چه نوع اتحادی در چپ ، واقعی و عملی است؟در حاشیه بحثهای رفقا مجید حسینی و بابک یزدی در حمایت از “تشکیل حزب بزرگ”

مقدمه:

مدتی است بحث تشگیل “حزب بزرگ سیاسی” بر اساس فرض درستی که نیاز تقویت چپ جامعه ایران است، بخشی از فعالین کمونیزم کارگری را درون و حاشیه حزب کمونیست کارگری ایران به خود مشغول کرده. من این درک نیاز برای متحد کردن چپ جامعه را بسیار مهم و از روی مسئولیت می دانم. اینکه نبرد سرنوشت سازی رو به عوج است بین راست جامعه که توسط حکومتهای غرب دارند به صف می شوند و چپ جامعه در جریانست و عوج هم خواهد گرفت. اینکه برای متحد کردن جبهه چپ باید بیشتر کار کرد و آنرا امری لازم برای پیروزی انقلاب ایران دانست. و اینکه شاید ما بسیار دیر هم کرده ایم را من فرض می دانم.

سوال اینست که شکل اتجاد چپ چه باید باشد و ما بر اساس شناختی که از تاریخ انقلابها داریم ، و از فرهنگ سیاسی جامعه ایران داریم و از انسانها عموما داریم ، چه شکلی را عملی می بینیم و چه شکلی از اتحاد را قابل حصول، اما ، مورد اختلاف است و اختلاف بوده.

دوستانی در حزب کمونیست کارگری ایران بر این عقیده اند که با طرح “حزب بزرگ سیاسی” که کمونیستهای کارگری را (که به هر حال بخش و روایتی معین از چپ جامعه هستند) را جلو بگذارند و این طرح را عملی می بینند و فکر می کنند که این طرح بطور واقع به تشکیل “حزب بزرگ سیاسی” یا بقول رفیقمان بابک یزدی ، حزب کمونیست کارگری بزرگ خواهد انجامید و راه را برای پیروزی سوسیالیزم خواهی و آزادیخواهی باز خواهد کرد.

من در سوی دیگر در مقالاتی (۳ و ۴) توضیح دادم که تئوری تلاش برای ساختن حزب بزرگتر ، پاسخ مسئله اتحاد چپ نیست و در حداکثرش تلاشیست بزرگ برای نتیجه ای کوچک. راه حل من تلاش برای سازماندهی اتحاد چپ جامعه است. اتحاد بر اساس مانیفست انقلاب ایران و نه بر سر برنامه معین حزبی. این راه حل طبعا بر اساس دیدگاههای متفاوتی از مقوله اتحاد و شرایط موجود در چپ ایران استوار است.

در این مقاله کوتاه من دو نمونه از بحثهای حامی تشکیل حزب بزرگ را (یکی از بیرون حزب کمونیست کارگری ایران- مجید حسینی و دیگری از درون حزب ما ، رفیق بابک یزدی) را نمونه می گیرم و بحثم را در نقد این عزیزان گسترش می دهم:

(۱)”کمونیزم به حزب سیاسی نیاز دارد”-دیدگاه رفیق مجید حسینی:

رفیق حسینی استدلال می آورد (۱) که چون کمونیزم احتیاج به حزب سیاسی دارد و چون کمونیستهای کارگری از شقه شقه شدن حزب اولیه کمونیست کارگری ناراحت هستند باید حول برنامه حزب (نوشته منصور حکمت) و بحثهای او ، و بر اساس نیاز جامعه به تحزب کمونیستی دوباره کنگره تشکیل دهند و “پشت در سالن کنگره ، همه فعالین، حزبها و مسئولیتهاشانرا بگذارند کنار و

.. و تمام آن سیاست های رسمی را که هر یک از آنها در دوره جدایی برای حزب خود اتخاذ کرده اند به جا میگذارند و بمثابه فرد و فعال کمونیست و نه عضو هیچ حزب و گروهی وارد این کنگره میشوند تا حزب دیگری را بسازند. بنابراین کنگره، کنگره احزاب نیست، تجمع فراحزبی است، کنگره کمونیستهایی است که بسیار بیشتر از اختلافاتشان توافقات سیاسی با هم دارند.”

