در مورد لایحه قانون کار / مصاحبه پرتو با اسد گلچینی

در مورد لایحه قانون کار

مصاحبه تلویزیون پرتو با اسد گلچینی

فرصتی برای طرح مطالبات مستقل طبقه کارگر

 

بختیار پیرخضری : در رابطه با اصلاح قانون کار ، لایحه ای از طرف دولت به مجلس ارائه شده است . در این زمینه چند سوال را با اسد گلچینی از حزب حکمتیست در میان میگذاریم.

کلا داستان از چه قرار است ، این لایحه از طرف دولت به مجلس ارائه داده شده چه چیزهایی را میخواهد اصلاح کند  و هدف از این لایحه چیست؟

اسد گلچینی : تاکنون تلاش شده که چند بار این لایحه از طرف دولت به مجلس برده شود و هر باربه بهانه های مختلفی آنراپس زده اند ، خوب مخالفتهای جدی ای از طرف مجلس و بویژه نماینده گان خانه کارگر و تشکیلاتهای شوراهای اسلامی با این لایحه شده است. تحت این عنوان که در تدوین اصلاحیه قانون کار دخالت داده نشده اند و یا مشارکت کافی با  به اصطلاح چیزی که آنها میگویند با کارگران و کارفرماها نشده و مستقیما به مجلس داده شده است. به این دلایل از طرف آنها هم مخالفت میشود. الان هم بعید نیست که همین مخالفتها در همان شروع کار کمیسیون مجلس گیر کند و حتی امکان طرح شدن در مجلس هم پیدا نکند. ولی یک کشمکش جدی و بسیار مهم هست که اساساً و متاسفانه دو طرفِ اصلی دارد ، در واقع دو طرفِ تعیین کننده دارد انهم خود دولت و مجلس هستند که هرکدام نماینده بخشهای مختلفی از سرمایه داران در ایران میباشند. کل این دستگاه را با هم نمایند گی میکنند و بر سر این مساله نتوانسته اند به توافق برسند.

 ولی تغییراتی که این لایحه در نظر دارد به این قانون کارفعلی که هست وارد بکند، در یک جمله، بسیار از آنچیزی که قانون کار فعلی توانسته است بر علیه کارگران بکند  در تمام ابعاد آن ضد کارگری تر و ضد مصالح و منافع کارگران هست. یعنی شما تصور بکنید قانون کاری که الان بیش از بیست سال است در ایران بین کار و سرمایه دارد موازینی را برقرار میکند و یا به اصطلاح قانونی است که همه دارند به آن مراجعه میکنند ، تا هم اکنون طبقه کارگر و همه محرومان و کارکنان جامعه را  کَت بسته در اختیار طبقه سرمایه دار قرار داده و یک بهشت واقعی را برای طبقه سرمایه دار ایجاد کرده است . شما تصور بکنید که تا هم اکنون و در هیمن قانون کار فعلی، تقریبا تمام کارگران ایران به جای قراردادهای دائمی ، قراردادهای موقت و سفید امضا دارند ، دستمزدها ، خودشان میگویند که  چهار و پنج برابر زیر خط فقر است. در نحوه قرارداد بستن اصلاً کارگران دخالت ندارند ، تشکلهای کارگری ، تشکلهای مستقل کارگری اصلا امکان اینکه قانونی بشوند و از طرف کارگران تشکیل بشوند ، وجود ندارد ، برسمیت شناخته نشده ، اعتصاب از طرف کارگران ممنوع است و تا هم اکنون ما شاهده بوده ایم  که تلاش و اعتراض و مبارزه  کارگران و بویژه رهبران و سازمانهای اندکی که داشته اند ، با شدیدترین برخوردهای دولت و سازمانهای امنیتی و انتظامی مواجه شده است . این قانون کاری که الان وجود دارد را این دولت و این دم و دستگاه میخواهد تغییر بدهد . تغییرات آن هم دقیقاً در جهتی است که قانون کار تا کنونی دنبال کرده است، یعنی حتی آن اندازه از کارگرانی که قراردادهای دائم دارند ، کاملا دیگر برچیده خواهد شد ، نحوه قرارداد بستن تماماً در اختیار کارفرمایان و سرمایه داران و نماینده های آنان قرار میگیرد ، نحوه قرار دادها و فسخ قرار داد تماما در اختیار کارفرما قرار داده می شود ، تا الان هم زیاد در اختیار کارگر نبوده، ولی بالاخره قانون فعلی چیزهایی را در نظر دارد که راه هایی را برای کارگران گذاشته که میتوانند دنبال بکنند، میتوانند شکایاتشان را دنبال بکنند، از طریق اداره کار و یا از طریق هیئتهای حل اختلاف در سطوح مختلفی که وجود دارد . تعیین دستمزدها تماماً دیگر ، حتی آن درجه هم که تشکیلاتهای کارگری دولت ساخته مثل خانه کارگر یا شوراهای اسلامی نفوذی داشته اند یا بالاخره صحبت و حرفی میزدند ، دیگر آنها را هم تماماً کنار زده و حذف کرده و تعیین دستمزدها کاملا و  صد در صد بنا به مصالح سرمایه داران و کارفرماها و بانک مرکزی و ارجحیتهایی که آنها دارند تعیین میشود ، مسئله  تغییر درمرخصی ها و هر مزایای دیگر اندکی که در این مورد در قانون فعلی هست برچیده میشود و کلا همه اینها دربیشتر از هشتاد اصلاحیه و تغییرات آمده که به عنوان این لایحه قرار است به مجلس برود، این نظر دولت است تصمیمات آنهاست و تلاش میکنند که مجلس هم بتواند آن را به تصویب برساند.

