مسئله فلسطین یک تراژدی تاریخی

اسرائیل در مدت اشغال نوار غزه، اقدام به ساخت پایگاه و تأسیسات نظامی و شهرک های جدید برای سکونت شهروندان اسرائیلی تبار، نمود و سلطه خود را بر این منطقه توسعه و تحکیم بخشید. این رژیم بارها با حمله مسلحانه به نوار غزه دست به جنایت و کشتار مردم فلسطین زده است. اما حملات دولت اسرائیل به مناطق فلسطینی نشین، نتوانست اراده مردم فلسطین را درهم شکند و آنان را به تسلیم در برابر شرایط تحمیلی وادار کند. جنایت اخیر اسرائیل در غزه بار دیگر چهره کریه و جنایتکار دولت اسرائیل در مقابل جهانیان قرار داد. مسئله حل نشده و زخم دیرین و آزار دنده مردم فلسطین را نو کرد و مجددا به صدر اخبار جهان راند.

ستم بر مردم محروم فلسطین با بیش از ۶٠ سال سابقه، به یک تراژدی تاریخی تبدیل شده است. تهاجم وحشیانه و مکرر اسرائیل در مقاطعی از این تاریخ، تلفات جانی و مالی بسیار و آوارگی وسیعی به این مردم تحمیل نموده است. ستم بر مردم فلسطین و اشغال بخشی از سرزمین آن توسط دولت اسرائیل و جنایتی که اسرائیل در طول این تاریخ طولانی با حمایت مستقیم امریکا به آن دست زده است، قربانیان بی شماری را از مردم گرفته و زخم عمیقی را بر پیکر ساکنان فلسطین بر جای گذاشته‌ است. این تجاوز و جنایت همزمان با مقاومت حق طلبانه مردم فلسطین همراه بوده و هنوز ادامه دارد. اینکه سازمان های ناسیونالست و بعدا مذهبی در راس این مقاومت قرار گرفته اند و آنرا سازمان داده اند، ناشی از یک موقعیت تاریخی و ستمی است که اسرائیل با حمایت همه جانبه امریکا بیش از ۶ دهه به مردم تحمیل نموده است. جنایت و فجایعی اسرائیل توهم و دلگرمی به جریان اسلامی حماس را افزایش داده. در هر جنگی این دولت اسرائیل است با استفاده از پیشرفته ترین سلاح های کشتار جمعی به ویرانی و جنایت در حق مردم فلسطین دست زده و وحشت دائمی بر مردم این سرزمین مستولی کرده است. جنگ اخیر نیز با ١۶٠ کشته که ٣۴ نفر آن کودک بود و صد ها زخمی و ویرانی وسیعی که بر جای گذاشت، ادامه سیاست قلدری بر مردم فلسطین و تسلط بر مناطق اشغالی در شرایط دیگری است. معلوم است در چنین اوضاعی هر نیروی ارتجاعی و بی ربط به زندگی مردم نیز به شرط مقاومت در مقابل اسرائیل مورد استقبال قرار میگیرد و مردم آنرا مربوط به زندگی خود محسوب میکنند. قطعا کمونیستها و بویژه کمونیستهای ساکن فلسطین باید به افشای چنین نیروهای بپردازند و ماهیت آنها را برای مردم فلسطین افشاء نمایند. این یک موضع اصولی و کمونیستی است. اما اسرائیل با این سابقه تاریخی از کشتار و بی حقوق کردن مردم فلسطین و سیاهی و تباهی که به آنها تحمیل نموده، عامل اصلی این وضعیت است و در مورد اخیر نیز مانند موارد قبلی باید شدیدا محکوم شود.

