تسلط سرمایه داری با افزایش فروش تسلیحات

اندرو شاپیرو ،معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سیاسی و نظامی اعلام کرده است آمریکا در سال ۲۰۱۲ ،در حکومت اوباما ۵۰ میلیارد دلار اسلحه به کشورهای عربستان و ژاپن فروخته است. و علاوه بر فروش اسلحه به هند تلاش دارد که هلی کوپتر به ارزش ۱٫۴ میلیارد دلار نیز بفروشد. وی اشاره می کند که درصد فروش اسلحه نسبت به سال ۲۰۱۱ هفتاد در صد افزایش داشته است! روسیه نیز رکورد فروش اسلحه را در سال ۲۰۱۲ شکسته و به مرز۱۴ میلیارد دلار رسیده است.مشتری های او کشورهای هند ،ونزوئلا، الجزایرو ویتنام هستند. به علاوه روسیه قرارداد دیگری به مبلغ ۱۵ میلیارد دلار نیز به امضاء رسانده است. و در این میان آلمان نیز مقام سوم فروش اسلحه را دارد و فرانسه و اسرائیل نیز جایگاه خود را دارند. (به نقل از سایت انقلاب اسلامی)
طبق محاسبه ای که به عمل آمده در هر ثانیه حدود ۱۰۴۰۰ یورو اسلحه به فروش می رسد که ۴۰ در صد آن متعلق به آسیا می باشد و این در حالیست که روز به روز اقشار پایین جامعه به دلیل بحران سرمایه داری تحت فشارهای ناشی از بیکاری و فقر مشکلاتشان بیشتر و بیشتر می شود. بنگاه های اقتصادی تاب فشار های ناشی از این بحران را نداشته و تعطیل می شوند و همچنان آمار بیکاری را بالاتر می برند. آنانی که برای لقمه ای نان تن به کارهای سخت با ساعات طولانی می دهند با دستمزدی به شدت پایین، فشار محیط کار را تحمل می کنند.
بررسی این مبلغ فروش با حقوق پایین ترین اقشار جامعه چه در ایران و چه در سطح جهان ما را در درک این حقیقت که سرمایه داری تلاش بی رحمانه ای برای حل بحران خود با کثیف ترین شیوه دارد، مواجه می کند .آنان با تولید و فروش اسلحه سعی در ایجاد درآمد و ثروت اندوزی دارند. آن ها کسری بودجه ی خود را با کشتار مردم به ویژه در کشورهای در حال توسعه و ایجاد نیاز به اسلحه برای دولتمردان آن مناطق دارند.
سازمان بین المللی کار در تازه ترین گزارش خود اعلام کرد میزان دستمزدها در کشورهای صنعتی و توسعه یافته در سال ۲۰۱۲ رشد نداشته است.در حالی که فروش اسلحه همچنان در حال رشد و فزونیست!
برخی کشورهای بحران‌زده اروپایی مجبور به کاهش سطح حداقل دستمزدها شده‌اند که این مساله با مخالفت شدید اتحادیه‌های کارگری روبرو شده است.به طور کلی تمام این کشورها سعی در حل بحران از کیسه ی مزد بگیران دارند و به محض روبرو شدن با مشکلات مالی ، کاهش دستمزد را تنها چاره می انگارند. اصل این است که هزینه ها باید کاهش یابند! با منطق سرمایه یعنی کاهش هر چه بیشتر ارزش نیروی کارو ایجاد سودی بیشتر! آن ها به هیچ وجه به سراغ سرمایه دارها برای کاهش درآمدشان نمی روند ولی به راحتی بودجه ی بهداشت ،آموزش، مسکن و امکانات حمل و نقل و دیگر تسهیلات اجتماعی را کم می کنندروز به روز وضعیت کاری مشابه دوران برده داری می شود .