بختیارپیرخضری : یعنی اینها که شما اشاره کردید “کمبود و ضعفهایی” است که این قانون کار فعلی دارد و برای تامین اینها است که اصلاحات را میخواهند ؟

اسد گلچینی : دقیقاً ، از زاویه سرمایه داری ایران ، و انباشت سرمایه و استثمار شدیدتر طبقه کارگر ونیازی که گرداندن چرخ سرمایه در ایران دارد، خوب اینها کمبود است و باید رفع بشود! رفع همه اینها همانطور که اشاره کردم دقیقاً در ادامه قانون کار قبلی است. طبقه کارگر را از هر لحاظ بی حقوقتر و از هر لحاظ با استثمار شدیدتر روبرو میکند و از هر لحاظ هیچ نوع تقریبا هیچ نوع دخالتی را از طرف کارگران دیگر ممکن نمیکند و این کاملا همانطور که اشاره شد شرایط بسیار بسیار برده وار تری را به طبقه کارگر تحمیل می کند . طبقه کارگر در دو دهه گذشته که این قانون به تصویب رسیده و تا هم اکنون که این قانون دارد کار میکند، اعتراض شدید و سرسختانه ای در برابر آن داشته است، در اوایل به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی هشت تا نه سال طول کشید تا توانستند این قانون کار فعلی را به طبقه کارگر تحمیل کنند و البته تغییرات بسیار جدی ای کرد ، آنها بنا به فرهنگ و مصالح خودشان قانون بسیار کهنه و اسلامی را به اصطلاح در باب اجاره آورده بودند، طبقه کارگر آنرا پس زد و مبارزه اش تا آنجایی توانست جلو برود که این قانون فعلی بالاخره به آن تحمیل شد. با وجود این همیشه راه هایی برای کارگران و رهبرانشان بوده است که از طریق همین قانون حق و حقوقی را دنبال کنند. ولی همین اصلاحات و تغییراتی که قرار است اضافه شود تقریبا تمام این راههایی که کارگر و رهبران کارگری میتوانستند دنبال کنند میبندد. حتی شوراهای اسلامی و خانه کارگر هم که مخالفت جدی در این زمینه دارند ، مخالفت آنها از این زاویه هم هست که خوب آنها را هم برمیدارند و دخالت و تأثیرات آنها را هم که تاکنون بنا به قانون کار فعلی رایج بوده کنار میزند و مستقیما باصطلاح خودشان دولت سرمایه دار و کارگر را ظاهراً در مقابل هم قرار میدهند که ، واقعا همانطور که اشاره کردم طبقه کارگر را کَت بسته در اختیار سرمایه داران قرار میدهد چرا که تمام حقوق و مطالبه کارگران را نادیده میگیرد.

