بلکه یکسویه کردن این حکم انسانها را به جائی می رساند که هرگونه نقش جامعه و شرایط محیطی را منکر شوند. هیچ نظام فکری و علمی نیست در شرایط کنونی که وجه بیولوژیک و ژنتیک اعتیاد را منکر باشد اما مسئله اینست که درک کنیم که اعتیاد یک پدیده متداخل و در هم تنیده است به جهت علت و درست تر است که همیشه از علتها صحبت کنیم و آنرا در همان کانتکس چند بعدی ببینیم.

همانطور که تاکید کردم برخورد به مسائل اجتماعی،از جمله اعتیاد یا بیکاری یا تن فروشی یا کودکان یا هر موضوع دیگر خودش نشانه سطح برخورد جوامع است به انسان. در جوامع عقب افتاده تر اعتیاد را جرم و گناه می بینند و با تندی و زندان و خشونت می خواهند “درمانش” کنند.اعتیاد را جرم اعلام می کنند و انسان معتاد را کنار قاچاقچی و مافیای اعتیاد، یکچا به دادگاه می کشند. تاریخا در ایران ما این نوع برخورد را شاهد بوده ایم. اعدامهای معتادین و قاچاقچی ها در ایران بواقع سنتی بوده که زشتیش را به مرور از دست داده و متاسفانه از دید بسیاری مردم ، “پذیرفته” شده!

با رشد علم، اما انسانیت مدرن و مترقی و متمدن دید دیگری را به این مسئله جهانی شده پیدا کرده. در اروپا ما شاهد عروج پراتیکهای به کلی دیگری هستیم در مقابل این مسئله. تغییرات قانونی طی زمان و تحولات متعاقب آن ، نتایح امیدوارکننده ای جلوی روی ما می گذارد که باید بدقت بررسی شوند و شیوه های درست  و نتایج مثبت در حل مسئله اعتیاد در ایران بکار گرفته شوند.

سوالات متعددی هنور جلوی راهست. اینطور نیست که غیر جنائی کردن یک وجه داشته باشد. آیا با مافیای مواد مخدر هم باید همان کرد که با مصرف کننده منفرد؟ آیا ارتباط مافیای داخل کشوری و مافیای جهانی را باید دست کم گرفت؟ ایران در مسیر جاده انتقال مواد مخدر قرار دارد بین آسیا و اروپا. صرف نظر از اینکه ایران را بازار مواد مخدر می دانند ، تاریخ معاصر ایران شاهد همکاری تنگاتنگ حکومتهای ایران با کارتلهای بین المللی مواد مخدر بوده چرا که این مواد باید از مسیر ایران به اروپا برسند.

آیا باید در غیر جنائی کردن مواد مخدر ، تاکتیک استفاده از مواد مخدر نرم ( مثلا ماریجوانا) بر علیه مواد مخدر سخت(مثلا هروئین و کوکائین) را بکار برد ؟(تجربه هلند) یا به یکباره همه نوع ماده مخدر را در حد مصرف شخصی “غیر جنائی” کرد؟

زیر ساخت اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی و نظام آموزشی را چگونه باید سازمان داد تا تغییرات قانونی، موثر باشد؟ چرا که تحقیقات جهانی هنوز اثر یکسویه تغییرات قانونی در حل مسئله مواد مخدر را مردود دانسته.

با ذکر این مقدمات برویم به سراغ تجربه پرتغال از نزدیکتر(۳و۴):

(۱)اطلاعاتی در مورد روند غیر جنائی کردن مواد مخدر در پرتغال:

در ۲۹ نوامبر سال ۲۰۰۰ پارلمان پرتغال قانون غیر جنائی کردن مواد مخدر را تصویب کرد که تاریخ اول جولای ۲۰۰۱ به اجرا گذاشته شد.طبق این قانون خرید و حمل کردن هر ماده مخدر (په سخت مثل هروئین و کوکائین و چه نرم مثل ماریجوانا) به شرطی که از مقدار مصرف شخصی ۱۰ روز بالاتر نباشد، قانونی خواهد بود. هر مقدار بیش از این اندازه اگر حمل شود یا خرید و فروش شود همچنان غیر قانونی است و مجازات خواهد داشت.

بر طبق ماده ۱۵ مصوب مجلس پرتغال ، افرادی که معتاد به مواد مخدر شناخته نشوند و دستگیر شوند، به حداکثر ۲۵ یورو جریمه ممکنست محکوم شوند.ماده ۱۷ ، علاوه بر جریمه سبک، از “دادن اخطار” یاد می کند. بطور کلی عدم وجود اعتیاد یا عدم سابقه تکرار دستگیری هرگونه مجازات را تقریبا  غیر ممکن می کند. گرچه درمان اجباری در نظر گرفته نشده اما به دادگاهها این اجازه داده شده که مجازاتهای دیگر را بتوانند معلق کنند اگر فرد بپذیرد که به مراجع درمانی مراجعه کند.

