اسرائیل همچنان درغزه جنایت می آفریند

بدنبال کشته شدن احمد الجعبری فرمانده شاخه نظامی حماس از طرف اسرائیل واقدام انتقامجویانه ی حماس که به پرتاب چند موشک از طرف این جریان بسوی شهرهای اسرائیل،منجر گردید. آتش جنگ دارد دامنه پیدا می کند. این اقدام حماس بهانه ای شد که ماشین سرکوب و جنایت اسرائیل علیه مردم بی دفاع غزه بی رحمانه بکارافتد. امروز حملات اسرائیل به شهر غزه در فلسطین وارد هفتمین روز خود گردید طبق آخرین خبر در سایت بی بی سی آمار کشته ها به صد نفررسیده است که اکثرآنها مردم عادی و بی دفاع هستند . طبق گزارش یورونیوز در عملیات روز یکشنبه گذشته توسط جنگنده های اسرائیل ٢٣ نفر کشته شده اند که ١۴ نفرشان زن و کودک بوده اند، حمله به خانه محمد العود مآمور پلیس فلسطینی باعث مرگ ٩ نفر ازافراد خانواده ی او گردید .
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در اظهارات اخیرخود از ادامه جنگ و کشتار مردم ندا سرداد وامریکا هم پشتیانی خودرا از جنایت اسرائیل اعلام داشته است. اقداماتی از جانب برخی از دولتهای اروپایی و منطقه ای برای آتس بس و خاتمه دادن به این آتش افروزیها که هرآن ممکن است از کنترل خارج شده و ابعاد هولناکتری بخود بگیرد و منطقه را هم فرا بگیرد، در جریان است ، قرار است بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد به مصربرود و باهمکاری مرسی رئیس جمهور مصرو دیگررجال منطقه، در خاتمه دادن به این درگیریها دخالت داشته باشد. تابحال اقدام جدی صورت نگرفته واکثر دولتهای غربی سکوت کرده اند . اوباما رئیس جمهور امریکا اسرائیل را حق بجانب ومحق می داند که به کشتار مردم ستمدیده فلسطین وویران کردن خانه و کاشانه اشان ادامه دهد، تحت عنوان اینکه اسرائیل مجبوربه دفاع از خود می باشد.
از طرف دیگرجمهوری اسلامی ایران هم کماکان عنان جنبش حماس را در دست دارد وکمکهای مادی و تسلیحاتیش را به قیمت خالی کردن سفره بی رونق مردم ایران به این جریان، دریغ نکرده و همچنان ادامه دارد. هر موقع حکام ایران ضروری تشخیص بدهند و برایشان ضرورت ایجاب بکند بوسیله حماس بهانه ای را بدست اسرائیل می دهند وچند موشکی را حواله ی شهرهای آن می کنند. وآتش بیار معرکه می شوند وآخوندهای ریز و درشت ایران هم بوق و کرنا را بدست می گیرند واز مظلومیت امت فلسطین به یاوه سرایی و وراجی می پردازند و احساسات مذهبی مردم را تحریک می کنند. در صورتیکه ارزش جان این مردم به اندازه ی پشیزی برایشان ارزش ندارد و خودشان در زمینه چینی برای جنایت و کشت و کشتار راه انداختن نیروهای اسرائیل نقش زیادی راداشته و دارند.
جمهوری اسلامی ایران اینبارهم علیرغم اختلافاتی که با حماس در رابطه با مسائل سوریه دارد، برای کم کردن فشار روی برادرشان بشاراسد، تلاش میکند جبهه و نیم جبهه های دیگری را در منطقه باز کند و بی میل نیستند دامنه جنگ را در منطقه گسترده تر کنندو به نوعی دول غرب و بخصوص امریکا را به این شگردهای شناخته شده سرگرم کنند و در نهایت امتیاز بگیرند و دست بالا داشته باشند. و از طرف دیگر بشار و دولتش فرصت را غنیمت شمرده و به سرکوب مخالفین و قتل و عام مردم ستمدیده سوریه ادامه دهند. نفع دیگر جمهوری اسلامی از این آشوبها که در برپا کردنش نقش دارد، اینست که مشکلات و معضلاتی که به یمن برکات حکومت اسلامی و تحریمهای اقتصادی، دامنگیر مردم به ستوه آمده ایران شده است و با آن دست و پنجه نرم می کند، تحت الشعاع قراردهد وهمچنین بروز اختلافات درونی جناحهای حاکم ایران را به نوعی به حاشیه براند که بیش ازاین گندش در نیاید.
جمهوری اسلامی ایران برای دولت نا منسجم عراق هم نقش اتاق فرمان را بازی می کند و هراز چند گاهی برای امتیاز گرفتن از امریکا و همچنین دررقابت با ترکیه که دارد در سطح منطقه نقش ایفا می کند، مستقیم و یا در پشت پرده ماجراهای را برپا می کند و دردامن زدن به بحران وبوجود آوردن اختلاف و دو دستگی بین نیروهای سیاسی آنجا نقش آفرینی می کند. به احتمال زیاد جمهوری اسلامی ایران درتشکیل ومستقر کردن سپاه دجله توسط حکومت مطلوبش درعراق نقش زیادی داشته است. این سپاه درنزدیکی شهر کرکوک و دیگر شهرهای که هنوزمابین دولت مرکزی عراق و حکومت منطقه ای کردستان بلاتکلیف مانده اند، مستقر شده است و این نیرو به مزاحمت نیروهای پلیس در کرکوک پرداخته و دخالتهای بی جا و نامربوط در امورات این شهر را می کند و در شهر خورماتو هم با نیروی پیشمرگ کردستان درگیری داشته و یک کشته و چند زخمی هم بجای گذاشته است.ا
این رویدادها در منطقه سابقه طولانی دارد و سیاست خارجی جمهوری اسلامی بطور مستقیم و یا توسط هم پیمانانش در ایجاد و دامن زدنش دست بالا داشته و اساسآ بخش عمده ای از اقدامات برون مرزی آن بوده و می باشد و در استحکام بخشیدن به قدرتش در منطقه تآثیر داشته است .
دود این آشوبها به چشم مردم ستمدیده و زجرکشیده این مناطق می رود، فوج فوج مردم قتل و عام می شوند و از هرلحاظ امنیت جانی و شغلی شان به خطر می افتد و تابحال دهها هزار نفر از مردم بی گناه و بی دفاع قربانی می شوند، در زیر گلوله و دروحشت انفجار به کسب و کاری اگر موجود باشد می پردازند و لقمه نانی را برای خانواده اشان بدست بیاورند، حتی ازبرگشتن کودکا نشان از مدارس هم اطمینان چندانی را ندارند و هر آن ممکن است به تله ای بیفتند و در انفجاری از بین بروند .
حرص وآز تمام نشدنی قدرتمندان سرمایه، تلاش برای ماندگار ماندن واز دست ندادن قدرت و رقابتهای ضد بشری حکام منطقه، زندگی مردم و بخصوص کارگران و زحمتکشان این مناطق را به روز سیاه نشانده است و روزمره از آنها قربانی می گیرند. سنگفرش خیابانها از خون آنها و فرزندانشان قرمز می شود و به فرش زیر پای حاکمان و قداره بندان تبدیل شده و می شود.
دریک کلام سیر رویدادها حکایت از این را دارند که حوادث بمراتب خشونت بارتری را در راه است و به قول معروف منطقه آبستن حوداث دیگری است .
٢٠،١١،٢٠١٢