مردم سوریه در باتلاق جنگ داخلی (چند کلمه در باره جنایت بزرگ تاریخی در سوریه)

سوریه به کشتارگاه تمام عیارمردم آن کشور تبدیل شده است. بسیار زود مسیر اعتراض برحق مردم سوریه علیه دیکتاتوری بعث در نتیجه تقابل نظامی حاکمیت جنایتکاربشار اسد و اپوزیسیون نظامی و به همان درجه مرتجع سد شد. هم پیمانان جهانی و منطقه ای ارتجاع حاکم و اپوزیسیون ضد مردمی که در جدال و کشمکش سراسری تری با هم دست وپنجه نرم میکنند سوریه را به میدان بخشی ازاین تقابل تبدیل کردند وآتش بیار معرکه و آفریننده جنگ داخلی تماما ضد مردم سوریه هستند. بر خلاف نظرگاه اپورتونیستی راست و چپ آنچه که در این کشور میگذرد انقلاب نیست! یک روند ضد انقلابی تمام عیار است!.مبارزه برحق با استبداد و اجحافات نیست، منجلابی بر گرفته و برخواسته از خود حاکمیت جنایتکار اسد و دیگر جنایتکاران تاریخ بشری است. نه حاکمیت و نه هیچ یک از اپوزیسیون مسلح و در گیر آن سر سوزنی به منافع جامعه و مردم سوریه ربط ندارد. نه تنها ربط ندارند که نشانی از انسانیت در هیچ گوشه ای از سیاست و اهداف و عملکرد آنها دیده نشده و نمیشود. سناریویی که مردمان بیدفاع آن به دست خونین رژیم اسد و جریانات قومی و اسلامی گرفتارآمده اند سناریوئی آگاهانه و برنامه ریزی شده توسط کشورهای امپریالیستی و کشورهای منطقه و جناحهای مختلف بورژوازی برای توقف روند آزادیخواهانه ائی بود که از تونس و مصر شروع شد و در لیبی و سوریه متوقف گردید و به ضد خود تبدیل گردید.
۶٠ هزار قربانی کنونی مردم سوریه در واقع قربانیان سیاستهای به شدت ضد انسانی دولت حاکم و اپوزیسیون مسلح و رقابتهای فی مابین روسیه و چین و ایران و نیروهای اسلامی و از سوی دیگرکشورهای غربی و امریکا هستند. این مردم لت و پار شده حاصل رقابتها و کشمکشهای بورژوازی جهانی و منطقه ای و محلی اند و نه هیچ چیز دیگری. این دولتها و نیروهایی که روند امروز سوریه را “انقلاب”، “علیه استبداد” جار میزنند و به عنوان “الگویی” برای منطقه و ایران در زروق میپیچند،غیر مسئولانه ترین ، و ضد انسانی ترین سیاست و سناریو را نمایندگی میکنند. اینها آگاهانه و در کمال وقاحت انتخاب کرده اند که در میدان سیاست و اهداف ناتو و امریکا و دولتهای غربی برای پیشبرد اهداف و سیاستهای حقیر خود بازی کنند. آن امید و اعتمادی که در تونس و مصر برای سرنگونی استبداد شکل گرفت با این سیاستهای ضد آزادیخواهانه نفس شروع روند انقلابی تحولات تونس و مصر را تخطئه، تحریف، مورد سو استفاده و در واقع به گور سپرده اند.
گزارشی که اخیرا منتشر شده گویای عمق جنایت و وحشی گری در آن کشور است. گزارش منتشر شده بیش از ۶٠ هزار کشته فقط آمار قربانیانی است که تا کنون مشخصات آنها ثبت شده است. به آن نیم میلیون آواره و فرار از کشور، دها هزار مجروح و معلول و ویرانی بنیادهای جامعه نیز باید اضافه کرد تا عمق جهنم و سناریوی تحمیل شده به مردم امروز سوریه را ترسیم کند. سناریویی که قدرتهای ذینفوذ در همین سازمان ملل و دولتهای جنایتکار منطقه چون جمهوری اسلامی و عربستان سعودی و ترکیه و بقیه بانی و مسئول مستقیم آن میباشند.”شورای حقوق بشر سازمان ملل” در آخرین گزارش خود اعلام کرده است که “بر اساس یک تحقیق دقیق و فراگیر، شمار کشته‌شدگان بحران سوریه از ابتدای اعتراض‌های ضددولتی، از مرز ۶۰ هزار نفر گذشته است”. این گزارش برای اولین بار “اپوزیسیون ” اسد را نیز جزعاملین این جنایت بزرگ به حساب آورده است .به گفته ناوی پیلای، کمیسر شورای حقوق بشر سازمان ملل “با وخیم‌تر شدن وضعیت سوریه، تعداد کشته شدگان به دست نیروهای مسلح مخالف دولت هم بیشتر شده و هر دو طرف، مرتکب جنایات جدی از جمله جنایات جنگی و -به احتمال زیاد- جنایت علیه بشریت شده‌اند” .اپوزیسیونی که از مرتجعترین بخش جامعه تشکیل شده است و با مسلح کردن آن از سوی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و حمایت کامل آمریکا و ناتو پابه پای نیروهای رژیم بشار اسد کشتار میکند و جنایت می آفریند و مبشر مبارزه با استبداد و نماینده “مردم سوریه” قلمداد میشوند و مدال” انقلاب و انقلابی بودن” را نیز ‌نصیب خود کرده اند!.