بر طبق ماده ۱۷، آنها که معتاد باشند یا بطور مکرر در موضوع مواد مخدر دستگیر شده باشند نخواهند توانست برخی از حرفه ها را داشته باشند از جمله: پزشکی، وکالت یا رانندگی تاکسی)، ممنوعیت برای مسافرتهای دور،قطع کمکهای دولتی یا محدودیتهائی در معاشرت با قشر بخصوصی از جامعه یا حکم به گزارش دهی مداوم به کمیسونهای قانونی که اثبات کنند که در حال درمان هستند.

در نظام قانونی جدید، پلیس همچنان حق دارد افراد را ایست بدهد و بررسی کند اما حق دستگیر را ندارد اگر تحت شراطی باشند که در قانون غیر جنائی پیش بینی شده. با دادن “هشدار کتبی” توسط پلیس، فرد وظیفه دارد طی ۷۲ ساعت به کمیسیون مربوطه مراجعه کند.

بر طبق ماده ۳ ، افراد زیر سن بلوغ که مشکلات اعتیاد پیدا کنند، توسط مسئولین دولتی کنترل خواهند شد. فروش مواد مخدر به کودکان یا بیماران روانی جرم است و با شدت برخورد می شود.(زندان بین ۴  تا ۱۲ سال) بر طبق همین ماده شماره ۳، پزشکان و مددکاران اجتماعی وظیفه دارند مواردی که اعتیاد تشخیص می دهند، به کمیسیون ناظر گزارش دهند.

متعاقب تصویب قانون سال ۲۰۰۱، کشور پرتغال به ۱۸ منطقه تقسیم شد و کمیسیونهای ناظر در هر منطقه متشکل از سه نفر شامل نماینده دولت ، قوه قضائیه و نماینده بخش بهداشت (با سابقه پزشکی، روانشناسی و مددکار اجتماعی) بر تمامی فعالیتهای حول مسئله مواد مخدر نظارت یافتند.

 هم اکنون پرتغال از جهت قانونی کردن مواد مخدر پیش قدم کشورهای اتحادیه اروپاست.در سایر کشورهای اروپائی یا مواد مخدر همچنان غیر قانونی هستند یا فقط مجازات های کمتری بر مواد مخدر وجود دارد (مثل مورد ماریجوانا در هلند).بواقع کشورهای اروپائی بجز پرتغال فقط در مورد ماریجوانا نرمش را شروع کرده اند.

فرق بین لغو مجازات را باید با قانونی کردن تاکیید کرد. مثلا در هلند ، قوانین مجازات وجود دارد اما اجرا نمی شود یا به جریمه اکتفا می شود.. مثلا مجرمان به زندان انداخته نمی شوند.

همزمان به تغییرات قانونی در پرتغال در موضوع مواد مخدر، سازماندهی سیستمهای درمان و پیشگیری بعنوان بخش جدائی ناپذیر تغییرات قوانین مجازات بکار گرفته شده. افرادی که دستگیر می شوند به سازمانهای درمان اعتیاد فرستاده می شوند.اگر فرد خاطی سابقه قانونی نداشته باشد یا اعتیادش ثابت نشود ، صرفا جریمه می شود. بواقع تلاشها اینست که مسئله مواد مخدر از مسئله ای جنائی به مسئله ای بهداشتی تبدیل شود. تا مبتلایان ترس نداشته باشند که کمکهای لازم را درخواست کنند.

(۲)تاثیرات غیر جنائی کردن مواد مخدر پرتغال، بر اساس تحقیقات:

روند غیر جنائی کردن مواد مخدر در پرتغال تقریبا ۱۲ سال عمر دارد. نتایح کنونی تحقیقات عموما تاثیرات مثبت این تغییرات را در مورد مسئله مواد مخدر نشان می دهد:

بررسیهای وسیع بین المللی تا هم اکنون اثبات نکرده که اساسا هر نوعی از سیاستگذاریها چه غیر قانونی کردن و چه قانونی کردن در مصرف مواد مخدر اثرات متفاوتی ایجاد کرده باشد.هر چند که بر اساس تحقیقات موزرول و همکاران در سال ۲۰۰۶، فشارهای قانونی بر علیه مصرف و خرید و فروش مواد مخدر توانسته در بستن مافیای مواد مخدر موثر باشد.

رینارمن و همکاران در تحقیق مقایسه ای بین آمستردام(هلند) جائی که ماریجوانا در حد مصرف شخصی ، جنائی محسوب نمی شود و سانفرانسیسکو ، جائی که ماریجوانا چه مصرفش و چه خرید و فروشش غیر قانونی است، نشان داد که جنائی کردن یا غیر جنائی کردن ماریجوانا تاثیری در مصرف ماریجوانا نداشته است.

