کودک آزاری

کودک آزاری از مقوله هایی است که جایگاه مناسب خود را در جوامع امروز بویژه کشورهای عقب نگاه داشته شده نیافته است و مانند دیگر مقولات چون آزادی ,قانون و دمکراسی مورد توجه مخصوص هیچ یک از گروه ها و سازمانهای طرفدار مدنیت حتی روشنفکران و فکر پیشه گان که نخبگان را تشکیل میدهند قرار نگرفته است.
از انجائیکه دامنه فاجعه روز افزون است و آمار و ارقام بیانگر ناهنجاریها در ابعاد گوناگون مسئله کودک ازاری است ,شایسته است نیروهای مترقی و اندیشمندان اجتماعی با احساس مسئولیت بکار بر خیزند و با شناخت همه ابعاد این مسئله غیر انسانی به چاره جوئی بپردازند. حل مسئله کودک ازاری چون زن ازاری از عهده حکومت ها و نظام های سر کوبگر که خود اشاعه دهنده اند میسر نیست. برای مثال در نظام منادی اخلاق به گفته خودشان سن فحشاء از ۳۰ سال به ۱۵ سال رسیده است. و شرم آور است که ۱۱ در صد روسپیان با اطلاع همسرانشان دست به روسپیگری میزنندو روسپیگری در متاهل ها بیشتر از مجردها دیده میشود.
بر اساس مطالعات تحقیقی متخصص با ارائه روشهای علمی تحقیقاتی بطور کلی مساله کودک آزاری را میتوان در چهار سر فصل مستقل مورد بررسی و راه یابی قرار داد. در این نوشته به تعریفی کوتاه از این چهار مورد پرداخته باین امید که صاحب نظران و انسانهای در گیر با مساله کودک ازاری پا پیش نهند و با طرح علمی مساله به مبارزه ریشه ای با بدرفتاری با کودکان و یا بهتر بگویم کودک ازاری مبادرت نمایند.
چهار جنبه مساله کودک آزاری (Child Abuse) عبارتند از :
۱٫ بد رفتاری بدنی یا آزار جسمی( physical abuse )
۲٫ بد رفتاری روانی ازار روانی ( psychological abuse)
۳٫ سوء استفاده جنسی ( abuse luasex)
۴٫ سهل انگاری یا غفلت در نگاهداری کودکان (neglect )
۱٫ بد رفتاری یا آزار بدنی:
هر گونه رفتار عمدی که منجر به کبودی و تورم های کوچک وبزرگ که در بدن کودک بوجود آید و یا تنبیه هائی که به شکل شکستگی و نقص عضو, از کتک زدن, لگد پراندن, گاز گرفتن ,پرتاب اشیاء ,سقوط از پلکان یا بلندی ,خفگی, ضربه زدن با دست یا وسیله ای از قبیل چوب و تسمه فلزی, کمر بند و یا هر آزار دیگری چون سوزاندن از جانب پدر و مادر یا نگهدارنده کودک به بدن طفل وارد اید بد رفتاری بدنی تلقی میگردد. واقعیت آنستکه ” بدرفتاری بدنی” در کشور های خاور میانه از خانواده فراتر رفته و کودکان بیشماری در کارگاههای غیر بهداشتی و غیر قانونی توسط کار فرماها دچار نقص عضو میشوند و یا بطور وحشتناکی به کام مرگ میروند. آمار موسسات بین المللی حاکی از انست که در کشورهایی نظیر ایران و
پاکستان و افغا نستان و امریکای لاتین کودک آزاری بشیوه های گو ناگون رایج است و این موجودات بی دفاع را موردتعرض قرار می دهند. در این کشور ها بد رفتاری بدنی خود سر فصل موضوعات گسترده تری است که باید مورد توجه قرار گیرد:
۲٫ بد رفتاری یا آزار روانی و احساسی:

محیط زیست و شرایط پرورش کودک تابع شرایطی است که اکثرا توسط پدران و مادران فراهم میگردد. کودکانی که در شرایط و فضای نا مساعد پرورش میابند ناتوان و ناخواسته در معرض جریانات مخرب محیط زیست خود قرار میگیرند که این در مقوله ” بدرفتاری روانی و احساسی” قرار دارد.
کودکانی که در سر پناه های الوده به الکل مواد مخدر, قمار ,کشمکش های خانوادگی و ناهنجاریهای پدران و مادران قرار دارند و در نتیجه این فضای الوده کودک به بیماریهای گوناگون جسمی و روانی مبتلا میگردد. اگر چه تقسیم بندی چهار گانه برای روشنتر کردن مو ضوع این نوشتاراست, ولی باید اذعان نمود که تفکیک انها از یکدیگر غیر ممکن است. این چهار جنبه زنجیروار بهم بستگی دارند. عواملی چون فقر, بی سوادی ,اعتقادات خرافی و عدم سلامت روانی پدر و مادرو معلم وهمه کسانی که مجموعه محیط زندگی کودک را می سازند در ساختار روان و شخصیت او نقش و عامل تعیین کننده داشته و کودک را مستقیم و غیر مستقیم در معرض بد رفتاری روانی و جسمی قرار میدهند.