اولا: اینکه کمونیزم احتیاج به حزب دارد ، حکمی است که همیشه درست بوده و طبعا دلیلی بر انحلال حزب کمونیست کارگری ایران نیست! حزب کمونیستهای ایران مدتهاست وجود داشته چه در زمان منصور حکمت و چه دوران سخت نبردهای سیاسی بعد از آن. رفیق حسینی دارد انکار می کند که این حزب کمونیستها که نشان نودینیان هم بهش پیوسته ، وجود دارد و فراخوان می دهد که ما با ایشان برویم بسازیمش! خوب این تناقض است از بیرون مردم تاریخ معاصر را دنبال می کنند!

دوما:چرا رفیق حسینی فراخوان می دهد که ما در حزب کمونیست کارگری ایران، علاوه بر حزبمان، سیاستهای رسمی خودمان را هم “به جا بگذاریم”؟! این دیگر چه خواست عجیبی است؟ سیاستهای ما در محموعش واقعی ترین و عملی ترین و اصولی ترین سیاستهای چپ ایران بوده است.

سوما: زفیق حسینی معیار “اتحاد حول حزب بزرگتر” را دو چیز می داند یکی برنامه آینده بهتر و دیگری آثار منصور حکمت. خوب آیا ایتن دو قبلا نبوده و تازه کشف شده اند؟ چرا نتوانستند اتحاد را حفظ کنند و چرا حول همان دو رکن ایشان فکر می کند می شود در حزب بزرگتر که تازه “سیاستهای رسمی حزب کمونیست کارگری” را کنار گذاشته باشد می شود اتحاد ساخت؟

من فکر می کنم پایه های استدلالی مجید حسینی ایراد دارد. از اصل موضوعه ای شروع کرده که بجای برخورد اصولی در مورد اتحاد سیاسی ، بیشتر یارگیری سیاسی بر اساس چیزهائی بجز اصولیت و برنامه سیاسی درست را مد نظر دارد. طبعا با این نوع برداشتها بجائی نمی شود رسید حتی اگر همه جداشدگان از حزب منصور حکمت دوباره بهم بپیوندند فقط زمینه دعواهای هر روزه ای فراهم خواهد شد که به زیر فرش فرستاده شده!

از دید من کار اصولی در مقابل رفیق حسینی و سایر علاقه مندان به تحزب کمونیست کارگری اینست که مثل رفیق نسیان نودینیان به حزب ما بپیوندند و این حزب را تقویت کنند. چرا که “کمونیزم نیاز به تحزب کمونیستی دارد”!

(۲)”حزب بزرگتر با تمام خصویتهای کنونی حزب کمونیست کارگری ایران”-استدلال رفیق بابک یزدی(۲)

در این سو یعنی درون صفوف حزب کمونیست کارگری ایران، نوشته رفیق بابک یزدی را داریم که جالب توجه است:

ایشان از نقطه دیگری شروع می کند و تاکیید دارد که سیاستهای تاکنونی حزب کمونیست کارگری ایران قابل دفاع است اما؟ با اینکه قابل دفاع هستند لازم نیستند دوباره تکرار شوند! مثلا از فردای تشکیل حزب بزرگ لازم نیست ما از لزوم دفاع از انقلاب ایران صحبت کنیم در مقابل این “تازه پیوستگاه به حزب بزرگتر”؟ از مبارزه با اسلام سیاسی در اروپا دفاع کنیم در مقابل انها که ما را کمونیستهای بورژوائی و متحدین نژاد پرستان می نامیدند؟ یعنی روز بعد از تشگیل حزب بزرگتر رفیق بابک یزدی مدعی است که همه اون اختلافها شبیه دعواهی کودکانه به زیر فرش رفته و ما همه مثل بچه های خوب منصور حکمت سر سفره می نشینیم! اما با چه مبنای واقعی و عینی؟!

رفیق یزدی می فرماید:

“.. چرا مسئله اتحاد و تشکیل یک حزب کمونیست کارگری بزرگتر این چنین غامض مانده است و چرا همین نیروها جایگاه این بحث را متوجه نمی شوند. با خواندن و شنیدن بحثهایی که اخیرا از طریق مصاحبه های رادیوئی و از طریق سایتها منتشر شده اند، به نظر می رسد که زندگی در حاشیه و داشتن پست و مقام حزبی برای بعضی از رفقا جایگاهی بسیار مهمتر از ایفای نقشی در اتفاقات سیاسی پیش رو دارد.”

