کمبود ٣٠درصد تجهیزات سرمایشی و گرمایشی، در مدارس ایران!

اخبار مربوط به فاجعه اسفبار آتش سوزی در دبستان دخترانه”انقلاب اسلامی” در”روستای شین آباد” پیرانشهر و تلفات ناشی ازآن روزانه ابعاد وسیعتری به خود میگیرد. خاطره تلخ این آتش سوزی و آثاربجامانده از آن بر دست و صورت دختران دانش آموز این مدرسه ابتدائی قلب هر انسان شریف و بشردوست را به شدت بدرد خواهد آورد. 
تحمل غم و اندوه این حادثه و درد طاقت فرسای سوختگی که بسیاری از ما به درجات بسیار خفیفی آنرا در نقاطی از بدنمان تجربه کرده ایم، برای این دختران دبستانی با هزاران آرزوی برآورده نشده در دنیای دانش آموزی و نوجوانی کار آسانی نیست و نخواهد بود.
والدین دختران آسیب دیده ساکن”شین آباد”حوادث ناگوار از سیاست جنگ طلبانه رژیم اسلامی و خاطره تلخ بمب باران شیمیائی سردشت در سال ١٣۶۶که در بحبوحه جنگ ارتجاعی ایران و عراق توسط رژیم فاشیست بعث عراق صورت گرفت و طبق آمار رژیم اسلامی منجر به کشته شدن بیش از ١١٠نفر از ساکنان غیر نظامی شهر و مسمومیت٨٠٠٠ نفر بر اثر گاز های سمی خردل و تاولزا ناشی از این بمب باران شد، با غم از دست دادن”سیران یگانه”یکی از دانش آموزان مدرسه”شین آباد”در اثر سهل انگاری و بی تفاوتی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در قبال سرنوشت این دانش آموزان بار دیگر بر زخم کهنه ساکنین این منطقه نمک پاشید.
به لطف ارتباطات جمعی و پیشرفت علم اطلاع رسانی از جزئیات این فاجعه اسفبار در تنها مدرسه تقریبآ مخروبه دخترانه”شین آباد”که فاقد امکانات اولیه رفاهی و بهداشتی است، انعکاس وسیعی به دنبال داشت. انعکاس این رویداد در این سطح وسیع علاوه بر خبر رسانی نشان از درد مشترکی است که دانش آموزان شهر ها و روستاهای دور افتاده ایران با آن دست به گریبان هستند.
کمک به سازماندهی مردم زحمتکش جهت التیام این درد مشترک در اعتراض به عملکرد سیاست های مخرب و غیر انسانی رژیم در آموزش و پرورش یکی از وظایف فعالین سیاسی مخالف رژیم در محل، معلمان مبارز و انقلانی آنها و پشتیبانی احزاب و سازمانهای مدافع حقوق بشر بوده و کماکان میباشد.
روزنامه جام جم شماره ٣۵٧٧در تأریخ ١٩ آذر٩١ ١٣، از مردم ایران درخواست کرده بود که اگر مدرسه‌ای را می‌شناسند که هنوز با بخاریی های نفتی و چکه‌ای گرم می‌شوند، نام و نشانی آن را برای روزنامه پیامک کنند. جواب بخشی از این درخواست مندرج در این روزنامه به شرح زیر است: “روستای زوراندول ویسیان خرم‌آباد، روستای محراب از توابع شهرستان سنندج در کردستان، روستاهای نظام‌آباد و یاریجان سفلی میاندوآب در آذربایجان غربی، روستای عباس‌آباد بخش سیدان مرودشت در استان فارس، روستای همجوار درودزن که چند سال پیش همه دانش‌آموزانش در شعله‌های آتش بخاری سوختند، روستاهای شاوله، مهماندار،دشت قوره،گرده قیط، ممیند، قلات،درگه لطف‌الله و سارال همگی از توابع شهرستان نقده آذربایجان‌غربی،روستاهای اولی‌کندی و گنزنق کمانج علیا و سفلی در ناحیه پنج تبریز، روستاهای رودبار،قره‌جاقیه،وسمق،کوره،قزل‌قش،قوشه‌خانه و هفتیان از توابع شهرستان تفرش در استان مرکزی،روستای مالیچه در دهستان حسن‌آباد ملایر،روستاهای بیجی‌کلا و بهناور دربابل نیز سال‌هاست با بخاری‌های قطره‌ای کلنجار می‌روند و اکنون در هراس سوختن در آتش به‌ سرمیبرند.”