بختیار پیرخضری : در رسانه های خود جمهوری اسلامی آمده که بعد از چند ماه مذاکره و گفتگوی کارگران و کارفرما و وزارت تعاون این لایحه تصویب شده و به مجلس برده شده . ایا واقعا کارگران و نماینده گان واقعی کارگران نقشی در این تصویب کردن این لایحه دارند ؟

اسد گلچینی : نه مطلقا ً ، همانطور که اشاره کردید نماینده واقعی  کارگران خانه کارگر و شوراهای اسلامی و تشکلهای دولت ساخته نیست . یا تشکلهایی که به اسم کارگران ، هرچند صدهزار کارگر یا میلیون ها کارگر را در خودش داشته باشد ، اینها تشکل طبقه کارگر نیست . تشکلهای مستقل کارگران ، تشکلهایی است که از طرف خود کارگران ساخته میشود و مطالبات کارگران را نمایندگی میکنند، مثل کارگران شرکت واحد که سندیکایشان را احیا کردند و یا کارگران هفت تپه یا کارگران نقاش و یا هر قسمت دیگری که در تلاش برای ساختن تشکلهایشان هستند. کارگران و تشکل های مستقل کارگری  ، مطلقاً نه تنها هیچ دخالتی ندارند بلکه همانطور که اشاره کردم با شدیدترین برخوردها و شدیدترین شرایط زندان ، شکنجه ، اخراج ، محرومیت از کار ، محرومیت از زندگی حداقلی که طبقه ما دارد روبرو شده اند . نه مطلقاً تشکلها و نمانیدگان واقعی طبقه کارگر تأثیری در وضع کردن این قوانین و لایحه ها و تغییرات اش نداشته و تا الان هم ندارد که بتواند تأثیر بر توازن قوایی که بین سرمایه و کار هست بگذارد. با وجود اینکه مثلاً  جمهوری اسلامی عضوسازمان جهانی کار است و کنوانسیونهای ۹۸ و ۸۷ را پذیرفته که کارگران حق دارند که تشکل مستقل خودشان را داشته باشند و دولت موظف است که  از تشکلهای مستقل کارگری حمایت کند ، اما با این وجود اینها همیشه در تلاش بوده اند که خانه کارگر و شوراهای اسلامی  را به عنوان تشکلهای کارگری معرفی بکنند . در واقع نماینده کارگران ایران همانهایی هستند که در زندانها و در شکنجه گاه ها ، در محرومیتها، درحال اخراج و در این وضعیتها هستند و کارگران نماینده ندارند ، کارگران نماینده گی نمیشوند ، حتی مسئله تعیین دستمزدها که هر ساله از طرف باصطلاح سه جانبه ی ، شورای عالی کار، دولت و “نماینده کارگران”، صورت میگیرد ، هیچوقت ، هیچ زمانی کارگران نماینده در آنجا نداشته اند . در سه جانب میز سه نماینده  سرمایه داران هست و همیشه بوده اند و این قانون کاری که اجرا شده دقیقاً حاصل تلاشهای اینها است . شما تصور بکنید هفتاد تا هشتاد درصد کارگران ایران که در کارگاه هایی ۵ نفره تا ۱۰ نفره هستند، همین قانون کار فعلی سالها است که اینها را از شمول قانون کار حذف کرده و این نماینده های ضد کارگری دستمزدهایی را که هر ساله همراه با دیگر شرکا برای کارگران تعیین کرده اند هیچوقت براساس تورم حتی نسبی ای که خودشان در جامعه تعیین میکنند ، تنظیم و تعیین نشده است.