سرنگونی رژیم بشار اسد مشروعترین حق مردم سوریه و توده تشنه آزادی درآن کشور است .اما مادام که “سرنگونی” بر مبنا و در جهت کشمکش قطبهای امپریالیستی و بر سر منافع آنها در منطقه دنبال شود، که میشود، سر سوزنی در آن خصلت و هدف آزادیخواهانه نمیتوان یافت. به طریق اولی اپوزیسیون دست پرورده نیروها و دولتهای غربی و دولتهای مرتجع و همردیف خود دولت بشار مانند عربستان سعودی و ‌قطر و ترکیه که پرچم خونین قومی و کثیف اسلامی در راس پلاتفرمش قرار گرفته نه تنها نماینده مردم تشنه آزادی و رهائی از دست حکومت بشار اسد نیستند،بلکه همانند آن رژیم ارتجاعی و ضد مردمی اند. مردم کشوری که به این شکل “آزادی” بدست آورد هرگز آزاد نخواهد شد. جامعه و مبارزه که در رکاب قدرتهای امپریالیستی و تحت حمایت مستقیم دولتهای جنایتکار و پوچ و ضد مردمی چون حکومت ایران و عربستان قرار گرفته باشد جز مرگ و سیاهی و تباهی چیزی بدست نخواهد آورد. چند بار باید یوگوسلاوی و عراق و افغانستان و لیبی تکرار شود تا چنین سناریو های ضد انسانی را درک کرد وعمق سیاستها و اهداف دولتهایی مانند آمریکا را متوجه شد و همچنین ماهیت تمام احزاب و جریانات و دلالان سیاسی اپوزیسیون ملی گرا، مذهبی و بورژوا را به درستی شناخت که نه تنها برای آزادی هیچ فرد و جامعه ای تلاش نمیکنند بر عکس مسئول و مامور گرفتن اراده انقلابی از توده مردم و به انقیاد کشیدن افکار و اعمال آنها در سناریوهای ضد مردمی و خونریزی و کشتار تحت پوشش اسلامگرایی و یا ناسیونالیسم و قومپرستی اند.
رویداد سوریه بیش از هر پدیده دیگری به نفع کشمکش بلوک های امپریالیستی ، به نفع جمهوری اسلامی، دولت ترکیه، اسرائیل، عربستان و دیگر کشورهای منطقه تمام شده است. از مرگ دها هزار کودک و انسان بید فاع و ویران کردن بنیادهای آن کشور، این دولتها و جریانات هر کدام به شکلی دارند بعنوان کارت برنده از آن به نفع خود بهره میبرند. مبارزات اجتماعی متکی به اراده آگاهانه و رادیکال ، تلاش برای سرنگونی دولتهای حاکم سرمایه داری و مستبد و انقلاب اجتماعی برای آزادی و برابری و رفاه میتوانست و میتواند پوزه نه تنها اسد که کل حاکمان منطقه را به زمین بمالد، در غیاب حضور یک حزب کمونیستی مدعی قدرت و طبقه کارگر آگاه و متشکل و جنبش مستقل آزادیخواهی به چنین مسیر وسناریوی خونین و وحشیگرانه ای کشانده میشود. با تحمیل چنین سناریوهای خونینی ترس و وحشت سرتاپای مردمان آن جوامع را فرا میگیرد و گرفته است. این دقیقا هدفی بوده که ازآمریکا تا ناتو و از ایران تا عربستان و ترکیه این اتفاق را تعقیب کردند و خود را پیروز و امید و تلاش توده ای-انقلابی برای سرنگونی و کنار زدن استبداد را شکست خورده وناکام میدانند.
الگوی سوریه یک الگوی تمام عیار ارتجاعی، ضد انقلابی و در راستای منافع همه دولتها و جریانات ضد مردمی ناسونالیستی و اسلامی است. الگویی که نه تنها نباید گذاشت به ایران و هیچ جای دیگری سرایت کند. برای برگشت به تداوم روند انقلابی به منظور سرنگونی دولتهای منطقه و برای بازگرداندن اختیار به خود مردم و برای تقویت امید به سرنگونی جمهوری اسلامی و پیروزی کارگر و زن و جوان تشنه آزادی و رفاه و برابری یک فاکتور مهم اینست متحدانه کل پدیده جنگ داخلی و سناریوی خونین تحمیل شده به سوریه را جنایتکارانه، سناریو سیاهی، ضد انقلابی ارزیابی کرد و طرد نمود. تنفر از کلیت این سناریو و کلیه نیروهای درگیر در آن اولین درس اساسی این رویداد تلخ و کشنده است. در تقابل با آن و کل بازیگران اصلی آن بشریت متمدن میتواند برای دست یابی به اهداف مبارزاتی خود پرچم و سنت و الگوی خود را بر افراشته نگاهدارد. اتکا به مبارزه متشکل طبقه کارگر و حزب کمونیستی آن طبقه و سازماندهی انقلاب اجتماعی و قدرتمند علیه دولتهای سرکوبگر و بورژوازی تنها مسیر، الگو و امیدی است که میتواند آزادی، برابری، رفاه، آسایش و سعادت بشری را تامین و تضمین کند.
١۵ دی ١٣٩١ ۴ ژانویه ٢٠١٣

Home Page


**