در حاشیه اخبار کارگری

اعتراضات کارگری اساسا در شکل اعتصاب انجام گرفته است. اعتصاب در هفته گذشته در مراکز اصلی و مرکزی از جمله؛ در مرکز تولیدی و کارخانه های پارلو ساوه؛ اعتراض به اخراج ٢٠کارگر، اعتراض در عسلویه (۴ ماه از حقوقهای معوقه)، سومین تجمع کارگران قند اهواز؛ این بار به همراه خانواده‌ها(در اعتراض به تعویق حقوق ٢٢ ماه گذشته خود و همچنین محرومیت از خدمات رایگان درمانی)، تجمع کارگران نساجی مازندران مقابل مجلس(اعتراض به به ٢٨ ماه حقوق معوقه)، اعتراض کارگران شرکت‌ های گروه آریا(اعتراض به قطع شدن مزایا؛ از قبیل پاداش، حق ماموریت، اضافه کاری، سهمیه بلیت رایگان)

اعتراض در شکل اعتصابات از یک روز تا بیش از یک هفته بر محور حقوق و مزایای پرداخت نشده، بوده است. یک اتفاق مهم در اعتراضات هفته گذشته همراهی خانواده های کارگران قند اهواز با کارگران معترض بود. همراهی و اشتراک خانواده های کارگری در اعتراضات و اعتصابات کارگری امری ضروری و حیاتی است. این همراهی ها بر قدرت اعتصاب میفزاید. نظر افکار عمومی در سطح وسیعتر را جلب و از حمایتهای وسیعی برخوردار میشود.   در عسلویه عیدی سال ١٣٩٠ و حقوق معوقه پرسنل از مرداد ماه تا کنون پرداخت نشده است.  تعداد زیادی از پرسنل  اخراج شدند. کارکنان بعضی از این شرکتها که از هفته گذشته دست به اعتصاب آرام زده بودند بعد از این که با بدقولی وعده داده شده  جدید شرکت آریا نفت شهاب مواجه شدند، در ١۴آذر پس از دفاتر کارفرما هجوم بردند. این اعتراض در رسانه ها هجوم کارگران به دفاتر کارفرمایان خوانده شد. از اعتصاب آرام و سپس به هجوم به دفاتر کارفرمایان کشانده شد. اعتراض تعرضی در شرایطیکه دولت و کارفرما با بی اعتنایی به اعتصاب و اعتراض برخورد میکند، در مواردی ضروری است.

بیکاری و توقف خط تولید در هفته گذشته؛

کارخانه تیک‌ تاک در قزوین با ۶٠کارگر ، کارخانه یخچال سازی «بوژان»خرم آباد، با ٢۴٢کارگر تعطیل شدند. ده ها کارگر این خط های تولیدی بیکار شدند.  و رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی سراسر کشور نیز از اخراج یک میلیون کارگر قراردادی از ابتدای سال جاری تاکنون در واحدهای تولیدی کشور خبر داده بود. تعداد کارگران قراردادی تاکنون بیش از ٨میلیون هستند و در ناامنی شغلی به سر می برند و بیکاری و عدم تمدید قرارداد مثل بختکی شوم بر بالای سر آنها سایه افکنده است. در قزوین کارخانه قطعی سازی مارلیک سان تعداد کارگران بیکار را به ٢٨١ نفر رسانده است.

ابراز وجود انقلابی و تعرضی کارگران در بند!

اتفاق مهم در جنبش کارگری نامه رضا شهابی است.(رضا شهابی به شش سال زندان،‌ پنج سال محرومیت از فعالیت سندیکایی و پرداخت هفت میلیون تومان جریمه محکوم شده) رضا شهابی در نامه ای از آنچه مرگ تدریجی زندانیان و فرسودگی فیزیکی و ذهنی آنها نامیده، سخن گفته و به رییس دستگاه قضاء هشدار داده که “اگر به خاطر بی توجهی های بعدی اتفاق و حادثه ای برای من و کسان دیگری چون من در زندان روی دهد، مسئولیت آن با قوه قضائیه و سازمان زندان ها و البته در راس آن مسئولین بلند پایه کشور خواهد بود.” نامه رضا شهابی از زوایای متفاوت در صحنه سیاسی و اعتراض روزمره طبقه کارگر حائز اهمیت است. درسهای این ابراز وجود و تعرض به زنجیر قوانین و دادگاه هایی که زندگی و حیات رهبران و سخنگویان جنبش کارگری را بگرو گرفته اند، است. جنبش کارگری با نامه های کارگران در بند عملا فضا و سد سرکوب را شکسته است. این نامه ها که در یکسال گذشته توسط رضا شهابی، پدارم نصراللهی، اسانلو و تعداد بیشتری خطاب به جامعه به مناسبتهای مختلف نوشته شده، به تعیین بخشی رهبران و سخنگویان جنبش کارگری ابراز وجود مادی و معینی داده و این به معنای این است که فعالین کارگری آماده اند در شرایط های سخت در موضع تعرض و سخنگویی اعتراض کارگران قرار بگیرند.