ده سال پیش طرح پیشنهادی”منشور ملی حق دانش آموز”در هفت فصل و ۵۴ ماده جهت اجرا توسط اولیا مدارس به بحث گذاشته شد که تاکنون هیچگونه اقدام عملی، جدا از هر نقدی که به این منشور وارد باشد صورت نگرفته است! در ماده ٣۶ این”منشور”آمده است که: “دانش آموزان حق برخورداری از محیط سالم و ایمن آموزشی به منظور تأمین بهداشت روانی و سلامت جسمانی را دارند.”
از آن تأریخ بە بعد(ده سال پیش) تا کنون متأسفانه سالانه تعدادی از دانش آموزان مدارس در فصل زمستان به دلیل استفاده از امکانات فرسوده گرمایشی مخصوصآ بخاری های نفتی دچار حریق میشوند. در آخرین مورد از این حوادث اسفبار مفهوم محیط سالم و ایمن آموزشی مندرج در ماده ٣۶ این”منشور”در مدرسه ابتدائی روستای”شین آباد”گویای بی پایه بودن این سلامت جسمانی است. بی توجهی رژیم اسلامی در مقابل امنیت جانی دانش آموزان در مدارس تنها مختص به عدم اجرای بند ٣۶ از این”منشور”که هیچگاه به تصویب هم نرسید نیست.
به گزارش خبرگزاری پانا: “مدیر نوسازی مدارس آذربایجان غربی بعد از حادثه اخیر با اشاره به اینکه در سال١٣٨٩اعتبار مربوط به تجهیزات به صورت کامل به آموزش و پرورش آذربایجان غربی تخصیص نیافت، اظهار داشت “از مبلغ ۵ هزار و ١٧۵ میلیون ریالی که برای تجهیزات پیش بینی شده بود، مبلغ ٢ هزار و ۵٨٧ میلیون ریال به سازمان نوسازی مدارس آذربایجان غربی تخصیص داده شد.”
چرا این اعتبار ناچیز صرف تجهیزات مدارس نشد؟ این بودجه به جیب چه کسانی واریز شده است؟ چه کسی جوابگو است؟ در همین رابطه و به استناد به آمارخودرژیم”حداکثر در ۳۰ درصد از مناطق کشور ساختارهای لازم برای نصب تجهیزات سرمایشی و گرمایشی در مدارس وجود ندارد؛ لذا براین اساس در ٣٠ درصد مدارس کشور ماده ٣۶ منشور ملی حقوق دانش آموز نقض می شود.”
به دنبال شکست طرح این”منشور”بی صاحب و استفاده مجدد از بخاری های نفتی به قدمت عمر رژیمی اسلامی که افتخارش ساختن موشک های دور برد و مقدمات ساخت بمب اتم است، مسئولین رژیم در آموزش و پرورش بمنظور فریب افکار عمومی و تصویب قوانین ارتجاعی در زمینه اسلامی کردن مراکز آموزشی، در سال ١٣٩٠”سند تحول بنیاد آموزش و پرورش” را به تصویب رساندند.
در بخشی از راهکار بند، ١۴/٣ این سند جنجالی و بی خاصیت آمده است: “اهتمام به طراحی، ساخت و تجهیز مناسب نمازخانه، کتابخانه، آزمایشگاه، فضای سبز و فضای ورزشی در تمام مدارس به عنوان محیط تعلیم و تربیت است.” دانش آموزان مدرسه”شین آباد”از این همه ساخت و ساز قلابی قید شده دراین بند از”سند تحول بنیادین … “حول و حوش مدرسه خود فقط مسجدقدیمی و مخروبه روستای خود را به یاد دارندکه خوشبختانه بخاریش چوبی و قدمت این بیش از صد سال است.
طرح پیشنهادی استعفا و استیضاح وزیر آموزش و پرورش در رژیمی که غرق در فساد است، جواب به چه نیازی است؟
هرچند مسولیت مستقیم این فاجعه اسفبار در درجه اول بر عهده دولت و وزیر آموزش و پرورش او است، اما اگر بجای حاجی بابائی، حداد عادل جانشین او شود چه چیزی تغییر خواهد کرد؟
– آنچه که باید منحل شود نظام آموزشی موجود بر مبنای اندیشه های دینی است.
– آنچه که باید جایگزین این سیستم کهنه پرستانه شود نظام آموزشی سکولار و مترقی است.
– آنچه که باید تصویب و به اجرا در آید تضمین امنیت جانی دانش آموزان و تحصیل رایگان همراه با رفاهیات لازم برای ادامه تحصیل در همه سطوح آموزشی است.
اما در شرایط کنونی ایران، آنچه که بایستی چنین امری را تضمین کند به زیر کشیدن نظام حاکم بر ایران و سرکار آمدن نظامی است که تامین جان کودکانمان در آن حداقل انتظاری است که از آن خواهیم داشت.
دوشنبه ٢٧ آذر١٣٩١