در کشور ها و جوامع عقب نگهداشته شده از دست اورد های تمدن نو ین, بد رفتاری روانی و جسمی و عدم شناسائی حقوق کودک امر عادی محسوب میگردد . کودک همانند اشیاء و حیوانات جزو مایملک بحساب میاید. در این کشور های تجاوز مستمر به مو جودیت و حقوق کودک و تخریب جسم و روان او مجاز شناخته شده و پیگرد قانونی ندارد.برای مثال در کشور های پاکستان و افغانستان و ایران شاهد هزاران اتفاق دلخراش که منجر به پیامد های مرگبار میگردد,هستیم . دراین جوامع تخریب شخصیت کودک مضاعف میگردد.
زمانیکه تفاوت جنسیتی در فرهنگ و باور عمومی جایگاه ویژه می یابد دختر ” جنس نا مرغوب” از بدو تولد مورد بد رفتاری روانی و احساسی قرار دارد و این چنین مو جودی که نه جسم و نه روان سالم دارد باید بحکم غریزی و نا خواسته مادر و این چنین موجودی که نه جسم و نه روان سالم دارد باید به حکم غریزی و نا خواسته مادر و آینده ساز فرزندان خود باشد. بیهوده نیست که میزان جرائم گوناگون در این جوامع بسیلر بالا است و آثار روان پریشی در اکثر آنها هویداست. قتل های ناموسی, خود کشی, خود سوزی, خود زنی از یکسو و از سوی دیگر فقر مطلق غذائی و دارویی و شیوع انواع بیماری های واگیر دار و عفونی, کوری, فلج, ناشنوائی و نقص عضو در کنار بدرفتاریهای روانی و احساسی ,ملودی نا هنجار زندگی بخش عمده ای از انسانهای قرن ما را تشکیل میدهند.
بد رفتاری روانی و احساسی با کودک موضوعی است که باید بطور جدی و در سطحی وسیعتر از انچه به ان پرداخته میشود در دست کار و مطالعه صاحب نظران و فعالان اجتماعی قرار گیرد و با نشر افکار و نقد نظرات قدمی شایسته در راه حل این معضل اجتماعی برداشته شود.
۳٫ سوء استفاده جنسی:

در مجموع مباحث بد رفتاری نسبت به کودکان سوء استفاده جنسی جای ویژه خود را داردکه با تعریفی علمی و حرفه ای باید به ان پرداخته شود و در مباحث اجتماعی بصورت مساله ای جدی باید باز شناسی و راه یابی گردد.
تماس و لمس آلت تناسلی کودک دخول در الت تناسلی کودک به وسیله عمل سکس (intercourse ), تجاوز و تعرض جنسی به کودکان پسر, رابطه جنسی از طریق دهان( x se oral), تهیه فیلم های سکسی از کودکان زیر سن قانونی و وادار کردن اطفال به تن فروشی, سوء استفاده جنسی تلقی میگردد.
بر طبق امار تهیه شده بیشتر از ۲۹۳۰۰۰ کودک زیر سن قانونی در بازارهای سکس امریکا مشغول بکار هستند اکثر این کودکان و نوجوانان از خانواده هایی می ایند که پدر و مادر آنان به دلائل مختلف از قبیل فشار کار فقر اعتیاد و فحشا (پدر و مادر معتاد و فاحشه) بدون سرپرست در منزل رها شده اند. این کودکان به دلائل گوناگون پدر و مادر خود را ترک کرده اند و بنوعی از خانه فرار کردهاند که توسط دلالان به فحشاء و تن فروشی و فروش مواد مخدر کشیده شده اند .بعضی از این کودکان تحت سر پرستی پدران و مادران معتاد هستند. تعداد زیادی لز این کودکان اجبارا توسط دلالان سکس مجبور به مسافرت میشوند که در کازینو ها, دانسینگ ها, هتل ها و مراکز ورزشی به کار تن فروشی مشغول شوند. سن اکثر این کودکان ۱۲-۱۴ سال می باشد. در این مراکز تنها دختران نوجوان تن فروش نیستند بلکه پسران و همینطور کودکان دو جنسیتی هم در بازار سکس مورد مبادله قرار میگیرند. در میان جمعیت کودکان که در بازار سکس معامله میگردند تعداد دختران از پسران بیشتر است که ۷۵ در صد انها توسط دلالان معامله میگردند.