رفیق یزدی فکر می کنم دارد تضادهای موجود و شکل گرفته درون جنبش کمونیزم کارگری را تبدیل می کند به یک ناآگاهی که می شود با نصیحت رفعش کرد و از دیگران خواست که “گوشه نشینی” را بگذارند کنار و به “حزب کمونیست کارگری ایران بپیوندند” اما این به حزب ما پیوستن را با چرخش قلمی تبدیل می کند به همان طرح انحلال حزب کمونیست کارگری در “حزب بزرگتر کمونیست کارگری”!

رفیق بابک یزدی هم مثل رفیق حسینی از جای درستی شروع می کند، یعنی لزوم اتحاد چپ جامعه برای اینکه بشود رهبری انقلاب ایران را بدست گرفت. اما با چند چرخش قلم و بنا به دلایل نامعلومی، مدعی می شود که حزب کمونیست کارگری ایران باید منحل شود در حالیکه او بر خلاف رفیق حسینی مدعی “رها کردن سیاستهای تاکنونی حزب کمونیست کارگری” نیست و در حین دفاع از این حزب، آنرا منحل می خواهد تا “حزب بزرگتر که همان مختصلات حزب موجود را هم دارد” برفرازش بروید!

اعتقاد من اینست که رفیق یزدی اتفاقا دارد “پولیتیک” می زند! اول تاکیید می کند که حزب کنونی ما کارش درست است و دوما با قسم به اینکه ما حرفهای قبلیمانرا تکرار نخواهیم کرد ، فراخوان انحلال حزب ما را برای سازماندهی حزبی کاملا کپی همین حزب اما “بزرگتر” صادر می کند! کاشگی اقلا مثل رفیق مجید حسینی ، از ما می خواست که سیاستهامانرا پشت در کنگره بگذاریم و برویم تو؟!

خلاصه کنم:

همانطور که خوانندگان عزیز در دو نمونه بالا یافتند، مسئله لزوم اتحاد چپ جامعه با دلایل ضعیفی به تئوری ساختن حزب بزرگتر گره خورده. من این متد متحد شدن را که حول برنامه حزبی و نوشته های منصور حکمت یا هر فرد دیگری باشد، غیر ممکن می دانم. تاریخ را نمی شود یکبار با اون سناریو نوشت و بار بعد اراده گرایانه پاکش کرد و درست دنده عقب زد!

تاریخ انشعاب در کمونیزم کارگری را باید در بستر مبارزه طبقاتی و گرایشات متفاوت طبقاتی دید. این جمع شدن حول برنامه حزب و ادبیات منصور حکمت نشان داد که توان کنار هم قرار دادن ادمها را ندارد. حتی وقتی منصور حکمت زنده بود نشد!

از دید من اتحاد را باید بر اساس عمل مشخص و همکاریهای مشخص روزمره و مانیفست انقلاب ایران سازمان داد. تجربه عملی مبارزه برای ازادی و برابری و تجربه عملی مشارکت در کمپیتنهای داخل و خارج کشوری با حفظ سازمانهای سیاسی موجود. این راه حل عملی و اصولیست. امیدوارم خواننده بهتر بتواند قضاوت کند.

 

منابع بیشتر:

(۱)مجیدحسینی: کمونیسم به حزب سیاسی نیاز دارد

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/111-misc/11897-b.html

(۲)بابک یزدی: مسئله اتحاد نیروهای کمونیسم کارگری در صدر اولویتها

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/111-misc/11902-b.html

(۳)سعید صالحی نیا: اهمیت سازماندهی ” اتحاد چپ” توسط حزب کمونیست کارگری ایران در حاشیه بیست و یکمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست کارگری

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/11848–q-q-.html

(۴)سعید صالحی نیا: لزوم تسریع تلاشها برای سازماندهی قطب چپ و راهکارها در حاشیه سمینار رفیق حمید تقوائی

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/11676-1391-09-01-19-37-13.html

(۵)سعید صالحی نیا: انحلال طلبی بنام اتحاد؟! در حاشیه اعلام انحلال “اتحاد کمونیست کارگری”

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/11760-b.html