بختیار پیرخضری : اتفاقا من هم قصد داشتم همین سوال را بپرسم ، مگر تا حالا همین قانون فعلی که اصلاحاتی را که الان آورده اند تأمین نکرده است کلا کارگران چه عکس االعملی داشته اند؟

اسد گلچینی : چرا که نه ، دقیقا من هم دارم همین را میگویم که قراردادها تماماً موقت است ، قراردادهای سفید امضا هستنند ، هر لحظه کارفرما خواسته کارگران را اخراج کرده است ، هر لحظه آنها تصمصم گرفته اند کارگر از لحاظ امنیت شغلی معّلق  و تفرقه بسیار شدیدی را بر او تحمیل کرده اند ، تعیین وضع  مسکن کارگران تا دستمزدها بگیرید و تا همه مزایایی که کارگر باید داشته باشد و یا در واقع نداشته باشد در دست آنها بوده است. تغییرات شکل کاملتری از آنچه هست باید باشد.

اعتراض کارگران به این لایحه دولت بسیار گسترده و وسیع بوده است اما هنوز نتوانسته وزنی را ایجاد بکند که به هرحال بتواند آنها را عقب بزند. به این دلیل بسیار اساسی ای که طبقه کارگر از لحاظ قانونی نمیتواند تشکل مستقل خود را داشته باشد . تشکل مستقل  کارگر یعنی اینکه کارگران  با اتّکا به تشکلهایشان  میتوانند حق عقب زدن سرمایه و دولت را داشته باشند. به این معنی که ابزار تولید را در دست دارند ، تولید در دست آنها است ، میتوانند اعتصاب بکنند ، حق اعتصاب را باید داشته باشند.کارگران متشکل با قدرت طبقاتی خودشان در مقابل طبقه سرمایه دار و دولتشان و تمام دستگاههایی که دارند میتوانند بایستند. این امکان برای طبقه کارگر وجود ندارد ، وقتی که این امکان وجود ندارد نمیتوانند در مقابل این تمام اجحافات ، در مقابل تمام تحمیلاتی که دارد به آنها میشود، تمام زورگویی هایی که دارد میشود ، تمام قوانین که بر علیه آنها وضع میشود بایستند. طبقه کارگر از این طریق نمیتواند به این اهداف برسد.

بختیار پیرخضری : عکس العمل کارگران ، شما الان اشاره کردید به تشکلهای غیر دولتی ، ما میبینیم سالها است ، به درازای عمر جمهوری اسلامی کارگران تلاش کرده اند تشکلهای خودشان را درست کنند ولی مورد حمله قرار گرفته اند ، به آنها این اجازه را نداده اند ، از آنها اعدام کرده اند ، از آنها زندانی کرده اند ، به هرحال به هیچ وجه جمهوری اسلامی اجازه هیچ تشکیلات مستقلی را نمیدهد. با وجود این باز کارگران تلاش خودشان را میکنند . همین الان شما از کارگران شرکت واحد و هفت تپه اسم بردید که به عنوان مثال رضا شهابی با آن وضعیت جسمی اش در زندان است ، کارگران نقاش و شاهرخ زمانی که نماینده شان است در وضعیت مشابهی قرار دارد، فعالین کارگری منظما تحت پیگرد قرار دارند، عکس العمل این تشکلهای غیردولتی چه بوده است ، آیا اصلا عکس العملی را ما شاهد بودیم بعد از طرح این لایحه ؟

