اذان و آقای سعید صالحی نیا:داروی شفابخش “آزادی بدون قیدو شرط بیان” برای نجات مذهب بکار گرفته میشود

آقای صالحی نیا از اذان دفاع میکند. ایشان معتقد هستند و اینرا تبلیغ و ترویج میکنند که مسلمانان باید آزاد باشند هر روز سه یا پنج بار از مساجد و تکایا و شاید هم پشت بامها اذان بخوانند و هیچ محدودیتی هم بر اذان وجود نداشته باشد. دستاویز ایشان برای این موضع سیاسی هم این است که اذان بخشی از آزادی بیان است و باید بی قید و شرط باشد. من نمی دانم چرا تعریف آزادی بیان از طرف کسی که خود را کمونیست میداند به اینجا میکشد که مسلمانان باید بدون محدودیت اذان بخوانند؟ اذان با صدای بلند برای چند دسته از مردم که اکثریت میلیونی هستند (کودکان، زنان، جوانان، مریضها ، کسانی که زیر فشار قوانین ضد انسانی هستند و میخواهند این کثافت اسلام دیگر دورو برشان نباشد، برای کارگرانی که بعد از مقابله با کثافتهای اسلامی حراست و پاسدار و لباس شخصی در کارخانه میخواهند کمی آرامش داشته باشند و کمی هم از فشار اسلام رها شوند ولی ضدای اذان خواب و آسایش را از آنها میگیرد) حداقل یک مزاحمت دائمی هست. یک آلودگی صدائی فضای جامعه را در هم میفشرد که مردم را به دین اسلام دعوت میکند. دین اسلام هم معرف حضور همه هست. یک دین ضد زن، راسیست، فاشیست، تروریست، جنایتکار، نسخه قتل و جنایت و شکنجه و اعدام و …
سعید صالحی نیا پیشترها هم به دفاع از حجاب برخواسته بود و با توسل به همان داروی شفابخش “آزادی بدون قید و شرط بیان” بدفاع برخواسته بود. او صاف و ساده نوشته است که معلم زن باید حق داشته باشد با حجاب بر سر کلاس درس حضور داشته باشد. این موضع قبل از هر چیز حقوق کودک را تماما زیر سوال میبرد و نابود میکند. این یعنی حضور مذهب در کلاس درست. این یعنی تبلیغ مذهب در کلاس درست. تبلیغ حجاب تبلیغ مذهب است. اینجا هم آن داروی شفابخش به نجات می آید.

ما باید به این مجموعه باید مخالفت هیستریک و با زبان نه چندان مناسب سیاسی با جنبش برهنگی (پلی بوی خواندن علیا المهدی و بقیه فعالین جنبش برهنگی) را هم اضافه کرد. اینجا مثل اینکه ایشان یادشان رفته بود آن فرمول طلائی، آن داروی شفابخش، آن “آزادی بدون قید و شرط بیان” را بکار بگیرد. یادشان رفته بود. البته ایشان حقا نوشته بود که علیا المهدی و فعالین جنبش برهنگی حق دارند لخت و برهنه شوند یعنی از آزادی بیان خود استفاده کنند. اما با آن مخالف بود. اما ایشان با اذان مخالف نیستند. ایشان از اذان دفاع میکنند.

نمونه های دیگری هم وجود دارند که نشان میدهند آقای صالحی نیا از مذهب دفاع میکند . ایشان میگوید مذهب نقشهای مثبت و منفی در مقاطع مختلف داشته و مذهب قابل تفسیر است و تفسیرهای متفاوت دارد. ایشان بطور روشن نوشته بود که مذهب روایتهای مختلف دارد. یعنی هرکسی روایت خود را از مذهب دارد. این همان تئوری نسبیت فرهنگی و مالتی کالچرالیسم است. این همان موضع ملی مذهبی ها هست. گنجی هم همین را میگوید. یک کمونیست حرفش این است که مذهب ضد انسان است و باید از بین برود. اما آقای صالحی نیا روایتی غیر “مذهب ضد انسان است” دارد. از نظر ایشان مذهب آنقدر ها هم مضر و ضد انسان نیست. ایشان با نابودی مذهب هم رسما و علنا مخالف هستند. تا کسی حرف از نابودی مذهب و ضد انسان بودن مذهب میزند ایشان میگوید دیکتاتور آمد. ایشان از مذهب دفاع میکنند. ایشان از اسلام دفاع میکنند. ایشان از اذان دفاع میکنند. ایشان از حجاب دفاع میکنند. ایشان علیه جنبش برهنگی هستند و آنها را در نوشته های فیس بوکی پلی بوی معرفی میکند.