نامه سر گشاده به رفیق رحمان حسین زاده

رفیق رحمان سلام

میخواستم چند نکته را بعد از اقدامات سیاسی اخیر شما در شش ماه گذشته با شما در میان بگذارم. رفیق رحمان در رابطه با وضعیتی که دوحزب سیاسی با یک نام کار می کنند راستش میخواستم چندین نکته را تذکر بدهم این شرایط قبل از هر چیز به ضرر اینده سیاسی تاریخی این جنبش است راه حلی باید برای ان پیدا کنید. جدا از تمام مسائلی چون رای گیری و فهذا نکته من این است تاریخ را با شخصیت های تاریخی اش میشناسند حزب حکمتیست با تمام زحماتی که رفقای دیگر کشیده اند دستمایه تئوریک رفیق کوروش مدرسی است بالا و پایین بروید حزب حکمتیست تاریخا با اسم کوروش مدرسی تداعی می شود همانطور که حزب کمونیست کارگری با منصور حکمت و کومله با فواد مصطفی سلطانی و حزب دموکرات با عبدلرحمان قاسملو. تاریخ رایگیری و مراتب تشکیلاتی را نمیشناسد. سیاست و تاریخ سیاسی سبک دارد فرم و سبک و محتوای این حزب محصول تلاش کوروش مدرسی است.و کتمان کردن این مسئله جامعه را دچار سردرگمی می کند.حتی اگر روزی مارکس را از انترناسیونال اخراج می کردند که این اتفاق در انترناسیونال دوم تقریبا بعد از مرگ مارکس افتاد انترناسیونال تا ابد با مارکس تداعی می شود.

مسلما کوروش مدرسی حمید تقوایی و هر تئوریسین سیاسی قابل نقد است اما مسئله اینجاست جای نقد و دعوای شخصی با دیگر مسائل پشت پرده نباید قاطی شود. برای مثال نظر شخصی من این است کوروش مدرسی تنها تحلیل گر کمونیستی است که اژیته نمی کند حقایق روز را فرموله می کند جا پای محکم می گذارد اما برای رفقایی چون علی جوادی زندگی سیاسی به آژیتاسیون احساسی تداعی می شود خوب یا غلط در کشش این بحث نیست و برای همین به کوروش مدرسی که اهل اژیته نیست میگوید پاسیفیست.خب صحت نظرات کوروش مدرسی تایید شد یا نشد کاری نداریم اما مسئله اینجاست وجدانا کدام یک از نظرات کوروش اشتباه است؟ داستان کوروش مدرسی داستان رفیقی است که میخواهد زنجیرهای توهم را پاره کند و کسانی که عادت به توهم دارند انهم عمری عادت دارند نمیتوانند قبول کنند.

اما نکته اخر:
از نظر تئوری و سیاسی خط مشی سیاسی شما نتخاب سیاسی شما جایش در حزب کمونیست کارگری ایران است. صادقانه بدون هیچ انتقادی می گویم. حزب اتحاد کمونیسم کارکری نمونه خوبی است. یک تجربه نا موفق از یک سیاست نا موفق.عملا هیچ اختلاف سیاسی وجود نداشت حالا چرا جدا شدند دیگر در حوصله این مقاله نیست و راستش مهم هم نیست.انچه مهم است این است که نتوانستند موفق بشوند شما هم اگر امروز به حزب کمونیست کارگری نپیوندید چهارسال دیگر با بدنه ای ضعیف تر می پیوندید.و به نفع شماست که اینکار را انجا دهید. به نفع مووازنه سیاسی بر علیه رژیم است خود شما هم خوب می دانید!راستش حزب اتحاد این مسئله را تشخیص داد که شما باید به سوی حزبکمونیست کارگری بروید و با اعلام فراخوان حمید شتابزده قبل از اینکه شما به حککا بپیوندید به شما پیوستند تا با اتوبوس شما به مقصد بروند و این شکل ۴ سال قهرشان از حککا را با انحلال حزب اتحاد از اذهان پاک کنند. هرچند علی جوادی لقمه را دور سرش جرخاند اما کار خوبی کرد شما لقمه ر نچرخانید و مسقیم به حککا بپیوندید به خاطر همان دلیلی که در سمیناراخر گفتی برای طبقه کارگر!برای مبارزه با فقر!

به امید پیروزی
زنده باد سوسیالیسم
م.رادپور