اسد گلچینی : یک سال است که  بحث لایحه اصلاح قانون کار بطور فعال مورد بحث بوده است بود و همه کارگران از آن خبر داشتند. کارگران عکس العمل اعتراضی بسیار گسترده ای به آن داشته اند و تقریباً بسیاری از مراکز کار و صنایع و کارخانه جات مختلف را در برداشت . تشکلهای کارگری موجود اطلاعیه های بسیار رادیکال و خوبی را در محکومیت این لایحه اصلاح قانون کار دادند . به این معنی همانطور که شما اشاره کردید اعتراضات زیاد از طرف طبقه کارگر وجود دارد . منتها مسئله این است که از آنجایی که طبقه کارگر در همین قوانین کار و در همین سیستم سرمایه داری جمهوری اسلامی حق و حقوقی ندارد که بتواند تشکلهای خودش را داشته باشد ، اجازه ندارد تشکل مستقل خودش را داشته باشد ، قادر به متحد کردن همه طبقه کارگر نیست و قادر به متحد کردن بخشهای بسیار مهم طبقه کارگر که اگر بخواهند هر لحظه  میتوانند گلوی سرمایه داری را با قدرت خودشان فشار بدهند نیست . این امکان را ندارند ، چون تشکل اش را ندارند ، چون سازمان های خودشان را ندارند. و به این معنی وزن این اعتراض ، وزن این و حتی به وسعت طبقه کارگر که نارضایتی وجود دارد و اعتراض وجود دارد ، به این اندازه نیست که اینها را عقب بزند. و اتفاقی نیست که الان ضد کارگری ترین تشکیلاتها و شخصیتها مانند خانه کارگر ، شوراهای اسلامی ، کانون انجمنهای صنفی و کمیسیون کارگری مجلس که محجوب و غیره در رأس آن هستند ، به عنوان مدافعان طبقه کارگر ظاهر شده اند.  و هر اندازه ای که آنها بتوانند رقبای خودشان را در این کشمکش عقب بزنند بطور واقعی برنده آنها هستند و هیچ ربطی به کارگران ندارد. از این لحاظ من فکر میکنم این فرصتی که الان وجود دارد ، با وجود اینکه حتی تشکلهای دولت ساخته و رژیم ساخته  هم بخشی از مخالفین هستند  وخودشان مخالف این اصلاحات هستند فرصت بسیار مهم و طلای ای برای طبقه کارگر ایران و کارگران صتعتی و کارگران بخشهای مختلف از خدمات تا تولیدی  ایجاد شده است تا خود بتوانند صاحب اعتراض و مبارزه خودشان باشند.

بختیار پیرخضری : چگون الان میتوانند مطالباتشان را مطرح کنند و اصلا در مقابل این طرح ضد کارگری بایستند؟