اخیرا کشته شدن تعداد زیادی از کارگران بنگلادش را در محیط نا امن کارگاه پوشاک خواندیم .سرمایه داری برای سود بیشتر و کاهش هزینه های تولید حداقل امکانات کاری را به کارگران تحمیل می کند. در بنگلادش حدود پنج هزار کارخانه ی پوشاک وجود دارد که حدود ۳٫۵ میلیون کارگر زن در آن ها مشغول به کار هستند. مزد آن ها در هفته از ۳۷ دلار شروع می شود که کمترین میزان دستمزد در میان کشورهای آسیایی می باشد حدود یک سوم کارگر چینی. شرکت های بزرگ وال مارت ،گپ از آن جمله هستند. در اندونزی نیز صنعت پوشاک وضعیتی مشابه دارد .کارگران در زمان بازی های المپیک۲۰۱۲ که در لندن برگذار شد گفته اند که به دلیل سفارش زیاد پوشاک توسط مارک های معروف مجبور بوده اند که ساعات طولانی بدون تهویه و غذا در محیط کار حبس شده اند تابتوانند کار را به موقع تحویل دهند. کارگران سریلانکایی از توهین هایی که در محیط کار به وسیله ی کارفرما به آن ها می شود شکایت دارند. (برگرفته از مقاله ای از آقای محمد شلیله)
برمبنای گزارشی از مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۷ ، تعداد کودکان کار از دو میلیون و پانصد نفر به چهار میلیون نفر افزایش یافته است در حالی که براساس قانون کار ایران کار کودکانممنوع است ولی دولت چشم خود را بر این ممنوعیت بسته وخانواده ها برای کسری مالی خود چاره ای جز روانه کردن کودکان خو به بازار کار ندارند.
دهقان نیا ،عضو هیات مدیره ی کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران می گوید در بهترین حالت حداقل حقوق کارگران می تواند فقط ده روز مایحتاج آنان را تامین کند و برای بیست روز دیگر کارگر مجبور است مشاغل دیگری را انجام دهد یا با کمبود شدید منابع مالی مواجه شود! و علی بیگی عضو شورای عالی کار خط فقر واقعی ایران را یک میلیون و پانصد هزار تومان اعلام می کند. این یعنی حدود شصت الی هفتاد در صد مردم ایران در زیر خط فقر زندگی می کنند.
با تمام این فشارهای اقتصادی که عمدتا به قشر کم درآمد تحمیل می شود چگونه دولت ها بودجه ی نظامی خود را افزایش می دهند. بنا به گفته ی نوام چامسکی “بهار عرب البته تهدیدی جدی است. چون بهار عرب تلاش ملت ها به سمت استقلال و دموکراسی است. با وجود اینکه در غرب همه از عشق‌شان به دموکراسی حرف می زنند اما شما می دانید که آنها از ته قلبشان به چیزی که می گویند باور ندارند. دموکراسی تهدید بزرگی برای قدرت های غربی است.”
برای تنش زدایی و سرکوب خواسته های مردم دولت ها نیاز به تقویت بنیه ی نظامی خود دارند و لذا از سفره ی آنان زده تا زبانشان را نیز کوتاه کنند.
سرمایه داری بشریت و زمین را به نابودی وبا ایجاد جنگ های خانمان سوز زندگی انسان ها را به نیستی می کشاند ولی نمی خواهد حتی یک دلار از سود خود را بکاهد .او هزینه های زیادی می کند تا بقای خود را طولانی کند ولی حاضر نیست یک دلار از آن را برای رفاه بیشتر زحمت کشان هزینه کند.حاضر نیست نژاد پرستی، فقر، بی کاری را ریشه کن کند چون با وجود این ها دوام میاورد .سرمایه داری به بهانه ی مبارزه با این کمبودها باز هم دلارهای بیشتری به جیب های خود حواله می کند . در کره ی زمین یک میلیارد نفر دچار گرسنگی دائم هستند .بسیاری از مردم دسترسی به آب آشامیدنی ندارند. میلیون ها مردم از بیماری و سوءتغذیه رنج می برند طبق آمارسازمان ملل ،روزانه بیست هزار نفر از گرسنگی می میرند.۸۰۰ میلیون جوان از امکانات آموزشی ،اجتماعی و اقتصادی محرومند.تعداد زاغه های دنیا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است.بهای غلات و مواد غذایی بیش از دو برابر شده است وبا همه این ها حتی حق اعتراض نیز از آنان گرفته می شود و با کمترین خواسته با سرکوب شدید دولت های خود که منافع سرمایه داری جهانی را تامین می کنند روبرو می شوند و به جای پاسخگویی به آنانی که خود موجب بدبختی آنان گشته اند بودجه ی نظامی خود و دولت ها را افزایش می دهند.
