انتخابات و جنگ جناحها: شمشیرها از رو بسته شد

معروف است که اسبها در سربالائی ها همدیگر را گاز میگیرند. دعواهای درونی جناح های حکومت اسلامی، مصداق بارز این ضرب المثل است. انتخابات در جمهوری اسلامی هم روشن ترین صحنه نمایش این ضرب المثل است. انتخابات برای جمهوری اسلامی همیشه یک کابوس بوده است، مثل گذر از یک میدان مین است. انتخابات سال ۷۶، شکاف های درونی رژیم را بنمایش گذاشت، عمیق تر کرد و در پی آن جنبش سرنگونی قد علم کرد. در انتخابات دور قبل هم، شاهد بودیم که انفجارات میدان مین انتخابات ۸۸، میرفت که کل بساط حکومت اوباش اسلامی را از صحنه پاک کند. پیش از شروع انتخابات، جناح های رژیم بجان هم افتادند، افشاگری کردند و پته یکدیگر را روی آب ریختند. مردم هم که منتظر روزنه ای بودند، روی سرشان ریختند و محتمل بود که کارشان را یکسره کنند.

طی اعتراضات سال ۸۸، چیز زیادی باقی نبود که رژیم سرنگون شود. دو تن از افسران امنیتی رژیم که در جریان وقایع ۸۸ از کشور گریختند، در مصاحبه با گاردین این نکته را تاکید گذاشتند که هواپیمای ایرباس ۳۰۳ خامنه ای برای فرار ایشان از کشور نیز، آماده شده بود. صحبت های جلسه سری سران سپاه در باره حوادث ۸۸ هم، که به بیرون درز کرد نیز، بر این نکته صحنه گذاشت. در جلسه سپاه گفته شد که اگر تظاهرات های ۶ دی (عاشورا) بهم وصل میشد، تهران سقوط میکرد.

اکنون و چند ماه به برگزاری انتخابات، کابوس رژیم آغاز شده است. هر چه به انتخابات نزدیکتر شویم، رویاروئی ها حادتر میشود. جناح احمدی نژاد از یک سو و جناح خامنه ای و لاریجانی ها در حال محکم کردن صفوف خود هستند. رفسنجانی نیز در حال سبک و سنگین کردن موقعیت خود است. فی الحال، دعوای های درونی رژیم بر سر طرح اصلاح قانون انتخابات متمرکز شده است. طرحی که مفادی از آن تصویب شده است اما برای نهائی شدن باید به تائید شورای نگهبان برسد. امری که با توجه به در اختیار داشتن این نهاد توسط جناح خامنه ای، دور از انتظار نیست.

این طرح اختیارات دولت در برگزاری انتخابات را محدود میکند و در عوض اختیارات مجلس و قوه قضائیه را که در اختیار جناح خامنه ای- لاریجانی هاست، افزایش داده است. بعلاوه، در طرح اصلاحیه قانون انتخابات، شرط سنی برای کاندیداتوری قائل شده اند. به این ترتیب که کاندیداها نباید بیش از ۷۵ سال سن داشته باشند. شرط دیگری که برای کاندیداتوری قائل شده اند این است که، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری باید به تائید یکصد نفر از رجل سیاسی کشور برسد.

طرح اصلاح قانون انتخابات تلاشی است برای بستن دست جناح احمدی نژاد و رفسنجانی و تضعیف این دو جناح بگونه های که با کاندیداهای ضعیف تر ولاجرم با شانس کمتری در مقابل حریف قرار گیرند. از نظر عملی هم، این طرح دست دولت را برای کنترل و نظارت بر صندوق ها و شمارش و اعلان نتایج انتخابات، میبندد. به این ترتیب، با شرط سنی، راه برای حضور “مرد بحران” برای کاندید شدن بسته میشود و از پیش کاندیداتوری وی را منتفی میکند. با شرط تائیدیه از یکصد رجل سیاسی هم، در درجه اول، دست جناح احمدی نژاد را در پوست گردو گذاشته اند و محدودیت هائی هم برای جناح موسوم به اصلاح طلب ایجاد کرده اند.

این طرح آشکارا از جناح خامنه ای- لاریجانی جانبداری میکند. شمشیرها از رو بسته شده اند. جنگ جناح ها بر سر انتخابات عملا کلید خورده است. بی جهت نیست که فغان احمدی نژاد در آمده است. او در حمله ای به این طرح عملکرد جناح مقابل را با دوره قاجار مقایسه میکند و میگوید در کشور “استبداد” حاکم است! او با کنایه به جناح مقابل میگوید: “برخی دوستان به شوخی می‌گفتند که بهتر بود در طرح، اسم فردی که می‌خواهند رئیس جمهور شود را هم بگذارند.”

انتخابات همیشه در جمهوری اسلامی مضحکه بوده است. بعد از انتخابات ۸۸ حتی، مشروعیت انتخابات از سوی جناح های حکومت هم، زیر سئوال رفت. اکنون و با تصویب طرح اصلاحیه قانون انتخابات نیز، بیش از پیش در میان جناح هائی از حکومت بی اعتبارتر میشود.

انتخابات و حوادث پیرامون آن حکایت از حال زار جمهوری اسلامی دارد. این حکومت سراسیمه است و صفوف آن بهم ریخته. بر سر و کله هم میکوبند، یگدیگر را گاز میگیرند. مردم هم مترصد فرجه ای هستند که بساط همه این جنایتکاران را برای همیشه جمع کنند. مضحکه انتخابات بعدی از هر نظر متفاوت تر است. باید برای مصاف با رژیمی که صفوف آن درهم ریخته تر از همیشه، ورشکسته تر، درمانده تر و وحشت زده تر است، آماده شویم.