گرامیداشت ستار بهشتی کارگر وبلاک نویس! مساله دیگر فراخوان کارگران کارگران کارخانه های تهرانپارس و .جمعی از بازنشستگان کارخانه های شرق تهران در گرامیداشت یاد ستار بهشتی کارگر وبلاک نویس است. بازنشستگان کارخانه های شرق تهران نوشتند؛ «ستار بهشتی از حق و حقیقت دفاع کرد و در این مسیر با پایداری جانانه بر اعتقاداتش دست رد بر هرنوع تسلیم طلبی و بی هزینگی زد و با خونش نیز شکنجه گران و آمران ستمگر و بی مروت را رسوا نمود» و کارگران کارخانه های تهران پارس نوشتند؛ « فقط بخاطر نوشته های ازادیخواهانه در وبلاگش دستگیر شد و زیر شکنجه ستمکاران» جانباخت. در این اطلاعیه ها از کارگران دیگر مراکز تولیدی خواسته اند که؛ « برگزاری مراسم هرچه با شکوهتر یاد آن شهید را گرامی بداریم».

 نا امنی محیط کار! بر اساس اخبار قابل دسترس بیش از هشت نفر بر اثر نا امنی محیط کار جان خود را از دست داده اند.

نا امنی محیط کار بیداد میکند. هر هفته ما در جمعبندی گزارشات کارگری شاهد از دست دادن جان و  نقص عضو و از کار افتادگی هرچه بیشتر کارگران در محیط های کارخانه ها و شرکت های پیمانکاری هستیم. کارگران میتوانند با هوشیاری در حفظ امنیت جانی شان با طرح مطالبات معین دفاع کند. جلوگیری از نا امنی محیط کار امری است فوری و قابل حصول. کارگران میتوانند در مقابل سودطلبی شرکت های پیمانکاری و سرمایه داران بایستند.

 جمعبندی؛ ایجاد تشکل های کارگری، اتکا کارگران به مجمع عمومی و اتحاد و مشارکت خانواده های کارگری امری فوری و ضروری است. امروز نیاز به این تشکلها و اتحاد و نزدیکی بیشتر کارگران از هر دوره ای حیاتی تر شده است. دولت و کارفرماها، خانه کارگر و شوراهای اسلامی در دل بحران سیاسی و اقتصادی کنونی هرکدام به سهم خود در تلاشند اعتصاب و تعرضات کارگری را به کج راه برند. این اعتصابات و اعتراضات را به نیروی خود و برای نجات نظام وسرمایه تبدیل کنند. هر روز در صحن مجلس شورای اسلامی، در کریدورهای وزارت کار و در میان عوامل ضد کارگر رژیم شاهد نقشه کشی و در عین حال اشک تمساح ریختن برای کارگران هستیم. اینها “مدافع” حق تظاهرات و جمع آوری طومار شده اند، میخواهند سکان کنترل این جبش عظیم و اعتراض کارگری را در دست داشته باشند. به اظهارات کثیف کسانی مانند وزیر نفت که کشته شدن کارگران را با کشته شدگان جنگ مقایسه میکند و آن را امری طبیعی! و اجتناب ناپذیر! تلقی میکند، و در واقع به کارفرمایان و شرکت های پیمانکاری مجوز ادامه تولید بدون رعایت ایمن سازی محیط های کار را به بهای جان کارگران و از هم پاشیدن خانواده هایشان می دهد، باید پاسخ داد.  جواب به این ادعاهای ضد کارگری و مزورانه، در گرو ایجاد تشکل و طرح مطالبات فوری برای ایمن سازی میحط کار، است.