پیرامون نشریه سبز کلمه کارگری

چندی است که مسئولان سایت کلمه وابسته به جنبش سبز اقدام به انتشار نشریه ای تک برگی تحت عنوان کلمه کارگری کرده اند و در شماره سوم این نشریه به تاریخ ۷ آذر ۹۱ به طور اخص خواستار پیوند جنبش سبز و جنبش کارگری شده اند.
و اما چه شده که در شرایط فعلی سبزی ها یادی از طبقه کارگر کردند؟ برای توضیح این مسئله یادآوری چند مطلب ضروری است:
۱- سبزی ها نماینده بورژوازی خواهان ارتباطات گسترده با غرب هستند
۲- تجربه تاریخی به ما می آموزد که امپریالیسم به علت نداشتن پایگاه مردمی برای روی کار آوردن رژیم دلخواه خود به دنبال ساختاری در دل حکومتی که خواستار تغییر آن است می گردد.
به این ترتیب عناصر و گروههایی همچون نوری زاده، سازگارا و سازمان مجاهدین خلق که به صورتی رسوا با اینها در زد و بند هستند برای تصاحب قدرت سیاسی مطرح نیستند چرا که کیست که نداند در طول تاریخ هرکه با امپریالیسم ساخت و پاخت کرده خائن از آب در آمده است.
بنابراین برای به وجود آوردن چنین ساختاری ناگزیر به سراغ افرادی چون موسوی و خاتمی می روند و چنین مهره هایی با توجه به شناختی که از ساختار حکومت دارند می توانند در صورت سقوط حکومت به سرعت دولت جدید راباز تولید کنند. مهره هایی با سابقه درخشان ضدیت با طبقه کارگر .
انتقال مرکزمخالفان رژیم سوریه از استانبول به دوحه و برقراری ارتباط بیشتر با ارتش آزاد و نیرو ملی داخل خاک سوریه و اظهارات صریح خانم کلینتون مبنی بر اینکه « افرادی که تا کنون در غرب زیسته اند و درکی نسبت به شرایط داخلی سوریه ندارند حق سهم خواهی در آینده سوریه را ندارند» مؤید مطلب بالا است.
۳- چنین اظهارات و موضع گیری هایی از سوی سبزی ها همزمان است با فشار اقتصادی کمر شکن بر مردم و مخصوصاً طبقه ی کارگر از یک سو و اوج گیری مبارزات از سوی دیگر همچنین قیام های جهانی بر علیه سرمایه داری خصوصا در جنوب اروپا و همچنین خیزش دوباره ی انقلاب نان و آزادی در خاورمیانه پس از طی شدن یک مرحله فروکش نسبی.
اکنون ببینیم جنبش سبز متشکل از طیفی از افراد دارای مطالبات و اهداف و رویه ی طبقاتی مشخص، معتقد به قانون اساسی و دارای سابقه تاریخی جنایتکارانه علیه طبقه کارگر و فعالین کارگری ، چگونه در مرحله ی زوال اجتناب ناپذیر خود به دنبال پیوند با جنبش کارگری است.
در شماره ۳ کلمه کارگری می خوانیم «دفاع از قانون کار به عنوان یکی از اساسی ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی نشان از دلبستگی طبقه ی کارگر به آرمان های انقلاب دارد و از همه مهمتر اینکه آنها به پیگیری مطالباتشان در چهارچوب قانون پایبند هستند و قانون مداری را در همه حال حتی در بدترین شرایط زیستی که به آنها تحمیل کرده اند فراموش نمی کنند» این معجون وقاحت و بلاهت نتیجه گیری های منطقی نیست بلکه نشاندهنده ی آمال و آرزوهای رهبران جنبش سبز است. تاریخ مبارزات کارگری سرشار از ایده هایی است که در صدد بودند که پتانسیل عظیم این نیروی انقلابی را منحرف کنند و آن را در جهت خواستهای طبقات دیگر کانالیزه کنند و اما این انحرافات چیست ؟
پاسخ این سؤال در رویکرد علمی نسبت به مبارزات کارگری کاملاً مشخص است و عبارت است از هر عامل و خواسته ای که تضاد آشتی ناپذیر میان بورژ.ازی و پرولتاریا را مخدوش کند. باز گردیم به کلمه کارگری و ببینیم که نظرشان درباره قانون کار استثمار گرانه ی رژیم چیست؟ « با همه ی ضعف های قانون کار هنوز سندی قابل اتکا برای پیگیری مطالبات و خواستهای جامعه کارگری است و بخش اعظمی از ظلم و ستم و ستمی که به کارگران روا داشته می شود بواسطه رعایت نکردن همین قانون کار است این قانون هنوز ظرفیت هایی دارد که جامعه کارگری می تواند با استناد به آن مبارزات خود را در چهارچوب حرکتی قانونی سازمان دهی کند از این روست که بخش های زیادی از جامعه ی طبقه ی کارگری همه ساله در سالروز تصویب قانون کار تجمعاتی در نقاط مختلف کشور برگزار می کنند تا از این دستاورد انقلاب دفاع کنند » ]کلمه کارگری – شماره ۲ – اجرای بی تنازل قانون کار[
عجب! پس به این ترتیب مصائب و مشکلات طبقه ی کارگر ایران پس از انقلاب از آن روزی شروع شد که قانون کار تصویب شده توسط دلسوزان و دوستداران طبقه کارگر به خوبی اجرا نمی شود و چاره ی کار هم طبعاً بازگشت به این قانون متعالی و ظرفیت های عظیم و کشف نشده ی آن است!
زمانی موسوی در جواب اینکه گفته شده بودجنبش سبز را منافقین و بهایی ها و کمونیست ها می گردانند گفته بود اجازه ندهید گروههای ورشکسته دوباره مطرح شود اکنون ما به تمامی آنانی که انتشار کلمه کارگری را گامی روبه جلو در راستای مطالبات طبقه ی کارگر می دانند می گوئیم بگذار ورشکستگان فرو افتند انتشار کلمه ی کارگری گامی رو به جلو برای مطالبات طبقه ی کارگر نیست. بلکه گامی در جهت مصادره و اتلاف نیروی انقلابی زحمتکشان در جهت خواستهای بورژوازی پرو غرب است.