در کشور های اسلامی مساله بد رفتاری با کودکان بصورت دیگری جریان دارد. بطور مثال در کشور های پاکستان پسران بیشتر از دختران در معرض سوء استفاده جنسی قرار میگیرند. بدلیل سخت گیری های مذ هبی مردان جوان و مجرد برای فرو نشاندن عطش شهوت و غرایز جنسی ترجیح میدهند به جای تماس جنسی با یک جنس مخالف (زن) یا پسر بچه ها اطفاء شهوت نمایند. چون در دین اسلام تماس و یا هر گونه رابطه جنسی با دختر و یا زن غیر عقدی (نا محرم) قانونی نمی باشد و جرم و گناه محسوب میگردد. لذا در این رابطه پسران کوچک و کم سن و سال مورد معامله سکس قرار میگیرند. در کشور پاکستان مردان مجر حتی صحبت و راه رفتن در خیابان و مراکز عمومی با یک زن یا دختر را حتی بدون کوچکترین تماس بدنی گناه میدانند و بر این اعتقاد هستند که بر اساس دین اسلام یک مرد مسلمان فقط با زن عقدی خود اجازه هر گونه معاشرت و تماس را دارد. لذا ترجیح میدهند عمل اطفاء شهوت خود را با یک پسر بچه انجام دهند که در این رابطه گناهی مرتکب نشوند.
بنا بر گزارش UN در شمال پشتو یکی از شهر های بزرگ پاکستان بیشترین تعداد پسر بچه هایی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند وجود دارند. این کودکان و نوجوانانی که در بازار سکسمشغول بکار هستند از سن ۶ ۷ سالگی مورد معامله سکس قرار میگیرند که بیشتر انها در هتل ها و قهوه خانه ها شروع بکار میکنند. بدین ترتیب که ابتدا این کودکان توسط صا حبان این مراکز جهت جلب توجه مشتری تحت تعلیم و آموزش قرار می گیرند. این کودکان فقط بین ۱۰ تا ۱۵ در صد دستمزد خود را دریافت میدارند و ۶۵ در صد به صا حبان مراکز و هتل ها و بین ۲۰ تا ۱۵ در صد به دلالان پرداخت میگردد. بدلیل اینکه مشتری ها نمی خواهند در شهر های خود شناخته شوند و میخواهند هویت شان مخفی بماند از راههای دور و نزدیک به این هتل ها مراجعه میکنند و چند روزی در این مراکز اقامت میکنند. ( بحث همجنس گرائی از مقوله دیگری است که در مورد بحث ما نیست) قابل توجه هست که بدلیل اعتقادات مذهبی حتی خانواده های این اطفال هم حاضر به افشای این فجایع نیستند. این نوع جنایات و در حقیقت این بردهداری همچنان در پس پرده ابهام و دیوار سکوت هر ساله رو به افزون است.
این مساله در مورد دختران که در جوامع اسلامی جنس نامرغوب به حساب می ایند سر نوشت دیگری را رقم میزند.دختران اسیب دیده در دوران کودکی سر نوشتی غم انگیزتر را تجربه میکنند. آمار و ارقام بیانگر انست که در جوامع اسلامی سالانه صد ها دختر جوان در رابطه با مسائل عاطفی و جنسی توسط پدران و برادران و نزدیکان به فجیع ترین اشکال مختلف سنگسار میشوند هدف گلوله و چاقو قرار میگیرند و یا حلق آویز می شوند و صدای مظلومیت آنان گوش بشریت متمدن را آزار نمیدهد.
۴٫ سهل انگاری یا غفلت در نگهداری و مراقبت کودک
اگر چه این مبحث در مقلیسه با ۳ موضوع دیگر از شدت و حدت ک.تری برخوردار است معذالک صدمات بدنی و روانی وارده به کودک قابل اغماز نیست. برای مثال رها کردن کودکان تنها در منزل و یا در مکانهائی که از امنیت کافی برخوردار نیستند باعث میشود که کودکان در این مکاها دچار صدمات روانی و جسمی گردند. رها کردن کودکانی که دچار نقص عضو و یا مشکلات روانی هستند و به تنها ئی قادر به مراقبت از خود نیستند نیز سهل انگاری محسوب میگردد که در آمریکا شدیدا پیگرد قانونی دارد. اکثر اوقات کودکان رها شده در منزل دچار سانحه و یا حوادثی از قبیل پرت شدن از بلندی و یا پله ها و یا سوختگی به وسیله گاز و چراغ خوراک پزی و یا برق گرفتگی میشوند. موارد ذکر شده در رده بندی کودک آزاری یا child abuse قرار میگیرند و بر اساس میزان ضرر و صدمات وارده به کودکان پدر و مادر و یا فرد قیم و نگهدارنده مورد پیگرد قانونی قرار میگیرد.
آنچه که آمد تنها خلاصه ای از چهار جنبه کودک آزاری بود. امیدوارم که در آینده بتوانم در مورد هر جنبه بیشتر و مشروح تر توضیح بدهم و یا دوستان دیگر به سهم خود در این باره بنویسند.