من به رؤیاهایم ادامه می دهم.. دو شعر از لانگستون هیوز

١) “من به رؤیاهایم ادامه می دهم”

“من رؤیاهایم را برمی دارم،

و از آنها گلدانی از مفرغ و

فواره ای مدور،

با مجسمه ای زیبا در مرکزش؛

می سازم..

و با قلبی شکسته ترانه ای می سرایم؛

و در آن از تو می پرسم:

“آیا رؤیاهای مرا می فهمی؟..”

گاهی تو می گویی آری؛

و گاه می گویی که درکشان نمی کنی..

برای من فرقی نمی کند؛

من همچنان

به رؤیاهایم ادامه می دهم!…”

۲) “در هنگام باران نقره ای”

“وقتیکه باران نقره ای،

شروع به بارش می کند؛

زمین دوباره،

زندگی تازه می گیرد..

علفهای سبز می رویند،

گلها قد بر می فرازند..

و بر سطح تمام دشتها؛

شگفتی از زندگی،

                 از زندگی،

                   از زندگی..

گسترده می شود!..

*   *   *

در هنگام باران نقره ای؛

پروانه ها بالهای ابریشمی خود را

باز می کنند..

تا بر آنها؛

نقشی از رنگین کمان بنشیند..

و درختان برگهای تازه شان را،

بجلو می آورند..

تا در زیر آسمان

آوازی شاد سر دهند..

مثل پسران و دختران رهگذری،

که در پایین جاده؛

در حال خواندند..

*   *   *

در هنگام باران نقره ای،

وقتیکه بهار.. و زندگی؛

تازه هستند…”

منابع دیگر:

“وقتیکه بزرگتر شدم.. شعری از لانگستون هیوز” – زهره مهرجو:

http://www.rowzane.com/index.php/annonce-archiev/82-reports/11457-1391-08-09-10-16-22.html

“اشعاری از لانگستون هیوز” – زهره مهرجو:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/168-1391-01-17-20-21-57/11048–qq.html

“رؤیاها.. اشعاری از لانگستون هیوز” – زهره مهرجو:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/168-1391-01-17-20-21-57/11001–q-q.html

“من به رؤیاهایم ادامه می دهم” – لانگستون هیوز:

http://www.poemhunter.com/poem/i-continue-to-dream/

“در هنگام باران نقره ای” – لانگستون هیوز:

http://www.poemhunter.com/poem/in-time-of-silver-rain-2/