اسد گلچینی : با این وسیله که بتوانند خواستها و مطالبات خودشان را طرح بکنند ، خواستهای کارگران در حال حاضر همانطوریکه خودشان میگویند ، بلافاصله این است که باید تشکل مستقل کارگران به رسمیت شناخته شود ، کارگران حق درست کردن تشکلهای خودشان را داشته باشند ، بتوانند مستقیما بوسیله قراردادهای جمعی با سرمایه داران طرف بشوند ، دستمزدهای کارگران باید به نسبت تورم واقعی ای که وجود دارد افزایش پیدا کند ، بیمه بیکاری مکفی برای همه زنان و مردان بیکار در جامعه باید وجود داشته باشد ، حق اعتصاب برای طبقه کارگر باید وجود اشته باشد . اینها مهمترین خواستهایی هستند که الان جنبش طبقه کارگر میتواند در مقابل این چنین وضعیتی که دارند برایش فراهم میکنند خود بطور مستقل طرح بکند . در حال حاضر در همه جا در این مورد تغییرات در قانون کار بحث جاری است،  از محجوب بگیرید که کمیسیون اش را در مجلس راه میاندازد تا شوراهای اسلامی کار و خانه های کارگر در تمام استانها از اصفهان و کرمان تا تبریز و رضاییه و سنندج و تهران  دارند جمع میکنند که در رابطه با اصلاحیه قانون کار حرف بزنند. کارگران در مراکز کار میتوانند  مجامع عمومی خودشان را داشته باشند ، تجمعهای عمومی خودشان را داشته باشند که نظرشان را در رابطه با این اصلاح قانون کار مطرح کنند و الان این فرصت هست که بگویند خواستهای آنها چیست! و این دقیقا در مقابل قانون کار قدیم و اصلاح قانون کار جدید هم هست. کارگران ایران باید حق تشکل داشته باشند. کارگران تا زمانی که حق تشکل مستقل نداشته باشند نمیتوانند با آنها بنشینند و در مورد دستمزدهایمان چانه بزنند ، قراردادهای دستجمعی با آنها ببندند و برگردند به شرایطی که کارگر امنیت شغلی در کارش داشت، نه هر لحظه که کارفرما آرزو کرد بتواند کارگر را اخراج کند . اینها خواستهایی هست که فوری و هرجا کارگران با اتّکا به مجامع عمومی ای که در هر جا ممکن هست و میتوانند بر سر اصلاح قانون کار راه بیاندازند  نظر خودشان را بدهند و این فرصتی طلایی است که کارگران به هروسیله ای ، نماینده های کارگران و هیات های نماینده گی مجامع عمومی کارگران بتوانند با دیگر مجامع عمومیها با دیگر مراکز کار و با دیگر کارخانه ها و محلات کارگری و باشرکتهای مختلف کار بتوانند در تماس باشند و حرفهایشان را یکی بکنند . به این معنی جنبشی برعلیه قانون کار فعلی و برعلیه  اصلاح قانون کار راه بیاندازند که عملاً طبقه کارگر و نارضایتی واقعی اش را بیان کند . این جواب امروز طبقه کارگر ایران است. این تلاشهای طبقه سرمایه دار و بخشهای مختلف آن و نوع باصطلاح اعتراض و مقاومتی که آنها دارند اعتراض کارگران نیست! اعتراض محجوب اعتراض کارگران  ایران نیست!  اعتراض خانه کارگر که عصای دست جمهوری اسلامی در درون طبقه کارگر بوده و عصای دست سرمایه داران بوده نه نماینده کارگر است و نه اعتراضش اعتراض کارگر است! به این معنی این فرصت هست که طبقه کارگر بتواند خواستهای خودش را مطرح بکند ، طرح بکند  و به بخشهای دیگر جامعه بتواند برساند ، بطور قطع همه بخشهای محروم جامعه ، زنان  ، دانشجویان ، جوانان و مردم محروم، از طبقه کارگر و خواسته هایش حمایت میکنند . و این تکیه گاه بسیار مهمی است. بطور واقعی برای خود جامعه هم ، در این شرایطی که به هرحال طبقه سرمایه دار میخواهد از وضعیتی که خودشان ایجاد کرده اند ، کشورهای غربی ایجاد کرده اند ، جنگ و جدال آنها ایجاد کرده است. طبقه کارگر با این کار بتواند یک درجه ای امید به یک زندگی بهتر ، به یک کار بهتر و به رسیدن به یک توازن واقعی که کارگران بالاخره بتوانند در مقابل سرمایه داری و دولت اش بایستند بدهند . این راه حلی است که فکر میکنم الان بویژه کارگران پیشرو و فعال، بویژه کارگران کمونیست و همه کمونیستهای غیر کارگر هم که هر کجا در این جامعه هستند این فرصت را فکر میکنم باید متوجه باشند. الان این فرصت برای ما هست که بتوانیم از آن برای قدرتمند کردن طبقه کارگر و صفوف کارگران آگاه و تشکلهایشان در محل کار و زیست استفاده بکنیم.