 حماس محصول اشغال و جنایت در غزه است

 حماس نیز یک جریان مرتجع اسلامی است که در خلاء یک آلترناتیو رادیکال بر بخشی از مردم این سرزمین تسلط پیدا کرده و با امکاناتی مالی و تسلیحاتی تعدادی از کشورهای عربی و جمهوری اسلامی در مقابل اسرائیل قرار گرفته و توانسته مردم غزه را که سالها است در زندانی با فضای باز در محاصره قرار دارند به سمپاتی از خود بکشاند. ولی پا گرفتن چنین جریانی ارتجاعی قبل از هر چیز محصول تجاوز اسرائیل و بی حقوقی ده ها ساله ای است که به مردم فلسطین تحمیل کرده و هنوز با جنگ و کشتار و به خون کشیدن مردم غزه، به آن ادامه میدهد. محصول زیر پا گذاشتن حق مردم در تشکیل کشور مستقل فلسطین است. محصول اخراج و آوارگی وسیع فلسطینیان، محصول پاک سازی گسترده و دیگر فجایع ببار آمده توسط فاشیسم دولت اسرائیل در مقاطع مختلف این تاریخ است. این تاریخ یک لکه ننگ است که بر پیشانی دولت اسرائیل باقی خواهد ماند و بعنوان یک دولت اشغالگر، قلدر و جنایت کار که بیش از ۶٠ سال این مردم را به خاک و خون کشیده و یک پای اصلی نیرو و اعتبار بخشیدن به جریان حماس در میان مردم غزه بوده است، محکوم است. هم سطح کردن حماس و اسرائیل و محکوم کردن هر دو در این جنگ، کم رنگ کردن جنایت و کشتار مردم فلسطین است. کم اهمیت کردن اشغال مناطق مسکونی فلسطین و تجاوز به حقوق مردم توسط دولت اسرائیل و محرومیت تاریخی مردم فلسطین از حق ابتدایی تشکیل دولت مستقل و طولانی کردن این پروسه دردناک است.

جنایت جنگی که اسرائیل در فلسطین مرتکب شده است بر کسی پوشیده نیست. مسئله فلسطین توانسته سمپاتی وسیع جهانی را نسبت به خود ایجاد نماید. اما دول غربی و در راس آن دولت امریکا که با وقاحت و بی شرمی کشتار مردم فلسطین توسط اسرائیل را، دفاع دولت اسرائیل از خود قلمداد میکند، و هر بار با حمایت از اسرائیل، بر این زخم قدیمی بر پیکر مردم فلسطین نمک میپاشد و مانع خاتمه یافتن ستم بر فلسطینیان میشود. امریکا و غرب یک عامل مهم در به تعویق انداختن دولت مستقل فلسطین و التیام نیافتن درد و رنج مردم فلسطین هستند. ادامه این وضعیت گذشته از حماس به حزب الله نیز در طول سالیان نیرو بخشیده و پایه مادیش را تقویت نموده و جا پای جمهوری اسلامی را نیز برای دخالت و حقانیت بخشیدن به خود در این زمینه محکم کرده و در جنگ اخیر نیز این حماس، اخوان المسلمین و جمهوری اسلامی بودند که مهر خود را به خاتمه جنگ زدند و برنده شرایطی شدند که اسرائیل با جنایتی که مرتکب شد، برایشان فراهم نمود، و اسرائیل و امریکا مجبور شدند حماس را به عنوان یک نیرو و یک طرف مذاکره بر سر مسایل فلسطین به رسمیت بشناسند. تا زمانی که دست دولت اسرائیل از غزه و کل فلسطین کوتاه نشود و مناطق اشغالی را ترک نکند، تا زمانی که دولت مستقل فلسطین تشکیل نشود، حماس کماکان میتواند مردم غزه را به زیر پرچم ارتجاعی خود بکشاند.

بیش از شصت سال ستمگری خشن بر مردم فلسطین، تاریخی بسیار درد آور و پر از رنجی را پشت سر گذاشته و آنرا به یک معضل اساسی منطقه و حتی جهان تبدیل نموده است، آمریکا و غرب با حمایت از فاشیسم دولت اسرائیل، هر بار مانع خاتمه یافتن حل مسئله فلسطین شده اند و به درد و رنج مردم افزوده اند. تشکیل و رسمیت یافتن دولت فلسطین، رهائی از مشقات اشغال و تعرض توسط دولت اسرائیل است و تنها راه حل واقعی این مساله سیاسی و پشت سر گذاشتن این تاریخ پر درد است. مردم فلسطین به حق شایسته گرمترین حمایت کمونیستها، طبقه کارگر و آزادیخواهان جهان هستند.

۲۰۱۲/۱۱/۲۹

Home Page