مشکل دفاع از آزادی بی قید و شرط بیان و “دفاع از ممنوعیت پخش اذان”!در حاشیه مقاله رفیق شاه محمدی

مقدمه:

تلاش مداوم برای توسعه آزادی و آزادی بیان هرگز تمام شدنی نیست. دینامیک جامعه انسانی افقهای جدیدی را می گشاید و درک ما از این مقولات هم بالطبع مرتب باید تغییر کند. لذا دیالوگ و مناظره در موضوع این تعاریف و شمول مشخص آنها را باید بعنوان امری طبیعی پذیرفت. در جامعه سالم این مناظره ها را باید خوش آمد گفت و تشویق کرد و دامن زد.از درون این تضادهای فکری و ارائه برداشتهای متفاوت است که رقابت سالم پیش می رود و انتخاب بهترین گزینه امکان پذیر.

ما در کمونیزم کارگری در سیاست ایران از پیشگامان ارائه خواست آزادی بدون قید و شرط بیان و تشکل بوده ایم . همینطور از پشگامان فرموله کردن استراتژی و تاکتیک مبارزه با مذهب سیاسی بعنوان اولین سنگر ارتجاع سیاسی در ایران. اما این بخودی خود کافی نیست. درک خود ما از تعاریف آزادی بیان و ماهیت و شمولش بسیار متفاوت است و تلاش ما برای یافتن بهترین تعاریف و ارائه بهترین فرمول بندیها خودش راهیست باز و ناهموار.

من هر دوی این موضوعات یعنی آزادی بیان و متد برخورد به مذهب را همیشه مهم دانسته ام و مقالات متعددی در این موضوعات ارائه دادم.(۲و۳) فکر می کنم این بحثهای پایه ای را باید جدی گرفت و جدی ادامه داد. علی رغم نبرد سیاسی که کمونیزم کارگری برای پایان دادن حکومت اسلامی می کند، سازماندهی فکری و تئوریک برای ارائه تصویری منطقی و علمی از جامعه آلترناتیو، خودش بخشی است از روند ساختن و پی ریزی آلترناتیو چپ در مقابل وضع موجود.

مقاله اخیر رفیق کریم شاه محمدی(۱) در موضوع مخالفت ایشان با پخش اذان در مساجد در سوئد محل تلاقی دو درک است در موضوعات نحوه برخورد به مذهب از یکسو و برخورد به اصل آزادی بدون قید و شرط بیان از سوی دیگر.بواقع این مقاله نمونه ای است که از دید من از هر دو سو نقص دارد: هم در درکی از آزادی بیان ارائه می دهد و هم در درکی که از برخورد به مذهب (اسلام) ارائه می دهد. تلاش من در این مقاله این خواهد بود که ضعفهای برخورد این عزیز را از دید خودم نشان دهم و آلترناتیو خودم را هم بگذارم جلویش تا خوانندگان بتوانند قضاوت کنند و تصمیم بگیرند:

(۱)رفیق شاه محمدی چه می گوید؟

رفیق شاه محمدی می گوید که در منطقه ای در شهر استگهلم سوئد بحث اجازه به پخش اذان تبدیل شده به یک دیالوگ اجتماعی. مخالف و مخالف جلوی هم صف کشیده اند و ایشان جزو ادمهائی است که مخالف پخش اذان است. ایشان می گوید که فعلا قرار شده دو ماهی تصمیم گرفته نشود و پلیس روی مسئله مزاحمت این پخش اذان در منطقه تحقیق کند. ایشان بعد از طرح مسئله سعی می کند ضمن اعلام اینکه ایشان ضد مسلمان نیست و اعلام می کند که با آزادی بیان هم موافق است اما ادله ای می آورد که چرا مخالف پخش اذان هست. نه فقط در سوئد بلکه همه جای دنیا!

حالا ببینیم استدلالهای ایشان چیست:

ایشان می فرماید:

اولا اذان مخل اسایش مردم است

دوما: پخش اذان تجاوز به حریم خصوصی افراد است

سوما: برای جریانات اسلامی پخش اذان از مساجد فقط اجرای ساده یک رسم اسلامی نیست بلکه قوانین آشکار زن ستیزی و وابستگی آشکار و نهان با دولتها و جریانات تروریستی اسلامی نهفته است.