تحقیقات سولیوتی و همکاران در سال ۲۰۰۱ در ایتالیا نشان داد که سیاست نرمش در مورد مواد مخدر از سال ۱۹۷۵ به افزایش مصرف مواد مخدر انجامیده.

مک کوئن و رویتر در تحقیقات بلند مدت خود بین سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۱ نشان دادند که غیر جنائی کردن در کنار تجارتی کردن ماریجوانا در هلند باعث افزایش مصرف مواد مخدر در این کشور گردیده.

رویتر و استیونس در تحقیقات خود در سال ۲۰۰۷ نشان دادند که عوامل فرهنگی و اجتماعی، مستقل از قوانین له یا بر علیه مواد مخدر، در توسعه یا محدود کردن مسئله مواد مخدر نفش بازی می کنند.

گرینوالد در تحقیق مستقل خود از تجربه پرتغال (سال ۲۰۰۹) تاکیید دارد که غیر جنائی کردن مواد مخدر محموعا به حل مسئله مواد مخدر سود رسانده است و  مشکل مواد مخدر در پرتغال بطور عموم بعد از ارائه قانون سال ۲۰۰۱ کاهش نشان می دهد. از جمله مواد قابل ذکر عبارتست از کاهش ابتلا به ابدز بخاطر مصرف مواد مخد ، کاهش مرگ و میر بخاطر مصرف مواد مخدر.گرینوالد در عین حال گزارش می کند که ترس از “توریزم مواد مخدر” متعاقب تغییر قوانین، بی اساس تشخیص داده شده است.

هیوز و اسنیونس در سال ۲۰۰۷ نشان دادند که غیر جنائی کردن مواد مخدر در پرتغال باعث کاهش چشمگیر مشکلات قانونی ناشی از آن گردیده است.کاهش نیاز به پلیس و دادگاه و قاضی و وکیل در پرتغال بخاطر تغییر قوانین هم چشمگیر بوده است.

این در حالیست که تحقیقات گرینوالد نشان می دهد که در عوض، خرج اجتماعی برای درمان و پیشگیری بیماران مواد مخئدر افزایش نشان داده است.سازماندهی متمرکز کشوری و ایجاد کمیسیون کشوری مبارزه با مصرف و اعتیاد به مواد مخدر دستاورد مهم بهبود مسئله مواد مخدر اعلام گردیده است.

تحقیق مجدد آماری توسط آنا تاوارس در ژانویه ۲۰۱۲ در پرتغال بار دیگر همان نتایج گرینوالد را تایید کرده است.

خلاصه:

تجربه پرتغال بعد از ۱۲ سال، نشان می دهد که روند غیر جنائی کردن مواد مخدر اگر در کانتکس فعال کردن سایر اهرمهای اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی باشد، بی تردید در کاهش مسئله مواد مخدر مثبت است. اما تلاشهای معاصر و سیاستهای “آزاد سازی” مواد مخدر بی تردید تنها بخشی از راه حل هستند.همانطور که تحقیقات آماری جهانی پیشنهاد می کند، تغییر در قوانین چه در جهت تشدید فشار بر مواد مخدر یا “آزاد سازی” اگر در کانتکس وسیعتر حمایت از انسان و حاکم کردنش بر سرنوشتش انجام نشود، نتیجه چندان متفاوتی بدست نخواهد داشت.

سری مقالات اخیر من تلاشی بود در نزدیکتر کردن خواننده گرامی به برخی از راه حلها و معضلات. راه طولانی در پیش است.نسخه معجزه آسائی هم در دست نیست. با دقت باید راه حلها را بررسی کرد و بهترینها را بکار گرفت و مجدد تاثیرشانرا اندازه گرفت.

منابع دیگر:

(۱)سعید صالحی نیا: استراژیهای آزاد سازی مواد مخدر در اروپا, تجاربی قابل بررسی در جهت حل مسئله اعتیاد

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/12108-b.html

(۲)سعید صالحی نیا: “قانونی کردن” ماریجوانا به نفع کیست؟ در حاشیه “آزاد کردن ماریجوانا در ایالات کلورادو و واشنگتن امریکا

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/12005-b.html

(۳)غیر جنائی کردن مواد مخدر در پرتغال(آناتاواراس-۲۰۱۲)

http://www.iza.org/conference_files/riskonomics2012/portugal_p772.pdf

(۴)غیر جنائی کردن مواد مخدر در پرتغال(گلن گرینوالد-۲۰۰۹)

http://www.cato.org/sites/cato.org/files/pubs/pdf/greenwald_whitepaper.pdf