امروزه فرانسه حتی ناتوان از پرداخت حقوق بازنشستگان این کشور است و مقام های فرانسه اعلام کردهاند که بازنشستگان باید کمربند خود را سفتتر کنند، چون دولت منابع کافی ندارد. این در حالی است که سالانه بیش از ۳۰ میلیارد دلار صرف بودجه ی نظامی و دفاعی این کشور میشود.
براساس اعلام موسسه ی تحقیقات صلح بین المللی استکهلم بودجه ی نظامی چین در ده سال گذشته سه برابر شده است و۴۵ در صد بودجه ی نظامی جهان از آن آمریکاست.
انگلستان فقط در کشور افغانستان بنا به گزارش شبکه تلویزیونی راشا تودی روسیه، که ارتش آن خود را برای خروج نظامیان این کشور از افغانستان آماده می کند خسارتی را به انگلیس در افغانستان وارد آورده است که صرفا تلفات نظامیان نیست بلکه این خسارت جنبه ی مالی هم دارد.
درحالیکه تاکنون بیش از چهارصد نظامی انگلیسی در افغانستان کشته شدند اما جنگ افغانستان تا این لحظه هفده میلیارد پوند برای دولت لندن هزینه داشته است.و این از جیب مالیات دهندگان تامین شده است.
در مصاحبه ی امی گودمن با نوام چامسکی، او در زمینه ی برنامه های آمریکا بعد از فروپاشی شوروی در سال های ۱۹۹۰ و برنامه های تقویت نظامی آمریکا چنین می گوید:
“زمانی که به سال های ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ نگاهی می کنیم جالب است که می بینیم چگونه ایالات متحده آمریکا در مقابل فروپاشی شوروی عکس العمل نشان می داد. درست بعد از مورد دیوار برلین در بیست سال پیش که خود نشانه ای برای پایان شوروی بود، دیوان سالاری آمریکا تحت ریاست جمهوری ی بوش پدر استراتژی امنیت ملی خود را علنی نمود. در این متن آمده است که آنچه که ما احتیاج داریم حفظ نیروی عظیم نظامی و بودجه نظامی است آنهم نه تنها برای محافظت خودمان در مقابل روس ها که در حال حاضر در حال فلج شدن می باشند بلکه بیشتربه لحاظ پیشرفت های تکنولوژیک قدرت های جهان سوم. این استراتژی با این متن بدون هر گونه ملاحظه ای علنی گردید. خوب حالا اگر کسی از کره مارس به زمین نگاه می کرد این موجود مارسی از خنده روده بر می شد.

بخاطر پیشرفت های تکنولوژیک قدرت های جهان سوم ما باید بودجه عظیم نظامی و نیروهای را که در جهت خاورمیانه و نزدیک با هدف حملات نظامی هدف گیری شده اند را هم حفظ نمائیم. چرا؟ نه به خاطر وجود روس ها آنطوری که در گذشته ادعا می شد بلکه آنها می گویند ما باید نیروهای نظامی مان را به سوی خاورمیانه و نزدیک هدف گیری کنیم زیرا که در آنجا احتیاجی نیست که ما مشکلاتمان را جلوی دروازه کرملین پیاده نمائیم. با زبانی دیگر آنها بما گفتند که ما بشما ۵۰ سال طولانی دروغ گفتیم اما حالا ابرها کنار می روند و ما احتیاج به نیروهای نظامی برای کنترل خاورمیانه و نزدیک داریم. آنها بما گفتند که آنها می بایست آن چیزی را که بنام بسترصنایع دفاعی می نامند سر پا نگه دارند.”
تا زمانی که تسلط سرمایه بر جهان وجود دارد هم چنان فقر و بربدبختی بر گرده ی مردم فرو خواهد آمد و دامنه ی گرسنگی ،فحشا ،آدم ربایی ها و بیکاری ها گسترش خواهد یافت و با افزایش بدبختی ها صداهای معترض بیش تر شنیده خواهد شد و برای خاموشی این صداها نیاز به ارتشی قوی جهت سرکوب شدید مردم و قیامشان علیه نابرابری ها و گرسنگی ها از طرف دولت های سرمایه دار و حامیان آن ها خواهد بود و این روند تا زمانی که مقابل این نابرابری ها مبارزه نکنیم ادامه خواهد داشت.
ژانویه ۲۰۱۳
نانایا آشور