چهارما: از انجا که قدرت کلیسا کم شده پس صدای ناقوس کلیسا عیبی ندارد اما صدای اذان عیب دارد !(نقل به مضمون)

پنجما: چرا طرفداران اذان سنگسار را محکوم نمی کنند؟(نقل به مضمون!) البته کاری نداریم که این سوال ربطی به استدلال ایشان ندارد!(سعید صالحی نیا)

ششم: ، امروز دیگر رشد و تکامل تکنولوژی بجایی رسیده است که می توان با بهره گیری از آن، زمان مطلع شدن را با استفاده از یک ساعت زنگ دار مشخص کرد. هر چند از دهه ها قبل نیز همین امکان ابتدایی وجود داشته است.

(۲)چند پاسخ به رفیق شاه محمدی:

متد استدلالی رفیق شاه محمدی همانطور که گفتم تلاقی دو درک نادرست از آزادی بیانست و برخورد به مذهب. درک نادرست به آزادی بیانست چون آزادی بیان مذهبیون را “مشروط” می خواهد در حالیکه رسما در حزبی فهابیت می کند که آزادی بیان را برای همه (تامید می کنم برای همه) بدون قید و شرط می خواهد. درکش به متد برخورد به مذهب هم نادرست است چون برخورد ارزشی به مذهب می کند و جداسازی اسلام سیاسی و مذهب سیاسی از مذهب و اسلام را درست انجام نمی دهد. طی استدلالهایش این مرزبندی را می شکند و نظرات خودش در مورد مذهب و اسلام را قاطی برخورد سیاسی می کند. بعد از این بحث کلی اجازه می خواهم سراغ نکات مشخص ایشان بروم:

اولا: تعریف “مخل آسایش مردم” چیست؟ بر اساس چه آمارگیری و در چه منطقه ای مردم رای داده اند که اذان “مخل آسایششان” هست یا نیست؟ راه درست این بود که ابتدا در آن منطقه مشخص از مردم رای گیری می شد و مردم نظر می دادند (نه رفیق شاه محمدی) که چه چیز “مخل آسایششان ” هست! اینجا رفیق شاه محمدی معلوم نیست بر چه مبنائی بجای مردم تصمیم کرفته! البه فکر می کنم مدیران آن منطقه بهتر فکر کرده اند و فرستاده اند پلیس حداقل یک تحقیقی بکند!

دوما:رفیق شاه محمدی همچنان مدعی است که پخش اذان “تجاوز به حریم خصوصی” مردم است. خوب این مردم کجا رای داده اند و این احساس تجاوز را اعلام کرده اند؟! این ادعا هم فقط از روی احساسات ضد مذهبی رفیق ما بیرون می آید و اصلا استدلالی نیست!

سوما: اینکه برای “جریانات اسلامی” اذان چه ابزاریست خوب باشد! اونها حق دارند ابزارهای پروپاگاندای خودشانرا داشته باشند همانطور که دیگران دارند! به چه حقی رفیق شاه محمدی بخاطر خصلت ابزار گونه اذان مدعی است که اون ابزار را باید از انها گرفت؟ تبلیغات سیاسی و فرهنگی مخالف را کمونیستها باید بپذیرند حتی وقتی مخالفشان باشد. منهم مثل رفیق شاه محمدی مخالف اسلام و اسلام سیاسی هستم اما راه من این نیست که جلوی تبلیغاع اسلامیها را بگیرم. برعکس می روم راهکارهای تیلیغی خودم را جلوی انها می گذارم و شعور مردم را دست کم نمی گیرم!

چهارما: رفیق شاه محمدی بیمورد مدعی است که کلیسا و مسیحیت در اروپا و جهان نوکش چیده شده! خود جامعه ایران الان پر شده از مهملات مسیحیت بجای اسلام! ارتجاع فرهنگی مسیحی و زرتشتی دارند جای مهملات اسلامی می نشینند. در اروپا و غرب هم هنوز مهملات مسیحی بسیار نافذ هستند. این ادعا که نوک کلیسا چیده شده پس صدای ناقوسهایش دیگر “مخل مردم” و “تجاوز به مردم ” نیست کاملا بی پایه است و نشان از نفرت رفیق ماست صرفا از اسلام و سوبسید دادن ایشان به سایر مذاهب!

پنجم:اینکه طرفداران اذان چه کارهای بدی می کنند هم بی ربط است به موضوع استدلالشان چون حتما برخی از طرفداران اذان هم شاید پیدا شوند که طرفدار اذان باشند و دفاع از جنایات اسلام سیاسی نکنند. اصلا اینها به هم مرتبط نیست همینطور که ناقوس کلیساها را بخاطر سکوت و حتی حمایت کلیسا از هیتلر ایشان فطع نمی فرمایند!

