“پوستر سرخ” – لوئی آراگون

مقدمه:

شعر “پوستر سُرخ” بمناسبت یادبود اعدام بیست و دو عضو گروه مقاومت “میساک مانوکیان” – یک گروه بین المللی متشکل از اعضای آمریکائی، یهودیان مجارستانی، لهستانی، ایتالیائی، اسپانیائی، رومانیائی و فرانسوی – در روز بیست و یکم فوریه سال ۱۹۴۴ میلادی؛ و اعدام بیست و سومین عضو این گروه بنام اولگا بانسیک در روز دهم ماه مه ۱۹۴۴ میلادی توسط نازیها، و نیز سه عضو دیگر این گروه که در یک درگیری با نازیها کشته شدند؛ توسط شاعر فرانسوی لوئی آراگون سروده شد. عنوان این شعر اشاره بر پوستر سُرخ مشهوری می کند که در آن نازیهای آلمانی این مبارزین را بعنوان تروریست به تصویر کشیده بودند.

افراد اعدام شده توسط گشتاپو دستگیر شده، و پس از یک محاکمه یکروزه به جوخه اعدام سپرده شدند.

نام این گروه از رهبر بخش پاریزیان تشکیلاتشان، که یک شاعر و فعال ارمنی تبار بود گرفته شده بود.

آراگون این شعر را در سال ۱۹۵۵، یازده سال پس از کشته شدن اعضای این گروه مقاومت که جملگی خارجی بودند، بخاطر بزرگداشت شهامت و استواریشان؛ و برای اینکه یاد آنها بدست فراموشی سپرده نشود سرود، و آنرا برای اولین بار در کتاب اوتوبیوگرافی خود بنام “رُمان ناتمام” که به نظم نوشته شده بود؛ منتشر ساخت.

این شعر بوسیله خواننده فرانسوی لئو فِره بصورت ترانه ای خوانده شده است.

“پوستر سُرخ”

“شما نه برای افتخار..

نه برای اشک؛

و نه برای صدای ناقوس اُرگان..

یا مراسم پیش از مرگ؛

تقاضایی نکردید..

*   *   *

یازده سال از آن زمان گذشته،

چه بسرعت “یازده سال” می گذرد..

شما تنها سلاح هایتان را؛

بکار برده بودید..

“مرگ چشمان پارتیزان را خیره نمی کند!..”

*   *   *

چهره هایتان بر دیوارهای شهر،

به نمایش گذاشته شدند:

تیره، تهدید آمیز

و سیاه مثل شب؛

پوسترهایی که شبیه استخرهایی از خون بودند،

با نامهایی که بسختی می شد تلفظشان کرد،

تنها برای ایجاد وحشت؛

در میان رهگذران!..

گوئی هیچکس نمی خواست

که شما را هموطن خویش بداند..

مردم تمام روز از کناره می گذشتند؛

بی آنکه به شما نگاهی بیندازند..

اما در ساعات ممنوعه شب؛

انگشتان سرگردانی در زیر عکس هایتان،

اینچنین نوشته بودند:

“جانباختگان برای فرانسه..”

و بدینسان صبحهای ملال انگیز؛

دگرگون گشتند..

*   *   *

در پایان ماه فوریه،

در آخرین لحظاتتان؛

همه چیز برنگ یگانه انجماد بود..

و سپس یکی از میان شما،

با آرامش بانگ برآورد:

“شادی برای همه، شادی برای کسانی که می مانند..

من بی هیچ نفرتی؛

نسبت به مردم آلمان می میرم!..”

*   *   *

بدرود اندوه و لذت.. بدرود گُلهای سُرخ..!

بدرود زندگی.. بدرود نور و نسیم!

در کنار عشق خود باش، شادی کن؛

و مکرر مرا بیاد بیاور..

تو که در ایروان

هنگامیکه جنگ پایان یافته،

در میان زیبائیهای زندگی خواهی ماند..

*   *   *

خورشید زمستانی،

در انبساط خویش،

دامنه کوه را روشن می کند..

طبیعت چه زیباست..

و قلب من؛

چه شکسته!..

عدالت گامهای فاتح ما را؛

دنبال خواهد کرد..

 مِلینی.. آه عشق من،

عشق یتیم من!..

پس از من زندگی کن؛

و کودک خویش را

در بر بگیر..

*   *   *

تفنگها بسوی بیست و سه تن شلیک شدند؛

بیست و سه تن،

که پیش از فرارسیدن زمان خویش؛

قلبشان را می دادند!..

بیست و سه خارجی؛

و در عین حال برادران ما..

بیست و سه عاشق زندگی؛

حتی در لحظه مرگ..

بیست و سه تن،

که در حین فتادن؛

بسوی فرانسه فریاد برآوردند!..”

منابع مربوط:

“گل سُرخ سال نو – شعری از لوئی آراگون” – زهره مهرجو:

http://www.rowzane.com/index.php/annonce-archiev/82-reports/11649-1391-08-30-06-41-39.html

ترجمه ای از شعر “پوستر سرخ” به زبان انگلیسی – وبلاگ ترجمه:

http://arewelostintranslation.blogspot.co.uk/2010/01/louis-aragon-translation-of-red-poster.html

ترجمه دیگری از شعر “پوستر سرخ” به انگلیسی:

http://www.poetryintranslation.com/PITBR/French/SelectedFrenchPoemsoftheTwentiethCentury.htm#_Toc281664423

اسامی اعدامیها و کشته شدگان گروه مانوکیان:

http://www.poetryintranslation.com/pics/afficherougememorial.jp

ترانه “پوستر گل سرخ” بصدای لئو فِره:

تصویر پوستر سرخ:

http://www.poetryintranslation.com/pics/afficherouge.jpg

ایروان – ویکیپدیا:

http://en.wikipedia.org/wiki/Yerevan

مِلینی: نام همسر رهبر گروه ،میزاک مانوکیان بوده است.