ششم: “رشد و تکامل تکنولوژی” هم بی ربط است به بحث حق پخش اذان چون یک بحث ارزشی است! اذان پخش نمی شود که جای ساعت را بگیرد. تاریخش تاریخ دیگریست و این ارزش برای مسلمان ارزش ساعت نیست که حتما مسلمانان هم از ساعت شماته ای اطلاع دارند و استفاده می کنند. مذهبیون مثل ضد مذهبیون به صدها خرافه و بلاهت دچار هستند. راهش غیر قانونی کردنشان نیست!

(۳) راه چیست؟

در پاسخهای بالا نشان دادم که رفیق شاه محمدی بیمورد نظرات خودش را دارد به جامعه تحمیل می کند. او به مسئله آزادی بیان و مذهب برخورد ارزشی می کند و نه برخورد سیاسی. جامعه اگر به ایشان گوش دهد، روز بعدش کتابهای مذهبی را باید غیر قانونی کند و گروههای مذهبی را ببندد و دستگیر کند! این مسیر را رفته اند ادمهائی و بجائی نرسیده اند!

راه چیست؟

اولا: ازادی بیان را واقعا بدون قیدو شرط بخواهیم و به شعور انسنها تکیه کنیم و واقعا رای انها را در محیط ازاد محترم بشماریم.

دوما: از خود واقعیت شروع کنیم: اگر سر و صدائی برای جامعه بد است باید موردش روشن شود و شدتش روشن شود و روز و زمان درستی که به دیگران طبق امارگیری ازار نرساند مشخص شود. اینجانب در المان بارها توسط زنگ کلیسا و رژه های غیر مذهبی از خواب بیدار شده ام و طبعا رفیق شاه محمدی هم با این صداها جائی مخالفت نکرده!

سوما: بطور واقعی به فعالیتهای مذهبی برخورد کنیم. همانطور که به فعالیتهای غیر مذهبی. واقعا دنبال اسایش انسانها باشیم و از اسایش انسانها و “تجاوز به حریم” انها گرد و خاک تبلیغاتی راه نیندازیم تا امر ایدئولوژیک خودمانرا جلو ببریم. جامعه این تضادها را می بیند و می فهمد و به ما اعتماد نخواهد کرد!

در خاتمه یک خاطره بگویم:

روزی ما در واشنگتن دی سی داشتیم تظاهرات می کردیم ضد رژیم اسلامی جلوی مرکز حفاظتش. شخصی امریکائی رد شد و گفت: “شماها با بلند گو مزاحم ما هستید” و تهدید کرد که به پلیس خبر می دهد تا ما را بخاطر مزاحمت دستگیر کنند!

پلیس امریکا آمد و از ما خواست صدا را کم کنیم و به تظاهرات ادامه دهیم. درسی به ما داد! اصل ازادی بیانرا باید مرکز قرار داد و “مزاحمت و تجاوز به حریم” را  تعریف کرد و اثبات کرد و از کاربردش برای خفه کردن مخالف دوری جست. راه اینست که ادمها حرفشانرا بزنند هر چه مهمل باشد و جامعه راه حلی بینانبینی بیابد که نه سیخ بسوزد و نه کباب!

امیدوارم روشنتر باشد حالا بحث ما!

منابع دیگر:

(۱)کریم شاه محمدی: پخش اذان و آزادی مذهب، در دفاع از ممنوعیت پخش اذان

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/111-misc/11796-1391-09-15-09-03-22.html

(۲)برخی از مقالات از این نویسنده در موضوع نحوه برخورد به مذهب:

سعید صالحی نیا: پائین کشیدن حجاب اجباری پرچم جنبش سرنگونی رژیم اسلامی

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/591-080110-salehniya.html

سعید صالحی نیا: حزب کمونیست کارگری ایران، هوادار آزادی پوشش انسانهاست!

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/395-201209saeed-s.html

سعید صالحی نیا:کمونیزم کارگری و آته ایزم قشری(٢) … پاسخی به ناصر احمدی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=35869

سعید صالحی نیا::کمونیزم کارگری یا آته ایزم قشری؟ بحثی در نگاههای متضاد درموضوع مذهب

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=35441

(۳)برخی مقالات در موضوع برخورد به آزادی بیان از این نویسنده:

سعید صالحی نیا: آزادی بی قید و شرط بیان، قانون، اخلاق و ریاضی انتخاب طبیعی سری بحثهای پایه ای

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/10194-1391-03-26-18-47-03.html

سعید صالحی نیا: در دفاع از برنامه حزب کمونیست کارگری ایران در موضوع آزادی بدون قید و شرط بیان در حاشیه نظرات غیر قطعی رفیق حبیب بکتاش

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/9616–q-q.html